زنان کُرد، همواره پرچمدار نيکی ها بوده اند

سرویس کرمانشاه ـ «فریبا عبدالملکی»، يک بانوي کُرد، چهره برگزيده ارديبهشت ماه امسال در عرصه سينما، تلويزيون و ارتقاء سواد رسانه شد.

به گزارش خبرنگار کردپرس، ماهنامه سينماي پيشرو بر اساس کيفيت و کميت فعاليت هاي تاثيرگذار در فرهنگ، هنر و ادبيات سينمايي ايران، ماهانه، يکي از نخبگان هنري ايران را به عنوان چهره برگزيده ماه انتخاب مي نمايد.

انتخاب هر کدام از منتخبين بر اساس ميزان حضور موثر و تاثيرگذار در تامين و توليد ادبيات و محتواي سواد رسانه اجتماعي در سينماي ايران است.

بر همين اساس ماهنامه سينماي پيشرو «خانم فريبا عبدالملکي»؛ مدرس، پژوهشگر و هنرمند عرصه سينما، هنرهاي نمايشي و تلويزيون را به خاطر هجده سال فعاليت تاثير گذار درخشان در قلمرو سينما، تئاتر و تلويزيون به عنوان هنرمند ماه ارديبهشت يکهزار و سيصد و نود و نه خورشيدي برگزيده است.

به همين بهانه، گفتگويي را با خانم فريبا عبدالملکي انجام داده ايم که در پي مي آيد:

ـ خانم عبدالملکي ضمن تشكر بابت اينکه دعوت ما را جهت اين مصاحبه پذيرفتيد لطفا مقداري از خودتان براي مخاطبان خبرگزاری کردپرس بفرماييد.

از حسن توجه و لطف مسئولان خبرگزاری کردپرس به مردمان کرد ايران زمين و به وِيژه بانوان مناطق کردنشين و افتخار آشنايي من با اين رسانه پربار، فريبا عبدالملکي هستم، مجري، دوبلر و مترجم شبكه كردي جهاني سحر و گوينده راديو كردي تهران و همچنين بعنوان ارزشياب نشريه سينما پيشرو و داور جشنواره ملي فيلم پارس سابقه همکاري دارم. زاده سنندج هستم. دوره ابتدايي را تا دانشگاه در سنندج گذرانده ام و در مقطع ارشد رشته ادبيات فارسي فارغ التحصيل شدم.

ـ چطور شد که وارد عرصه گويندگي شديد؟

از همان دوران ابتدايي، تحت تاثير خانواده فرهنگي- هنري با دنياي فرهنگ و هنر ارتباطي تنگاتنگ داشته ام. کارم را از سن سيزده سالگي يعني سال دوم راهنمايي با همکاري با راديو سنندج آغاز کردم. قضيه از اين قرار بود که از راديو سنندج به مدرسه ما مراجعه کردند که براي مجري گري در برنامه کودک راديو سنندج تست بگيرند. چون هدفشان اين بود که مجري برنامه از خود کودکان باشد . من که بنا به علاقه، هميشه پاي برنامه کودک راديو مي نشستم و گوش مي دادم ذوق زده شدم و براي تست اعلام آمادگي کردم. تعداد زيادي از دانش آموزان تست دادند و در نهايت من و دختري به نام «فرزانه راه خارکن» پذيرفته شديم. مجري برنامه كودك «باغچه گولان» شدم که مدير توليد برنامه باغچه ي گولان آقاي «پهلوان» بودند. ما به مدت دو سال، هفته اي يکبار زيرنظر ايشان ضبط برنامه داشتيم .

ـ آن زمان تصور اين را داشتيد که آن تست دادن به شغل و حرفه اصلي شما در سازمان صدا و سيما مي انجامد؟

در دوران دبيرستان هم که براي برنامه کودک راديو سنندج نمايشنامه راديويي مي نوشتم، فکر نمي کردم و به مغزم خطور نمي کرد که روزي شغل اصلي ام در صداو سيما باشد.

ـ گويا شما طبع شعر نيز داريد؟

بعد از ديپلم وارد دانشگاه شدم و در رشته ي ادبيات فارسي ادامه تحصيل دادم. در اين دوران با شعرآشنا شدم و گه گاه شعري هم مي سرودم تا اينکه به سرودن شعر هم علاقه مند شدم و چون در جلسات شعرخواني و شبهاي شعر، پاي ثابت بودم و اشعار بسياري سرودم که مورد توجه محافل شب شعر دانشگاه واقع شد كه اينک مجموعه شعري هم از خودم دارم.

ـ بازگشت دوباره شما به صدا و سيما و در بحث حرفه اي تر چگونه شکل گرفت؟

پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه ازدواج کردم و به تبع تغيير محل کار و ادامه تحصيل همسرم در مقطع دکترا به تهران مهاجرت کرديم. سال 83 به پيشنهاد يکي از بستگان که درکار دوبله فارسي به کردي در صدا و سيما بود وارد حرفه دوبله شدم و چون به کردي مسلط بودم و تمرين فن بيان هم داشتم از من براي تست گويندگي و اجرا در تلويزيون دعوت به عمل آمد و خوشبختانه پذيرفته شدم و اينک مجري برنامه هاي زنده سياسي، خبر و مجله اقتصادي و همچنين مجري راديو و برنامه خانواده راديو هم هستم.

ـ شما پس علاوه بر گويندگي حوزه خبر در عرصه هاي ديگر نيز فعاليت داريد؟

در کنار اين مسئوليتها، همچنان به دوبله هم ادامه مي دهم و اصولا دوبله را بسيار دوست مي دارم و هم اكنون افتخار 16 سال همكاري در شبكه جهاني سحر به عنوان گوينده، مجري مترجم و دوبلر را دارم. مضافا بر اينکه در زمينه سينما هم، ارزشياب نشريه سينما «پيشرو» با سردبيري دكتر «بيژن چوبينه» هستم و سال 98 هم در جشنواره فيلم پارس که در جزيره قشم برگزار شد، داور اين جشنواره بودم. از همان كودكي بخاطر داشتن خانواده اي هنري به تئاتر علاقمند شدم و با عمويم «محمد علي عبدالملكي» كه يكي از نخبگان تئاتر و نمايش عروسكي هستند در زمينه تئاتر هم فعاليت داشتم.

ـ از نظر خودتان آيا توانسته ايد به آنچه در کودکي رويايتان بوده، برسيد؟

در مجموع بايد بگويم تا رسيدن به آنچه که برايم مانند رويا بود راه دشواري را طي کردم. اما خوشبختانه تلاشم به ثمر نشست و اينک در شغلي که به آن مشغولم غرق شده ام. چنانکه همه وقتم را گرفته است. اما در مجموع هنوز به روياهاي شغلي ام دست نيازيده ام. اينکه من موفق هستم يا نه را بايد به قضاوت کارشناسان و مخاطبان گذاشت.

ـ بعنوان يک بانو از سرزمين با اصالت کردستان، موفقيت در رسيدن به اهداف زندگي چگونه شکل مي گيرد؟

به باور من موفقيت يا عدم موفقيت يک زن به عنوان عنصري از جامعه انساني، تاثيري است که بر جاي مي گذارد نه آنکه پروسه معمول را طي کند. توصيه من به زنان کرد اين است که در جوهره خود پيگير آمال و آرزوهايشان باشند نه آنکه در وجود همسران بجويند و يا در وجود فرزندان بريزند. حرمت همسران را پاس بدارند و خالصانه به آنان براي سعادت و ارتقاء خانواده ياري برسانند و فرزندانشان را براي يک زندگي سعادتمند و يک جامعه سالم چنان بپرورانند که چشم انداز آينده به روشني و خرمي و پر اميد جلوه کند.

ـ توصيه شما براي خانواده ها چيست؟

بلندپروازي، خصلت هر انساني است. پس بايستي از بلندپروازي هاي «انديويدوآليستي» و خودخواهانه که کيان خانواده را از هم فرو مي پاشد دوري جست و بلندپروازي را در ميان خانواده و براي تک تک افراد خانواده در جهت ايجاد اتمسفري مملو از مهرباني و پاک سرشتي به کاربست.

ـ و حرف پاياني شما

ويژگي زنان موفق در طول تاريخ بشر همانا ايجاد اتمسفري مالامال از گذشت و فداکاري و مهرباني، توام با اقتدار مدبرانه در مديريت اقتصاد و ارتقاء سطح کيفي خانواده با بهره گيري زيرکانه از اندک امکانات موجود و زيبايي شناختي در ايجاد فضاي نشاط انگيز براي همزيستي مسالمت آميز و متقابل تک تک افراد خانواده با دورانديشي و خرد بوده و در اين راستا زنان کرد همواره انديشمندانه گام برداشته اند چنانکه از اداره امورخانواده به هدايت اجتماعي همت گمارده و همواره پرچمدار نيکي ها بوده اند. پس بايد اين خصلت هاي ارجمند را پاس داشت و لعبتک بودن را وانهاد و همه امورخود و خانواده را به دقت و پاکي و صداقت و مهرباني به سرمنزل مقصود رساند.

گفتگو: روژین غلامی

کد خبر 281136

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha