در اولین دوره نمایندگی هفتم به اتفاق مرحوم پدرم خدمت مرحوم عبدالعلی مدلل رسیدم، اولین برخوردم با آن مرد شریف بود. لباسهای ساده و دفتری ساده تر... از پنجره اتاق به جمعی از کارگران اشاره کرد و گفت؛ اینها همه از خون من هستند. از آن زمان حتی بمباران عراق نیز مانع کار ما نشد تا بهحال به عشق اینها سرکار حاضر میشوم.
مرحوم عبدالعلی مدلل ارشد خانوادهای بود که بدون هیچ ادعایی بیشترین کارگران این کشور، بویژه مردمان کرمانشاه را مشغول به کار کردهاند.
برخی از مسئولان به جای کمک به او، برای کارهایش مانع ایجاد میکردند. چه هجمههایی که باعث دلسردی هر سرمایهگذاری میشود ولی ایشان تاکید داشت باید در کشور ماند و کار کرد.
علاوه بر کمک به اشتغال کشور، همیشه در کار خیر نیز پیش قدم بود. هیچگاه جلوی دوربین ظاهر نشد تا گمنام به رسم عشایری به مردم کمک کند. فراتر از هرچه ناملایمات که در حق او شد!
مرحوم مدلل افتخارش این بود که با لباس کارگری و با سادگی همیشگی آخرین نفسهای عمرش را در جمع کسانی بکشد که آنها را از خون و گوشت خود می دانست و هیچ لباسی او را از کارگرانش جدا نساخت.
«روحش شاد؛ یادش گرامی»
*نماینده مردم اسلام آبادغرب و دالاهو در مجلس
نظر شما