با نگاهی به افزایش مبتلایان و تردد و تجمع های بیشمار عمومی مردم در دورهمی ها ، معابر ، اماکن عمومی ، بازار ، پارک ها و غیره انگار نه انگار کرونای هست و کرونا با مردم شوخی دارد! انگار می خواهند با کرونا زندگی کرده و به آن عادت کنند!
ستاد ملی مبارزه با توجه به مشکلاتی که در حوزه اقتصادی و برخی از چالش های مدیریتی داریم در چند طرح جداگانه آخر سر به اجرای فاصله گذاری اجتماعی و هوشمند تن داد و خواستار اجرای این طرح ها توسط مردم با رعایت پروتکل های بهداشتی گردید که در برخی از موارد در حال رعایت می باشد ولی قریب به اتفاق فضای که در جامعه و حتی ادارات می بینیم نشانگر عدم رعایت این طرح می باشد. هر چند برخی ایرادات اجرای اصولی این طرح توسط مردم به نحوه اتخاذ تصمیات و عملیاتی کردن آن به خود ستاد، متولیان امر و دولت بر میگردد ولی با این حال چالش عدم رعایت توسط خود مردم است و برخی از مردم خیلی راحت با کرونا برخورد می کنند!
به نظر می رسد ؛ در شیوه اطلاعرسانی مدیریت کرونا و اجرای فاصله گذاری اجتماعی دچار اشتباهات محاسباتی شدهایم و نباید به مردم اطمینان خاطر داده شود، کرونا تمام شده است . مردمی که بر اساس اعلام مسوولان امر ، تنها از نظر اپیدمیولوژیک تنها کمتر از یک درصد مبتلا به این ویروس شدهاند و ایجاد یک خوشه بیماری در یک محل و افزایش ارتباطات به دلیل غفلت از فاصله گذاری اجتماعی باعث انتقال ویروس در بین جامعه خواهد شد.
باید با توجه به تغییرات خطرناک رفتاری که در جامعه مشاهده می کنیم بدون شک خود مردم باید چشمانی باز و علمی به اپیدمی کرونا نگاه کنند. مردم کرونا را تمام نشده، ندانند. اپیدمی در جریان است و تنها ما به یک مدیریت نسبی آن هم براساس آمار رسمی دست پیدا کرده ایم.ویژگی اپیدمیولوژیک کرونا شرایط متفاوتی از یک پیک تنها دارد و جامعه اپیدمیولوژی کشور سخت نگران پیک های بعدی در آینده و حتی در ایام پاییز و زمستان هستند.
به نظر می رسد اگر متولیان امر حوزه هشداردهی را تعطیل کرده و خود مردم رعایت نکنند باید خودشان به رفتارهای بهداشتی ، فاصلهگذاری اجتماعی و مدیریت بیماری در ساختار خانوادگی خود تن بدهند ، کرونا را تمام شده ندانند و خود را برای احتمال بازگشت موج های ابتلا و خدای ناکرده مرگ و میر ناشی از کرونا آماده کنند و رسالت رسانه ها ، ستاد و متولیان امر در این حوزه بسیار مهم و حیاتی می باشد.
کرونا تبدیل به یک بحران جهانی شده و قطعا رسانه ها و مسوولان مربوطه در این شرایط خیلی خاص می توانند نقش آفرینی کنند و در این وضعیت دو نقش واضح خبری و آگاهی بخشی و فرهنگ سازی و پیشگیری ست که بطور حتم نقش دوم حساس تر و مهم تر از نقش اول است زیرا در نقش اول فقط خبر و آمار شرایط موجود را می دهیم و در این شرایط بحرانی و افزایش مبتلایان نقش دوم راهبردها، استراتژی ها نکات و موارد لازم جهت درک بهتر شرایط را بیان می کنیم و به مخاطب شناخت از شرایط می دهیم.
با این اوصاف در حال حاضر با توجه به شرایط پیش رو ؛ مهمترین وظیفه نهادهای فرهنگی ، عمومی و رسانه ها پرداختن به تحلیل راهکارهای موجود برای مقابله با وضعیت فعلی و همانا تقویت اطلاع رسانی و زیرساختی موضوع فاصله گذاری اجتماعی ، ایمنی جمعی ، اتخاذ سیاست تهاجمی در شرایط فعلی و ... که رسانه می تواند به عنوان بازوی کمکی برای عبور از این بحران نقش آفرینی مؤثرتری داشته باشد و متولیان امر هم وظیفه دارند در حوزه هشداردهی و فرهنگ سازی و جلوگیری از عادی سازی شرایط با توجه به تغییر رفتار مردم همت گمارند.
نظر شما