به گزارش خبرنگار کردپرس، در یک ظهر گرم تابستانی در سال 66، ساعت 16:30 بود که صدای انفجار گوش شهر را کر کرد. در بحبوحه جنگ ایران و عراق، رژیم بعث 6 نقطه شهر سردشت را در آن روز بمباران کرد.
مردم همانند سایر بمباران های دیگر سعی کردند پناه بگیرند تا از اصابت بمبها در امان باشند، پس از چندی که آسمان غران آرام گرفت، مردم شتابان خود را به آن نواحی که محل اصابت بمب بود رساندند تا به یاری همدیگر بشتابند و همشهری های خود را که زیر آوار گرفتار شده بودند، نجات دهند.
پر جمعیت ترین نقطه شهر محل اصابت بمب واقع شده بود و در این جریان چند نفر زخمی و یک نفر شهید شد. مردم حتی در آن روز خوشحال بودند که تنها شش نقطه شهر بمباران شده است و تلفات کم است اما آنها اطلاع نداشتند که تا چند ساعت دیگر چه اتفاقی آینده شان را تغییر خواهد داد.
کفتارهای رژیم بعث چرخ زنان در پی قربانی گرفتن بودند و بعد از این بمباران حدود ۲۰ دقیقه هواپیماهای جنگی بعث بر فراز آسمان سردشت چرخ میزدند تا مبادا مردم از شهر خارج شوند و مردم هم از ترس شروع دوباره بمباران در شهر باقی ماندند و نگران و سراسیمه در پناهگاه ها و زیرزمین های خانه هایشان پناه گرفته بودند، اما بعد از چند ساعت همه چیز دگرگون شد؛ خارش ها، تنگی نفس، تاولها و سوختن بدن...با بوی لیمو!
7 تیر و روز واقعه!
صالح عزیز پور اقدم، یکی از این جانبازان شیمیایی است او در شرح روز واقعه به خبرنگار کردپرس می گوید: پس از بمباران از شهر خارج شدم و به یکی از روستاهای اطراف شهر رفتم چند ساعت پس از بمباران که قصد بازگشت به شهر را داشتم با یکی از همشهریانم روبرو شدم از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده است جوابی که به من داد کمرشکن بود و زانوهایم را خالی کرد، او گفت؛ "شهر نابود شد".
او ادامه می دهد: سرگردان و مستاصل بودم و تنها تصویری که جلوی چشمانم بود مرگ همه عزیزان، دوستان، فامیل، آشنا و همشهریانم بود فکر کردم دیگر کسی باقی نمانده شتابان با عجله خود را به شهر رساندم. شب بود اما از هر روزی روشن تر بود چون جاده پر از ماشین بود و ترافیک عجیبی در جاده شکل گرفته بود. همه قصد داشتند که به شهر بازگردند و ببینند که چه بلایی بر سر عزیزانشان آمده است و عده ایی هم برای کمک در حال حرکت به سمت شهر بودند. فردای آن روز عمق فاجعه مشخص شد.
این جانباز شیمیایی می گوید: یکی از بمب ها به محل قرارگاه شیمیایی رزمندگان برخورد کرده بود و مردم نیز جهت کمک و درخواست کمک به آن محل مراجعه میکردند. منظره بسیار عجیبی بود خیابان های شهر با تختهای بیمارستانی پر شده بود. بیماران در خیابان مداوا می شدند کادر درمانی مستاصل شده بود. هشت هزار نفر بیمار شیمیایی در یک روز فاجعه ای که زبان از گفتن آن قاصر است.
رییس انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت بیان می کند: 33 سال قبل در چنین روزی اوایل تابستان سال ۶۶ بود. ایران در گرماگرم جنگ با رژیم بعث عراق بود. عملیات گسترده ای بر نوار مرزی غرب کشور در حال انجام بود و رژیم بعث هم برای انتقام در پی هر عملیاتی که انجام می گرفت اقدام به بمباران شیمیایی میکرد. اما کسی باور نداشت که این بمباران شیمیایی در مناطق مسکونی انجام بگیرد و مردم بی گناه و غیرنظامی هدف بمباران شیمیایی رژیم بعث شوند.
او اضافه می کند: نیروهای نظامی معمولاً این آمادگی را داشتند که با هرگونه عملیاتی از جمله بمباران شیمیایی مقابله کنند و حتی قرارگاه شیمیایی در سردشت احداث کرده بودند اما کسی باور نمی کرد که این غیر نظامیان هدف واقع شوند و برای اولین بار در تاریخ جهان یک منطقه غیرنظامی و مسکونی هدف بمباران شیمیایی قرار گرفت.
دلیل اختلاف در آمار تعداد جانبازان شیمیایی سردشت چه بود؟
عزیز پور اقدم در خصوص علت اختلاف آماری تعداد مصدومان و جانبازان شیمیایی این جنایت نیز می گوید: واقعه بمباران شیمیایی سردشت در بحبوحه جنگ ایران و عراق کمرنگ شد و این مسئله آنچنان که باید و شاید در آن زمان در رسانهها به آن پرداخته نشد و مردم بی گناه و جنگ زده سردشت به دلیل درگیری های پیش آمده و مشکلات پیش آمده در فردای پس از بمباران چندان به این مسئله و جمعآوری مدرک و مستندات توجهی نداشتند. زیرا کشور در جنگ بود و مسئله سردشت هم در این بین کمرنگ و کمرنگ تر شد.
او اضافه می کند: متاسفانه جانبازان شیمیایی در آن زمان کمتر به تشکیل پرونده و تهیه مدارک جهت ثبت نام خود به عنوان یک جانباز شیمیایی اقدام کرده بودند مردم بیشتر در پی مداوا و تیمار بیماران خود بودند و توجهی به این مسئله نداشتند. من خودم دو ماه در بیمارستانی در اسپانیا در حال مداوا بودم و پس از بازگشتم در تهران برگه ای به من داده شد تا آن را به بنیاد شهید و امور ایثارگران در سردشت تقدیم کنم و همین تنها اقدامی بود که در راستای ثبت جانبازی من انجام گرفت.
عزیز پور اقدم بیان می کند: در سال 80 انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت تشکیل شد که و در آن زمان بسیاری از جانبازان شیمیایی نسبت به نحوه تشکیل پرونده خود اعتراض داشتند و این انجمن خود را موظف دانست تا به این اعتراضات رسیدگی کند پس از آن مردم به تشکیل پرونده به عنوان جانباز شیمیایی اقدام کردند که در آن زمان حدود ۱۶۰۰ نفر شناسایی شدند، اما متاسفانه باقی مردم که در طی دو دهه از گذشته این واقعه دردناک، مدارک و مستندات آن ها باقی نمانده بود نتوانستند نام خود را به عنوان جانباز شیمیایی ثبت کنند.
او تصریح می کند: در میان آنها جانبازان شیمیایی وجود دارد که سال هاست با درد و رنج این بیماری زندگی میکنند و وضعیت بغرنجی دارند اما به دلیل نبود مدارک و مستندات موفق نشدند که نام خود را به عنوان جانباز ثبت کنند این اصلیترین و مهمترین دلیل برای علت اختلاف آمار ذکر شده در تعداد جانبازان شیمیایی بوده است.
جانباز شیمیایی سردشت با اشاره به کتاب دکتر فروتن در خصوص واقعه سردشت می گوید: دکتر فروتن در آن زمان در سردشت حضور داشتند و در کتابی که که در این خصوص نوشته اند به خاطرات آن روزهای سردشت اشاره می کنند و نوشته اند که ۸ هزار و ۲۴ نفر در آن روز شیمیایی شدند و به جزئیات این آمار نیز پرداخته است. حتی هشتم تیر در فردای روز بمباران شیمیایی سردشت، آقای ولایتی وزیر امور خارجه وقت کشور در آماری که به سازمان ملل ارائه کرده بود از ۴ هزار مصدوم شیمیایی در بمباران آن روز خبر دادند.
عزیز پور با اشاره به وضعیت یکی از این مصدومان شیمیایی که در زمان بمباران شهر خانهاش در نزدیکی محل اصابت بمب بود، می گوید: این فرد یکی از کسانی است که به دلیل نداشتن مدرک و مستندات نتوانست پرونده جانبازی دریافت کند و اکنون وضعیت سلامتی او نیز بسیار ناگوار است و جز مصدومان شیمیایی با درجه مصدومیت بالاست البته انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی بارها راهکارهای خود را در راستای شناسایی تمامی مصدومان شیمیایی ارائه کرده است که یکی از آنها استفاده از کارشناس نظامی است اما متاسفانه تاکنون از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران به این راهکارها توجهی نشده است.
او ادامه می دهد: یک کارشناس نظامی به راحتی می تواند شعاع تخریب یک بمب شیمیایی را تعیین کند که همین مسئله می تواند خود به خود دلیلی بر اثبات مصدومان شیمیایی باشد اما این مسئله نیز در سردشت لحاظ نشد و با گذشت ۳۳ سال از این واقعه تاکنون کارشناس نظامی شعاع تخریب این بمباران را بررسی نکرده است.
شهر سرفه های خشک؛ ابتلای 10 نفر از جانبازان شیمیایی سردشت به کرونا
رییس انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت با اشاره به شیوع کرونا و مشکلات جانبازان شیمیایی سردشت می گوید: جانبازان شیمیایی سردشت ۳۳ سال است که با این درد و رنج روزگار خود را سپری می کنند این جانبازان در مقابل هر سرماخوردگی ،گرد و غبار آلرژی و حساسیت های فصلی با درد و ناراحتی روبه رو می شوند بنابراین در طول این سالیان یاد گرفتهاند که با تمام این بیماری هایی که ممکن است برای مردم عادی یک بیماری گذرا و سطحی باشد مقابله کنند، زیرا کوچک ترین سرماخوردگی و یا گرد و غبار برای یک جانباز شیمیایی بسیار دردناک خواهد بود. اکنون با توجه به شیوع ویروس کرونا جانبازان بیش از بیش احتیاج به مراقبت دارند خوشبختانه در مراحل آغازین شیوع کرونا تعداد مبتلایان به این بیماری ویروسی در سردشت بسیار کم بود و مردم نیز نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی حساس بودند اما رفته رفته به دلیل رفت و آمدها ،مسافرت ها و رفع محدودیت ها این آمار رو به افزایش نهاد.
عزیزپور اقدم اضافه می کند: در همین راستا انجمن در مکاتبه با وزارت بهداشت نسبت به اهمیت حفاظت و مراقبت از مصدومان شیمیایی نکات لازم را تذکر داده تا فاجعه دیگر در سردشت اتفاق نیافتد. در حال حاضر حدود ۱۰ نفر از جانبازان شیمیایی به کرونا مبتلا شده اند که خوشبختانه حال آنها رو به بهبودی است و تاکنون در میان جانبازان شیمیایی فوتی مبتلا به کرونا مشاهده نشده است.
جانبازان شیمیایی سردشت بسیار مراقبت هستند زیرا آنها بهتر از هر کسی با درد سرفه های خشک آشنا هستند و ۳۳ سال است که این مشکلات را به دوش میکشند.
تدوام مشکل کلینیک مصدومان شیمیایی سردشت و بیمه دی/ کمبود ماسک و رنج مضاعف
او با اشاره به بد قولی هلال احمر آذربایجان غربی گفت: رییس هلال احمر استان در مصاحبهای وعده ۴ هزار بسته بهداشتی و حمایتی برای جانبازان و مصدومان شیمیایی سردشت را داده بود ولی متاسفانه از این تعداد تنها ۴۰۰ بسته به دست مردم رسیده است، البته این بسته ها نیز چندان کفاف مصدومان شیمیایی را نمیدهد برای مثال در خانوادهای که دارای ۴ تا ۶ مصدوم شیمیایی است وجود دو ماسک در یک بسته که یکبار مصرف اند نمی تواند دردی از مصدومان دوا کند.
در صورتی که کرونا آسیب دیگری را متوجه جانبازان شیمیایی کند، هزینه بیشتری جهت درمان به دولت تحمیل می شود بنابراین اهمیت سردشت در این بحران صد چندان است و لازم است که تمامی امکانات جهت مقابله با این بیماری در اختیار مردم سردشت قرار بگیرد. اما متاسفانه کمبود ماسک در سردشت وجود دارد و به قیمت آزاد به فروش می رسند و در پی شیوع کرونا ماسک نیز و با افزایش قیمت روبرو شده است.
او با انتقاد از وضعیت کلینیک مصدومان شیمیایی سردشت که قرار بود مجهزترین کلینیک مصدومان شیمیایی شود، می گوید: وضعیت کلینیک تغییری نکرده و حتی وضعیت آن بدتر نیز شده است و خرید داروهای خارجی و داروهای خاص جانبازان شیمیایی هم در پی عدم حمایت بیمه دی از خانواده های شهدا و جانبازان شکل گرفته است و برخی از داروها نایاب شده است.
گزارش/ تانیا شعفی
نظر شما