به گزارش خبرگزاری کردپرس، یکی از دوستان در پی نوشته ای از من در یکی از گروهها سئوالی را مطرح ساخت.آن سئوال این بود ما داریم بدبخت می شویم ،چرا مدیران کاری نمی کنند؟ انگیزه این یادداشت کوتاه،یافتن پاسخی برای این سوال بود. به عبارتی دولت و حاکمیت در شرایط کنونی چه تداببری باید برای برون رفت از این موقعیت اتخاذ نمایند؟رسالت و وظایف حکمرانان نسبت به تحولات بازار باید چگونه باشد؟
مکانیزم رایج در حکمرانی ها در دنیا عدم دخالت «دولت» در بازار است. یعنی ای دولت دست از سر بازار بردار، بگذار بازار خود فعالیت نماید. این رویکرد در کشور ما در حوزه حکمرانی پذیرفته شده است و به عبارتی امروز دو جریان عمده سیاسی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان، این سازوکار را پذیرفته اند. البته در ایران لوازم این شیوه حکمرانی فراهم نشده است. اقتصاد ایران کاملا رانتی است و در کنار اجرای ناقص مکانیزم بازار آزاد به اضافه عقب ماندگیهای تاریخی، به عرصه قتل عام طبقات اجتماعی بخصوص طبقه متوسط تبدیل گردیده است، بطوریکه امروز رمقی برای این طبقه در عرصه فرهنگ، اجتماع و سیاست باقی نمانده است و این هشداری خطرناک برای حکمرانی در ایران است.
بی شک من اعتقاد دارم برای بازار نه تنها باید دولت دخالت کند،بلکه در شرایط سخت کنونی وجود یک «دولت قوی» برای نظارت بر بازار را هم یک ضرورت و حتی فوریت می دانم. بنده معتقدم در شرایط کنونی، دولت آقای روحانی به دلایل مختلف این توان و انگیزه را برای ایفای این مسئولیت مهم ندارد. این بدان معنا نیست حالا که دولت در پایان دوره مسئولیتش هست، بازار به امان خدا رها شود. از آنجا که کارکرد دولت به کل حاکمیت بر می گردد و تدوام این وضعیت می تواند برای حکمرانی در کشور ما دردسر آفرین باشد، باید دیگر ارکان حاکمیت چون مجلس، قوه قضائیه و همه نهادهای عمومی به میدان آمده و به تلقی عامه مردم از دولت ضعیف در ایران خاتمه دهند.
نظام حکمرانی ما باید با برنامه ریزی به جامعه و گروههای اجتماعی، این اطمینان را بدهد که همگان می توانند بدون کم ترین نگرانی و سرخوردگی و اضطراب نیازهای معیشتی خود را تامین نمایند، حتی این کار اگر هم مستلزم سازوکار «کوپنی» باشد، باید این مهم تا برون رفت از شرایط کنونی عملیاتی گردد. امروز نظام بازارِ رها شده، هیچ رحمی به شهروندان ندارد و هر روز از طبقات و دهک های محروم و حتی طبقه متوسط قربانی می گیرد. این وضعیت نابسامان مرا به یاد سخن معروف «رابینسون»، دانشمند غربی انداخت که گفتند: دست نامرئی (اشاره به مکانیزم بازار، یعنی عرضه و تقاضا) می تواند یک دست خفه کننده باشد.
رها کردن بازار توسط دولت در شرایط کنونی بدترین شیوه حکمرانی است. مسئولان ما باید بدانند بواسطه عملکرد غلط بازار، طبقاتی در حال خفه شدن هستند. امروز حکمرانان ما باید بدانند که مردم بر هر چیزی مقدم هستند. این مردم صاحبان اصلی این کشور و انقلاب هستند، پس اجازه ندهید سیاستهای غلط دست نامرئی بازار، مردم را خفه نماید. دولت و تمام اجزاء حاکمیت باید به میدان بیایند، من معتقدم که سیاست های غلط دولت و فقدان نظارت، عامل شرایط کنونی است و با اصلاح برخی شیوه های حکمرانی می توان بر این فضا غلبه و راه برون رفتی پیدا کرد.
نظام حکمرانی ما در شرایط کنونی ضمن اینکه می تواند به کارآمدی بازار کمک کند، بازار و اقتصاد را به سمت و سوی حمایت و نفع مردم سوق دهد. در پایان برای بهبودی رابطه نظام حکمرانی و بازار چند راهکار عرضه می گردد:
1- تقویت عزم واراده در حاکمیت برای غلبه بر تلاطمات بازار به نفع مردم.
2- فراهم کردن سازوکارهای قانونی در قوای سه گانه برای مدیریت نظام بازار .
3- وضع قوانین ضد انحصار و مبارزه گسترده با انحصارات و ویژه خواری. الان برخی نیازهای مردم مثل، نهاده های کشاورزی و دامی، خودرو و... در انحصار یک عده قلیل در جامعه هست. باید این انحصارات به نفع مردم شکسته شود.
4- وضع مالیات بر پاره ای از صنوف و مشاغل چون خرید و فروش خودرو، مسکن های خالی و...
5- استفاده از حداکثر توان نهادهای عمومی چون بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان حضرت امام خمینی و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا. خوشبختانه این نهادها بخصوص پس از فراگیری بیماری کرونا با تمام توان پای کار آمده اند و در حمایت و تامین معاش طبقات محروم بسیار موثر بوده اند.
امیدوارم با استقرار مجلس یازدهم و رویکرد اصلاحی که به نظام حکمرانی در کشور دارد و بسیج تمام امکانات دولت و حمایت همه ارکان حاکمیت، مسیر خطرناک بازار در شرایط کنونی اصلاح شده و به نفع مردم هدایت گردد.
* استادیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام
نظر شما