به گزارش کردپرس، موسسه واشنگتن برای امور خاورمیانه در تحلیلی به اهمیت نقش کردها در سیاست های روسیه در خاورمیانه پرداخته و روابط روسیه با کردهای منطقه را عمیقتر از رابطه کنونی آنها با دولت هایی مانند آمریکا ارزیابی کرده است.
آنا بورشوسکایا، تحلیلگر ارشد در موسسه واشنگتن، با اشاره به حمایت آمریکا از گفتگو میان کردهای سوریه، اشاره کرده که روسیه نیز تلاش می کند رابطه میان کردهای سوریه و دولت مرکزی را عمیق تر کند. او می نویسد: روسیه با این که از طریق جلسه شورای امنیت مانع از ادامه کمک رسانی سازمان ملل به شمال و شمال شرق سوریه شد اما از اوایل این ماه، تلاش های خود را برای آغاز مجدد مذاکره میان کردهای این مناطق با دولت مرکزی سوریه از سر گرفته است. در همین حال، رابطه مسکو با اقلیم کردستان عراق، با وجود دادن چراغ سبز به ترکیه برای زدن کردهای سوریه و توسعه این حملات به کردستان عراق، همچنان در سطح بالایی است.
وی اشاره می کند که مقامات روسیه و تحلیلگران این کشور در مسکو همواره درباره اهمیت کردها و مسئله کردها در منطقه مناقشه می کنند. فارغ از منافع پشت پرده ناشی از این اظهارنظرها، مسکو به استفاده از رابطه چند وجهی و عمیق خود با گروه های مختلف کردی در منطقه تا زمانی که تقابلات ادامه داشته باشد، ادامه خواهد داد. روسیه این اقدام را نه تنها برای تقویت نفوذ خود بلکه برای دور کردن کردها از آمریکا انجام می دهد.
نویسنده ادعا کرده است که هیچ کشوری به اندازه روسیه از کردها حمایت نکرده است. رابطه روسیه با کردها به دوران کاترین بزرگ باز می گردد که در آن زمان روسیه از قبایل کرد در برابر عثمانیها دفاع کرد. رهبران روس کردها را به عنوان ابزاری در مقابل رقبا یافتند و کردها نیز امپراتوری آن زمان در روسیه را حامی بزرگ خود بویژه در اوایل 1900 دیدند.
آنا بورشوسکایا می نویسد: مسکو بعد از انقلاب بلشویک مرتبا از هویت قومی تحت لوای جنبش آزادی خواهی در کشورهای منطقه مانند ترکیه و عراق استفاده کرده و با کردهای این مناطق همکاری کرد که نمونه آن تاسیس کردستان سرخ در آذربایجان شوروی در سال 1923 است. همچنین یادآوری شده است که مسکو ده سال به ملا مصطفی بارزانی، رهبر فقید حزب دموکرات کردستان عراق پناه داد و در دهه های 1950 و 1960 از خودگردانی کردها در عراق حمایت کرد و فشارهای مسکو در سال 1970 به توافق خودمختاری منجر شد.
تحلیلگر روس همچنین مسکو را حامی کردهای معترض در ترکیه از جمله حزب کارگران کردستان ترکیه یا پ.ک.ک قبل و بعد از فروپاشی شوروی سابق معرفی می کند و از آن به عنوان ابزاری برای فشار بر ترکیه نام می برد.
وی همچنین از روزنامه مسکوتایمز نقل می کند که تا سال 1999 حدود 200000 کرد در مسکو و اطراف آن زندگی می کردند و حدود 1000000 نفر کرد در مناطق تحت کنترل شوروی سابق سکونت داشتند.
تحلیلگر مسائل روسیه در موسسه واشنگتن اشاره می کند که ولادیمیر پوتین رییس جمهور کنونی روسیه و مقامات ارشد این کشور همواره بر روابط تاریخی با کردها و شجاعت آنها و موثر بودن آنها در جنگ با تروریسم تاکید کرده اند. همچنین برخی از کردها نیز مقامی رسمی از سوی مسکو در امور خاورمیانه گرفته اند. برای نمونه، زلیم خان موتسوف، کرد ایزدی و نماینده در مجلس روسیه از همراهان هیئت های روسی در بغداد و کردستان عراق قبل از آغاز عملیات های نظامی در سوریه بوده است.
از نظر نویسنده، مهم ترین هدف حمایت های روسیه از کردها دور کردن آنها از واشنگتن بوده است. برای مثال، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه سال گذشته گفت که آمریکاییها از مذاکره میان کردهای سوریه و دولت مرکزی این کشور ممانعت می کند. او همچنین به کردهای سوریه هشدار داد روی حمایت آمریکا حساب نکنند زیرا آمریکا بر خلاف روسیه، به صورتی غیرقانونی در سوریه حضور دارد. ولادیمیر پوتین نیز در نوامبر همان سال گفت: آنچه که در مرزهای سوریه با ترکیه به دست آمده با کمک کردها و به نفع آنها صورت گرفته... مردم درک می کنند که ارتش روسیه برای حمایت از آنها آمده است.
از نظر نویسنده مقاله، مسکو در کنار استفاده از کردها به عنوان چماق علیه واشنگتن، درباره تعیین سرنوشت کردها دو پهلو حرف می زند. پوتین در اکتبر 2016 و در پاسخ به سوالی درباره مسئله استقلال در اقلیم کردستان گفت: « ما درباره مسائل داخلی عراق دخالت نمی کنیم.» اما مسکو وقتی به نفعش باشد از دخالت ابایی ندارد. با این حال، سیاست دو پهلو و دمدمی مزاج روسیه درباره کردها در برخی مواقع به نفع کردها بوده است. وقتی اقلیم کردستان در سال 2017 اقدام به برگزاری رفراندوم استقلال کرد روسیه موضع بی طرفانه ای داشت این در حالی بود که ایالات متحده آمریکا و تقریبا همه کشورهای خارجی با آن مخالف بودند. به دنبال پیامدهای سنگینی که رفراندوم برای کردها داشت، روسیه از این موضع خود استفاده کرد و با توجه به این که اقلیم کردستان به شدت نیازمند درآمد بود با اجرای پروژه های انرژی در اقلیم کردستان، موقعیت خود را به عنوان یک بازیگر مهم در حوزه نفت و گاز در اقلیم کردستان تقویت کرد.
برای نمونه، شرکت عظیم نفتی روسنفت در فوریه 2017 قراردادی به مبلغ 3.5 میلیارد دلار برای توسعه 5 بلوک نفتی و زیرساخت انتقال نفت و گاز به خارج امضا کرد. مسکو ضمن این که مواظب بود قراردادهای گازپروم را با بغداد به خطر نیاندازد، از اقلیم کردستان در برابر بغداد حمایت کرده و از سقوط اقتصاد آن جلوگیری کرد. اقلیم کردستان همچنین در ماه می 2018 قراردادی با گازپروم روسیه برای توسعه صنعت گازی و احداث خط لوله گازی به ترکیه امضا کرد و به این ترتیب مسکو را قادر ساخت وارد ارتباط میان اقلیم کردستان و ترکیه در حوزه انرژی شود.
در این مقاله تاکید دشده که روسیه از کردها به عنوان یک کارت با ارزش در جنگ در سوریه برای حمایت از بشار اسد از یک طرف و کاهش فشار ترکیه بر وی نیز استفاده کرده است. روسیه بر خلاف آمریکا، از قرار دادن نام پ.ک.ک در لیست گروه های تروریستی خودداری می کند و حزب کردی اتحاد دموکراتیک سوریه یا پ.ی.د در سال 2016 در مسکو دفتری دایر کرده است که می تواند انتقام پوتین از ترکیه به خاطر ساقط کردن جنگنده روسی در سال 2015 باشد. اردوغان بعد از آن در صدد آشتی با روسیه بر آمد تا از شکل گیری شبه کیانی در شمال سوریه تحت کنترل این حزب جلوگیری کند.
نویسنده بر این باور است که روسیه ضمن دفاع از کنترل دمشق بر تمام مناطق سوریه و تاکید بر رعایت حقوق کردها، خود را به عنوان میانجیگر میان کردها و دلوت مرکزی معرفی می کند و بر رعایت حقوق کردها در قانون اساسی سوریه تاکید می کند.
آنا بورشوسکایا بر این باور است که کردهای سوریه انتظار بیشتری از آمریکا نبسبت به روسیه دارند چرا که به نظر وی،همکاری نظامی کردها- آمریکا بهترین راه برای به خشم آوردن ترکیه است. اما وقتی واشنگتن اعلام کرد که از شمال سوریه خارج خواهد شد، کردها راهی به جز نزدیک شدن به روسیه و سوریه نداشتند و به پوتین فرصت دادند روابط خود با آنها عمیق تر کرده و پایگاه نظامی جدیدی در منطقه تحت کنترل کردها ایجاد کند.
نویسنده نتیجه گیری کرده است که کردهای سوریه به جز دستاوردهای تاکتیکی و موقتی، از حمایت های روسیه منتفع نشده اند و در واقع صدها تن از کردها در جریان حمله ترکیه به عفرین که با چراغ سبز روسیه انجام شد جان خود را از دست دادند و حتی سیپان حمو، فرمانده نیروهای کرد در آن زمان، روسیه را به خیانت به کردها متهم کرد در حالی که روسیه آمریکا را مسبب مرگها خواند. همچنین روسیه هیچ کاری برای متوقف کردن حملات ترکیه در شمال عراق انجام نداده است. بنابراین، از نظر نویسنده، روسیه فقط دارد از تقابل ترکی-کردی استفاده می برد. با این حال، تاکید می کند که کردها همچنان به رابطه با روسیه تمایل دارند و دلیل آن بی اعتمادی کردها به غرب است. آخرین نمونه خیانت غرب بویژه آمریکا به کردها، خروج نیروهای آمریکا از شمال سوریه و تنها گذاشتن کردها در برابر حملات ترکیه بود.
این مقاله هدف اصلی از رابطه مسکو با کردها را در مقطع کنونی دور کردن کردها از آمریکا دانسته و نسبت به موفقیت مسکو در این راه و رقابت با آمریکا هشدار داده است.
نظر شما