فوتبال، عرصه ای است که هم اکثریت را نسبت به پذیرش اقلیت دعوت می کند و هم اقلیت را تدریجا با ایجاد حسی مشترک، نسبت به اکثریت و خَلق «ما»ی ملی با اکثریت جامعه درمی آمیزد. گروههای مختلف مردمی از بالاترین سطوح فکری، اجتماعی و اقتصادی تا پایینترین و فرو دستترین و حاشیهای ترین افراد درگیر مسابقات فوتبال و تحولات و نتایج آن هستند و امروز فوتبال محبوبترین ورزش در جهان است. خیل فراوان طرفداران فوتبال در سراسر جهان و شباهتهای این ورزش با زندگی اجتماعی دلیل مناسبی برای پرداختن به فوتبال به عنوان پدیدهای اجتماعی و در عین حال مدرن است. چرا فوتبال اینقدر جذاب است؟ شـانس چقدر در فوتبـال نقش دارد؟ چـرا و چگونه هوادار تیمهـا میشویم؟ دربی از کجـا میآید و چه چیزی هواداران تیمها را به “مـا ” و ” آنهـا ” تبدیل میکند؟
فوتبال یک آیین جهانی است که در تمام جهان تعداد زیادی از افراد را به خود علاقهمند و تحت تأثیر خود ساخته است. در جهان مدرن که فردگرایی سراسر آن را فرا گرفته است فوتبال به عنوان اهرمی برای افزایش احساس همدلی و همدردی بین مردم هر کشور و علاوه بر آن به عنوان نماد وحدت و اقتدار دولتهاست.
تیم ملی فوتبال مهم است چراکه بازیکنان با احساسات ملی یک ملت بازی می کنند. شباهت فوتبال و سیاست خارجی نیز در همین یک نکته است. بازیکنان عرصه سیاست خارجی نیز با احساسات ملی یک ملت بازی می کنند.
سهم مردم کُرد از این احساس ملی چیست؟ یکی از سیاست های کلان فوتبالی که از سال های۷۰ به بعد پیگیری شد، تمرکززدایی فوتبال و انتقال تیم ها از تهران به شهرستان ها بود. دلایل تمرکز سخت افزار و نرم افزار مورد نیاز فوتبال در تهران و کلان شهرها چیست؟ به نظر می رسد با عدم سهیم بودن بسیاری از استان ها ازجمله مناطق کردنشین کشور در لیگ برتر فوتبال، مفهوم لیگ کشوری خود به خود از بین خواهدرفت . کیست که نداند فوتبال ما تنها هزینه است و خرجش با برجش نمی خواند ، فوتبال ما اگر بخواهد از طریق بخش خصوصی حمایت شود، سرمایه ای چند ده میلیاردی نیاز دارد، که ماحصل سود فعالیتی اقتصادی با بهره چند صد میلیاردی باشد. آیا چنین سرمایه ای هم اکنون در اختیار بخش خصوصی شهرهای کردنشین قرار دارد که در صدی از آن را هزینه جوانان این مرزو بوم کند؟ چرا دولت ها در شهرهای کردنشین سرمایه گذاری نکرده اند؟
اینکه چرا ما طرفدار استقلال هستیم یا پرسپولیس یا بارسلونا یا رئال، چه دلیل منطقی و قابل اثباتی میتواند داشته باشد؟ همه چیز میل و سلیقه و پسند و در یک کلمه هیجان است و همین موجب میشود علاقمندیهای فوتبالی ما بیشائبه باشند، بیشائبه دلیل و بینیاز از همسانی فکری و فرهنگی و اعتقادی. فوتبال شاید بهترین بهانه باشد برای آنکه همه با هم باشند و برهم بودنها تقلیل یابد به حمایت سلیقهای و هیجانی از یک تیم در برابر تیم دیگر و شاید هم بتوان از فوتبال آموخت .
فوتبال، عرصه ای است که هم اکثریت را نسبت به پذیرش اقلیت دعوت می کند و هم اقلیت را تدریجا با ایجاد حسی مشترک، نسبت به اکثریت و خَلق «ما»ی ملی با اکثریت جامعه درمی آمیزد. در این میان، اکثر نظام های سیاسی می کوشند با ترویج نوع خاصی از اخلاق فوتبالی، نمادسازی در ورزشگاه ، خلق سرودها و آهنگ های ورزشی، پوشش گسترده رسانه ای و غیره، از فوتبال در جهت هم گرایی ملی و در برخی موارد، نماد کارآمدی استفاده کنند. با این حال، همواره از فوتبال، به عنوان سوپاپ اطمینانی برای کنترل تنش ها و مخالفت های اجتماعی، استفاده شده است و در مقابل، در مواردی، سکوی ورزشگاه ها با اعتراضات سیاسی نیز همراه بوده است. در این میان، رقابت های ملی، تنها عرصه بازی های فوتبال نیست و به نظر می رسد در جوامعی که دارای گسل های قومی، مذهبی و زبانی فعال هستند، رقابت ها و تیم های باشگاهی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار شوند.
آن چه به عنوان تلاش فیفا برای اصلاح اساسنامه فدراسیون ها در کشورهای مختلف و البته ایران یاد می شود، اصلاح حداقل قطع دخالت مستقیم دولت در امور فوتبال است؛ امری که در ایران با یک تناقض بارز همراه است: دولت باید از چیزی حمایت کند که حق دخالت در آن را ندارد. به عبارت دیگر، رابطه دولت و فوتبال در ایران، به مثابه رابطه قیمتی است که فرزندخواندگی یتیمی پولدار را برعهده گرفته تا هم او را در آغوش محبت خود بگیرد و هم از ثروت و نام و نشان بی انتهای وی بهره مندشود.
از فوتبال برای اثبات حضور خود، مطرح کردن خود، فرار از فراموش شدن در سطح جهان، و ابراز وجود استفاده می کنند. فوتبال ابزار قدرتمندی است برای اثبات وجود خود و ارضای حس مهم بودن و مطرح شدن. کشور های توسعه یافته نیز از فوتبال استفاده مشابهی می کنند. کشورهای توسعه یافته از فوتبال برای یاداوری برتری خود در برنامه ریزی، مدیریت، نظم اجتماعی و فکری، تجارت، کشف استعدادها و ثروت و تکنولوژی استفاده میکنند.
سهم جوانان کُرد و مردم شهرهای غربی کشور ازهیجان فوتبال ایران چیست؟
مردم کُرد در لیگ برتر فوتبال ایران صاحب تیمی نیستند و این در حال است که فوتبالیست های کُرد زبان شاغل در این لیگ را می توان بصورت تیمی کامل در کنار هم قرار داد. بازیکنانی که هرکدام ستاره تیم خود محسوب می شوند. سهم استان های کرمانشاه، کردستان و ایلام در لیگ برتر ایران از ۱۱ بازیکن انتخاب شده بترتیب ۶ ، ۴ و ۱ بازیکن است و نقش شهر های کُردنشین استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی در این میان خالی است.
ضرورت تشکیل یک تیم فوتبال برای کردستان
استاندار کردستان خواستار تشکیل یه تیم قوی فوتبال برای استان شد و گفت: فوتبالیستهای توانمند زیادی از این استان در شهرها و تیمهای مختلف کشور حضور دارند که میتوان از آن ها در تشکیل تیم فوتبال استان بهره برد. استاندار کردستان، بهمن مرادنیا (۱۷آذر۱۳۹۸) به نقل از ایسنا:
در دیدار با انجمن پیشکسوتان فوتبال سنندج، با بیان اینکه کردستان در فوتبال دارای استعداد و پتانسیل فراوان است، اظهار کرد: این استان هم محق است و هم نیاز دارد که دارای یک تیم فوتبال قوی در سطح کشور باشد.
وی افزود: فوتبالیست های توانمند زیادی از این استان در شهرها و تیمهای مختلف کشور حضور دارند که میتوان از آن ها در تشکیل تیم فوتبال استان بهره برد. باید دلسوزان ورزش استان همه تلاش خود را برای پایه ریزی تیم فوتبال در کردستان بکار بگیرند و در مقابل نیز قول داد که امکانات و زیرساخت های مورد نیاز برای این امر را فراهم کند.
مرادنیا بیان کرد: وجود تیمهای ورزشی قوی علاوه بر ایجاد نشاط اجتماعی نقش به سزایی در کاهش آسیب های اجتماعی خواهد داشت. درگذشته در فوتبال استان کردستان تنها تک ستارههایی مانند دکتر بیژن ذوالفقارنسب، رضا یغموری، جلال ولدبیگی، حافظ رهبر و رشید طهماسبی درآسمان فوتبال کردستان چهره شده و خود را مطرح کرده اند. تیم فوتبال قروه ، زاگرس، خورشیدزریبارمریوان و نهایتا شهرداری کامیاران از تیم های خوب سال های دور استان کردستان بودند.
در کرمانشاه نیز برای اولین بار تیم ” شیرین فرازکرمانشاه “ و در ادامه ” راهیان ” توانست یک فصل در لیگ برتر ایران فعالیت کند . تیمی که اگر از طرف مسئولان و مدیران کرمانشاهی حمایت و پشتیبانی می شد ، الان در لیگ برتر حضور داشت اما متاسفانه این تیم نیز گرفتار بی تفاوتی ها شده و از دور رقابت ها کنار رفت. هم اکنون تیم های سردار بوکان، آوالان کامیاران، آبیدر سنندج و بعثت کرمانشاه در لیگ دسته دوم و سوم فوتبال ایران حضور دارند اما در لیگ برتر کوردها نماینده ای ندارند.
در سال ۱۳۹۶پخش تصاویری از شهر بوکان و تیم فوتبال سردار همین شهر در استان آذربایجان غربی در برنامه پرطرفدار فوتبالی” نود ” باعث شد تا بخشی از شور و شوق به وجود آمده بین طرفداران فوتبال در منطقه غرب کشور در شبکه سراسری نمایش داده شود. اینکه یکی از شهرهای کردنشین توانسته در لیگ دسته دوم فعالیتی در این حد داشته باشد که نظر یکی از پرمخاطب ترین برنامه های تلویزیونی را به خود جلب کند ، می تواند پیامدهای خوبی برای جوانان و نوجوانان آن منطقه داشته باشد
.
دختران کُرد و فوتبال
خوشبختانه دختران کُرد فوتبالی حضور پررنگی در فوتبال ایران و باشگاه های لیگ برتر دارند و این نشان از تلاش و همت بلند دختران کُرد بویژه در استان های کردستان و کرمانشاه است. تیم های ” راه یاب ملل مریوان” ، ” آذرخش کردستان ” و ” وچان کردستان ” از تیم های خوب دختران کُرد در لیگ برتر فوتبال زنان ایران است. در همین رابطه رئیس فدراسیون فوتبال گفت: کردستان سابقه بسیار خوبی در ورزش کشور، دارد. وی افزود: طبق تحقیقات فدراسیون بانوان کردستانی از نظر بررسی نسبت هزینه و بازدهی تیم ها در بخش بانوان در رده اول کشور قرار گرفته اند
تاج هم در همین زمینه گفت: سهم ملی پوشان ما به خصوص در بخش بانوان از استان کردستان بیشتر است و بسیاری از بازیکنان تیم ملی فوتبال بانوان ایران در بیشتر رده ها را دختران کردستانی تشکیل داده اند. هیجان مسابقات لیگ برتر جدا از هواداران تیمها، برای علاقمندان به فوتبال استان هایى که در لیگ برتر بدون نماینده هستند، هم وجو دارد و آنها نیز منتظر درخشش بازیکنان بومى خود جدا از هر رنگ و تیمى هستند
.
لیگ برتر فوتبال ایران و بازیکنان کُرد شاغل در این لیگ
از آغاز لیگ برتر تاکنون، استان هاى غربى که اکثرا کردزبان هستند بازیکنان زیادى را تحویل فوتبال ایران دادهاند، اما هنوز نتوانستهاند تیمى در خور و شایستهاى راهى مسابقات فوتبال ایران کنند و دلیل این اتفاق را میتوان به عدم توانایى یا نبود مدیران با درایت ورزشى نسبت داد که دلیل اول منطقى تر است. عدم حضور تیم بومى در لیگ برتر، سبب شده که هواداران و علاقمندان به فوتبال در این مناطق چشم انتظار درخشش بازیکنان بومى خود باشند. حالا وقتش شده بازیکنان کردزبان لیگ برتر را به شما معرفى کنیم ؛ کسانی که با اینکه درخشش زیادى هم داشته اند اما عمدتا براى هواداران و علاقمندان به فوتبال ناشناخته بوده اند:
بختیار رحمانى/ استقلال تهران / اهل سرپل ذهاب(کرمانشاه)، کاوه رضایى / استقلال تهران /اهل گیلانغرب ( کرمانشاه)، وریا غفورى / استقلال تهران / اهل سنندج (کردستان)، برادران نیک نفس (زبیر ، زهیر و ضیا) / نفت ابادان / اهل سنندج، محمد نورى / تراکتورسازى تبریز / اصالتا سنقر (کرمانشاه)، على جراح کار / ذوب آهن اصفهان / اهل اسلام آباد غرب (کرمانشاه)، سعید لطفى / سایپا کرج / اهل ایلام ( ملکشاهی )، یاسر فیضى / ذوب آهن اصفهان / اهل کامیاران (کردستان)،کوروش ملکى / گسترش فولاد تبریز / اهل روانسر (کرمانشاه)، شهاب کرمى / قرضى فولاد به ملوان / اهل اسلام اباد غرب (کرمانشاه) مصطفى احمدى / سیاه جامگان مشهد/ اهل بانه ( کردستان)، محمد مهدی مهدی خانی (مهاجم پدیده مشهد فوتبالیست ۱۹ ساله اهل شهرستان گیلانغرب استان کرمانشاه.
امید است مسئولان وزارت ورزش و جوانان و نیز دولتمردان و دلسوزان نظام و ایران و متولیان امور فرهنگی نسبت به این مسئله و مطالبه ی مردم و جوانان کورد غرب کشور بی تفاوت نبوده و با نگاه مثبت به آن بنگرند و درصدد راهیابی کُردها به لیگ برتر فوتبال ایران قدم های جدی برداشته و امتیاز یک تیم لیگ برتری را به این منطقه اختصاص دهند تا شور و شعف جوانان غرب کشور و استعدادهای نهفته نسل جدید این منطقه بهتر و بیشتر از گذشته شکوفا شود و ورزش و فوتبال را به صورت زیرساختی به این منطقه آورده تا از ورود و بازتولید آسیب های اجتماعی متعدد در غرب کشور کاسته شود.
نظر شما