ناشناخته بودن او بیانگر این بود که خدمات ایشان در کارگاه های علمی و پژوهشی اهمیت داشته که دشمنان اقدامات او را زیر نظر داشته و نهایتا در کمال دنائت در کنار خانواده، ایشان را بخاک و خون می کشانند.

تکرار این ترورها نشان می دهد که کینه قدرت های متصلب از نخبگان ایرانی را پایانی نمی باشد. آسیب پذیری آنان بیشتر به علت اهمیت کار درعین قلت این دانش آموختگان می باشد. دستگاههای عملیات.روانی آمران این ترورها درصدد معرفی دانش هسته ای ایران یعنی دسترسی به بمب اتم می باشد. درحالیکه علوم هسته ای دریچه بزرگی پیش روی بشریت گشوده که بسادگی قابل بستن نمیباشد.

از تغییرات ژنتیک محصولات کشاورزی تا علوم پزشکی و انرژی های بازیافت پذیر تا مهندسی آنالیز مواد در بهبود شرایط زندگی بشر و هزاران کاربرد دیگر می تواند دست آوردی از انرژی هسته ای باشد که کاربرد نظامی بخش کوچکی از این دانش می باشد. حال از منظر نظامهای انحصار طلب جهانی دسرسی به این دانش برای کشورهای مستقل منوط به مجوز ازسوی آنان میباشد که این خود بدترین نوع ظلم به شعور بشریت بوده و ناشی از خوی ماجراجویی رژیم های سلطه می باشد.

پس از ترور اخیر اقداتی برجسته ای از جمله مصوبه مجلس و ایجاد نفرت عمومی ایرانیان نسبت به آمران وعاملان این جنایت بود که می تواند شرط لازم مقابله با ترورهای سریالی باشد و تاحدودی این پیام به گوش جهانیان رسانده شد. به نظر می رسد سر این حقه جادویی علم هسته ای به همت دانشمندان متعهد ایرانی باز شده و آثار و خدمات بی بدیل آن در همه جامعه منتشر گشته است و کسی نمی تواند جلوی این مولود وحشی را بگیرد (چون در یک تعریف متفاوت گفته می شود علم مولود وحشی ست و در هر سرزمینی می تواند روئیده شود). ولی جای نگرانی آن وجود دارد که همچنان موتور ترور با شیوه های متعدد در این عرصه از حرکت باز نایستد. بنابراین شرط کافی مقابله علمی و عملی با این شیوه غیر انسانی گشودن دروازه این علم آینده دار با ایجاد دانشگاهی ویژه ای به نام "دانشگاه فخر ایران" مخصوص علوم هسته ای و شاخه های متنوع برای همیشه بر روی جوانان ایرانی باشد تا اینکه کثرت فعالین این عرصه به حدی برسد که قطع رشته حیاتی این علم تحول آفرین ناممکن شود و دیگر شاهد خزان عمر جوانان نخبه علمی در این حوزه نباشیم.

چرا که شکار معدود انسان هایی برای وحوش بین المللی آسان خواهد بود اما هرچند هم که قدرت تخریب و ترور قوی باشد نمی تواند یک مرکز بزرگ علمی با زیرشاخه های متنوع را حذف کند. بنابراین نهادینه کردن نهاد تولید علوم هسته ای می تواند جوابی سترگ و باصلابت به نظام سلطه جهانی و نیز صیانت از جوانان آینده ساز و توسعه جهشی کشور باشد این بنیان علوم بنیادی ملهم از بیانیه رهبر معظم انقلاب مبنی بر استمرار فعالیت شهید فخری زاده می باشد که راه نیمه تمام این دانشمند متعهد ایرانی با اقتدار تکمیل شود تا اینکه در آینده دانش آموختگان این مکتب خود به مولد علوم متنوع هسته ای تبدیل گردد.

آمران این نحله خبیثه می دانند شکار معدود افراد به اتهام تلاش برای رسیدن به سلاح هسته ای برایشان میسور است اما اگر این دانش به جریانی علمی تبدیل شود باهیچ مکانیزمی نمی توان آن را مهار کرد.. چنانچه استاد سخن، سعدی علیه رحمه در مناقب مقابله با حرکت جریانی سرودند؛

درختی که اکنون گرفتست پای/ به نیروی شخصی برآید زجای

وگرهمچنان روزگاری هلی/ به گردونش از بیخ برنگسلی

سرچشمه شاید گرفتن به بیل/ چوپرشد نشاید گرفتن به پیل