به گزارش خبرنگار کردپرس، امروز هفته کتاب و کتاب خوانی در ایران آغاز شد. کشوری که بر اساس آخرین آمار تنها نیمی از افراد آن جامعه، 3.7 ساعت از هفته را به مطالعه کتاب اختصاص می دهند. یعنی روزانه چیزی حدود 26 دقیقه در روز!
شاید انتخاب یک هفته از سال به عنوان هفته کتابخوانی، بهانه ایی است تا به ترویج این فرهنگ در میان مردم اقدام شود و هر بار با شروع این هفته این سوال که وضعیت کتابخوانی در ایران چگونه است، هم مطرح می شود.
هفته کتاب مجموعه مراسمی است که از سال ۱۳۷۲ هر ساله بین روزهای 24 تا 30 آبان (به مدت یک هفته) به ابتکار و هدایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ترویج کتاب و کتابخوانی برگزار میشود.
اما اینکه کتابخوانی چیست؟ و چه دسته از مطالعاتی در این تعریف جای می گیرند هم مهم است. در واقع منظور از کتابخوانی، سوا از مطالعات (کتب درسی و مذهبی)، مطالعات آزاد و خواندن کتابهایی است که سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی و فرهنگ جامعه دارند.
معمولاً در تعیین سرانه مطالعه در کشورهای مختلف، از گروه سنی بالای 15 سال بهعنوان جامعه آماری یاد میشود، بر این اساس مطالعات آموزشی یا به اصطلاح درسی که در گروههای سنی دانشآموزان اتفاق میافتد، بخشی از سرانه مطالعه در نظر گرفته نمیشود.
اما در ایران، بخشی از میزان مطالعه عمومی صرف خواندن کتابهای دینی و ادعیه و مناجات و کتاب های درسی میشود. اگر بخواهیم این دو دستهبندی، یعنی مطالعه درسی و مطالعهی مذهبی را از سرانه مطالعه کم کنیم، بهنوعی میتوان به آمار کتابخوانی دست پیدا کرد.
تناقض فاحش در آمار اعلامی وزیر فرهنگ و ارشاد در خصوص سرانه مطالعه
متأسفانه تاکنون آمار دقیق و رسمی از سوی "مرکز آمار ایران" در مورد میزان کتابخوانی و یا نرخ مطالعه در ایران منتشرنشده و هر چه هست آمار متناقضی است که به نقل از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده است.
جناب وزیر در آبان 98 و در آیین اختتامیه نخستین جشنواره میراث مکتوب رضوی گفت: «در جدیدترین پیمایش صورت گرفته از سوی وزارت ارشاد که هنوز نتایج آن منتشر نشده، سرانه مطالعه هر فرد در ایران، طی هفته یک ساعت و 30 دقیقه و سرانه روزانه مطالعه هر ایرانی ۱۳ دقیقه از مجموعه کشوری است».
او بیان کرد: «این آمار تقریبا مشابه آمار سال 94 است و هنوز مصرف کتاب و سرانه مطالعه ما به صورت میانگین تغییری نکرده است».
اما چند ماه بعد و در بهمن ماه سال 98، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم انتخاب ششمین دوره پایتخت کتاب ایران با اشاره به پیمایش مصرف فرهنگی ایرانیان که در سال 98 توسط پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات انجام شده بود، گفت: «مطابق این پژوهش، نیمی از جامعه ایرانی کتابخوان هستند و هفتهای به طور متوسط ۳.۷ ساعت کتاب میخوانند».
صالحی افزود: «همچنین مطابق همین پژوهش، جامعه جوان ۱۵ تا ۲۵ ساله ما نیز به طور متوسط هفتهای ۳.۹ ساعت مطالعه دارند و ۷۰ درصد این بازه جمعیتی، کتاب میخوانند».
به گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی؛«مطابق پژوهش انجام شده، بیشترین سهم از مطالعه متعلق به کتابهای رمان و داستان است و پس از آن با فاصله این مطالعه به کتابهای دینی اختصاص پیدا میکند».
بر اساس گفته های متناقض جناب وزیر، در فاصله آبان تا بهمن ماه سال 98 سرانه مطالعه ایرانیان 2 ساعت افزایش پیدا کرده و از هفته ایی یک ساعت و نیم در آبان به 3 ساعت در بهمن ماه رسیده است که در نوع خود بسیار عجیب به نظر می رسد!
ایرانی ها رمان خوان هستند
در هر دوی این پایش ها رمان و داستان ، کتابهای دینی و سپس کتابهای تخصصی و روانشناسی در اولویت اول مطالعه ایرانیان در سال 98 قرار گرفته است.
همچنین در هر دو پایش سرانه مطالعه کتاب در ایران، خواندن کتب دینی، دعا و قرآن و کتب درسی هم مجددا لحاظ شده و با این شمارش تازه نصف مردم در ایران به روزی حدود13 یا 26 دقیقه مطالعه (بر اساس هر دو پایش مذکور) رسیده اند و اگر این میزان کاسته شود، سرانه واقعی مطالعه بسیار کمتر خواهد شد.
این موضوع را می توان در آمار منتشرشده توسط "شورای عالی انقلاب" در اردیبهشتماه سال 98، نیز به خوبی دریافت که در آن اعلام شد؛ تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند.
بر اساس آمار ارائه شده؛ میزان مطالعه هر فرد بهطور میانگین 7 ساعت و 41 دقیقه در ماه گزارششده که 3 ساعت و 7 دقیقه آن صرف خواندن قرآن و ادعیه میشود.
این آمار نشان میدهد که میانگین مطالعه در بین ایرانیان، روزی 15 دقیقه است که نیمی از آن صرف مطالعه قرآن و ادعیه میشود. البته که نمیتوان به این آمار و ارقام استناد کرد. تنها با در نظر گرفتن میانگین تعداد کتابهای منتشرشده و جمعیت حال حاضر، میتوان به این نتیجه رسید که این رقم شاید تا زیر 10درصد نیز کاهش پیدا کند.
سبقت کتاب های ترجمه ایی به نسبت تالیفی در ایران
در سال ۹۸، بر اساس آمار سایت موسسه خانه کتاب، ۹۷ هزار و ۵۴۰ عنوان کتاب منتشر شد که این میزان نسبت به سال 97 به دلیل شرایط اقتصادی نشر کاهش یافت. افزایش قیمت کاغذ و سایر ملزومات چاپ در اوایل سال گذشته و پس از آن نوسانات قیمت کاغذ باعث شد، هزینه انتشار کتاب هم افزایش پیدا کند.
در نتیجه افزایش هزینه انتشار کتاب از سویی و وضعیت اقتصاد نشر باعث شد، مولفان از انتشار کتابشان خودداری کنند.
جالبتر آنکه در سال گذشته میزان انتشار کتابهای ترجمه از کتاب های تالیفی در ایران پیشی گرفته بود. افزایش تعداد عناوین ترجمه در این مدت نشان میدهد، مردم بیشتز از کتابهای تالیفی از ترجمه استقبال میکنند. به همین دلیل ناشران کتابهای بیشتری به مترجمان سپردند و ماحصل ترجمه آنها را منتشر کردند.
شمارگان کتاب هم در ۹۸ ، در مجموع ۱۳۱ میلیون و ۲۸۶ هزار و ۵۶۹ نسخه بود و با این حال افزایش قیمت کتاب هم وجود داشت.
بیشترین میزان انتشار عناوین کتاب در بخشهای کمک آموزشی، کودک و نوجوان و ادبیات و کمترین میزان انتشار عناوین کتاب در بخشهای کلیات، زبان و علوم طبیعی و ریاضی در ۹۸ بود.
عواملی که سرانه مطالعه کتاب در ایران را پایین کشیده است
با همه این تفاصیل، هنوز هم آمار دقیقی از سرانه مطالعه افراد در ایران وجود ندارد، اما باز هم همین آمار متناقض موجود نشان می دهد که مردم در ایران بسیار کم مطالعه می کنند و این آمار با توجه به قشر جوان و تحصیل کرده در ایران، نسبت به کشورهای همسایه بسیار کم به نظر می رسد.
امروزه يكي از شاخصه های ارزيابي رشد، توسعه و پيشرفت فرهنگي ميزان مطالعه و كتاب خواني مردم آن مرز و بوم است، اما متاسفانه مشکلاتی چون افزایش قیمت کتاب های چاپی، رواج گسترده فضای مجازی و اولویت پیدا کردن این فضا برمطالعات مستمر، مشکلات نشر کتاب، گرانی کاغذ، سانسور و مواردی از این دست با وضعیت نامناسب کتابخوانی در کشور بی ارتباط نیست.
نبود تبلیغات رسانهای در زمینه کتاب و کتابخوانی، عدم پشتیبانی مالی مسئولان از ناشران عمومی، ناآشنایی مردم از چه خواندن و چگونه خواندن، عدم فرهنگ سازی و تشویق کودکان در مدارس به مطالعات غیر درسی، تمرکز جغرافیایی کتابفروشی ها در یک نقطه خاص از شهر عادت کردن دانش آموزان در مدارس به مطالعه صرف کتابهای درسی و یا نهایتا کمک درسی که آموزش و پرورش در آن نقش بسزایی دارد و ... همگی از جمله مواردی هستند که همچنان بر پایین بودن سرانه مطالعه در کشور تاثیر گذار است.
گزارش/ تانیا شعفی
نظر شما