درعراق نشانه های فقدان دموکراسی بسیار زیاد است ، یکی از آنها کاربرد اسلحه برای حل کشمکشهای سیاسی است. به عراق نگاه کنید ، در این کشور سه جریان اثرگذار وجود دارد(کرد، عرب شیعه، عرب سنی)،درطول ۲۰سال گذشته و در اوج بحرانهای سیاسی از اسلحه در مقابل کردها استفاده شده است.
برای مثال می توان از بکارگیری تانکهای «آبرامزی آمریکایی» و موشک زمین به را نام برد. بعد نوبت عربهای سنی رسید و حالا هم نوبت به عربهای شیعه رسیده است که از اسلحه در مقابل هم استفاده می کنند!؟پس بنابراین چه کسی مانده که در مقابلش اسلحه بکار نرفته باشد؟
سوال اینجاست آنهایی که جهت اتمام حجت های سیاسی بدنبال جنگند، چه کسانی هستند؟ و آنهایی که به دنبال جنگ و درگیری نیستند چه کسانی هستند؟ بگذارید از این گزاره بگذریم آنهاییکه جنگ طلب نیستند پس آزادیخواه و طرفدار دموکراسی هستند، چون اگر شاخص های دمکراسی برای همه بکار گرفته شود به هیچکدام از طرفها برچسب آزادیخواهی تعلق نمی گیرد.
اما :
۱_درمجموع گروههایی که در عراق برای حل مناقشات سیاسی از اسلحه استفاده می کنند افرادی هستند که اسلحه دارند ولی هوادار کمتری دارند. چهارچوب هماهنگی اگر به این قضیه اشراف داشتند که درمقابل هواداران صدر با استفاده از نیروهای مردمی و اعتراضات می توانند پیروز شوند جنگ را انتخاب نمیکردند و با اسلحه به منطقه سبز بغداد هجوم نمی آوردند و از تک تیراندازها برای نشانه گرفتن سینه ی معترضین استفاده نمی کردند.
۲_اما چون مقتدا صدر از نظر تعداد هوادار از چهارچوب هماهنگی قویتر است و بخش عمده ی این طرفداران از مناطق محروم و فقیر عراق هستند( و اکنون همه می دانند مسببین اصلی این فقر فلاکت چه کسانی هستند)، نیازی به استفاده از اسلحه ندارند.
چهارچوب هماهنگی هم ازنظر تعداد نیروهای مسلح و نوع مهمات و هم از نظر کمک های خارجی بسیار قوی تر از نیروهای سرایا سلام جناح مقتدا صدر می باشند و دولت نیز از مبارزان مسلح شیعه چهارچوب هماهنگی حمایت می کند که تا بن دندان مسلح هستند.
نباید فکر کنیم زمانیکه مقتدا صدر وارد منطقه سبز بغداد شد و درگیری شروع شد ،با یک پیام صدر، به یکباره خاموش شدن آتش گلوله ها و درگیریها بدون هیچ حساب و کتابی صورت گرفته است، چون اگر بحث استفاده از اسلحه به میان می آمد این مقتدا صدر بود که متضرر می شد و اما اگر به تعداد هوادار باشد این چهارچوب هماهنگی بود که بیشتر آسیب می دید.
در حال حاضر نگاه من به بحران به این صورت است که طرفداران صدر هم از نظر تعداد و هم از نظر عقیدتی آنهایی هستند که تنها با پیامها و توییت های صدر به میدان می آیند و جز با این پیامها عقب نشینی نمی کنند.
اگر مقتدی صدر بتواند کفه ی ترازوی قدرت نظامی خود را در مقابل چهارچوب هماهنگی شیعه سنگینتر کند (چطور چگونه, این مسئله جای بحث دارد) آنوقت در استفاده از اسلحه نیز پیروز می شود و حتی شاید نیازی به بکارگیری آن نداشته باشد ، این یکی شاید انتخاب مناسبتری در مقابل چهارچوب هماهنگی باشد زیرا آنها نیازمند تقویت تعداد هواداران خود درمقابل مقتدا صدر هستند، چهارچوب هماهنگی ازنظر تامین اسلحه مشکلی ندارند و هر زمان و به هرتعداد که بخواهند می توانند تامین کنند.
اما کسانیکه اسلحه و مهمات بصورت تمام و کمال در اختیار چهارچوب هماهنگی قرار می دهند نمی توانند برایشان طرفدار پیدا کنند، یافتن طرفدار( طرفدار به معنای واقعی) بسیار دشوارتر از اسلحه و مهمات است .
کد خبر 37782
نظر شما