چندی است مردم نجیب و با فرهنگ مهاباد گرفتار دریافت چند قرص نان از نانوایی های محله خود یا سایر محلات می باشند ، حتی برخی ترجیح می دهند از شهرهای همجوار یا استان نان تهیه کنند و برخی نیز به فکر ساخت ساج و تنور گلی افتاده اند! هراز گاهی صدای بلند مشتریان نان، جلو درب نانوایی ها یا آه و فغان آنها شنیده می شود؛ گویی شهر در چنبره ارواح بیرحم افتاده است و کسی نیست بپرسد در مملکت ما که کشاورزی سنبل خودکفایی و تولید گندم است ، چرا شهر مهاباد سال هاست که مشکل نان دارد؟ چرا این مشکل در شهرهای همجوار آن وجود ندارد؟ یا حتی خیلی کمتر است؟
دیگر روی سخنم شورای آرد و نان مهاباد نیست و برای آنها درد و دل مردم مظلوم را نمی کنم ، چون مدتهاست مردم شهر من جلو چشمانشان در صف های طولانی ایستاده اند و برای دریافت چند قرص نان منتها می کشند.مسئولان شهر من محال است یک شب بی نان شده باشند یا حتی یک بار نان آزاد خریده باشند و فکر نمی کنم که از بی نانی نالیده باشند!
آقای استاندار روی سخنم با شماست که مهاباد تشریف آورده بودید تا مشکلات را حل کنید ؛ یکی از این مشکلات در مهاباد ، تهیه نان است ؛ در این چند روز زنان باردار ، زنان بیمار ، مردان سالخورده و سالمندی را دیده ام که از ساعت ٨ صبح در صف ایستاده تا به هزار خواهش و تمنا ١٥ قرص نان گرفته اند. گویی هر روز باید یک نفر از خانواده در جستجوی تهیه نان ، از این نانوایی به آن نانوایی باشد و هکذا! جالب است نان همان نانوایی را می توان از ساعت ٢ بعد از ظهر در برخی از فروشگاه های شهر به صورت آزاد پیدا کرد!
این روزها اکثر نانوایی ها ساعت ١١صبح تعطیل می شوند، البته تعداد انگشت شماری هم هستند که تا ساعت ٢ بعد از ظهر در حال ارایه خدمات هستند، برخی دو ساعت عصر هم نانوایی را دایر می کنند که تعدادشان در این شهر پرجمعیت به انگشتان یک دست نمی رسد.
آقای استاندار انتظار داریم ماموران نامحسوس بازرسی استان را به شهر مهاباد بفرستید تا نگاهی به سهمیه نانوایی ها بیاندازند شاید اگر سهمیه ای کم باشد آن را زیاد کنند و اگر خدای نکرده خطای عمدی یا دزدی در کار باشد ، خاطی را برابر قانون به سزای اعمالش برسانند نانوایی را پلمپ و یا امتیاز آن را واگذار کنید و امتیاز آن را در اختیار کسی قرار دهید که به وقت و سرنوشت متعهد باشد و قوت مردم مظلوم را هدف زیاده خواهی خود قرار ندهد و یک بار برای همیشه این معظل حل شود.
آقای استاندار خانم بارداری را دیدم ساعت ٩:٤٥ صبح اتفاقا با هم درب نانوایی رسیدیم ، مودبانه گفتیم لطفا آخرین نفر کیست؟ مشتریان گرفتار در صف (٧ نفر) با نیشخند و شاطر با صدای بلند گفت نان نداریم! گفتم چرا ؟ گفت تمام شده ، مشتری زیاد بود! باز هم مشتریان نیشخند زدند و شاطر با صدای بلند گفت: ما ٥ عدل سهمیه داریم.
انگار صحبتش با ما شبیه گفتگو با یک بچه است! گفتم مگر یک عدل آرد ٤٠٠(چهارصد)قرص نان نمی دهد؟ گفت بله . گفتم مگر ٥ عدل آرد (دو هزار) قرص نان نمی شود؟ اگر هر قرص نان با تمام وقت آماده کردن هم یک دقیقه ای تهیه شود سه ساعت و نیم طول می کشد شما بعد از دو ساعت و نیم کار چگونه می فرمائید که نان تمام شد ؟ تازه برای صرف صبحانه هم حداقل نیم ساعت مشغول بوده اید! زن باردار با گریه رفت و من هم دست خالی برگشتم ! خود حدیث مفصل بخوان.
ناگفته نماند؛ وزن یک عدل نان قبلا ٨٠ کیلو گرم بود ، در بسته بندی فعلی ٤٠ کیلوگرم است ، هرچند نانوایی ها براساس عدل ٨٠ کیلوگرمی سهمیه دریافت می کنند و گمان می رود براساس عدل ٤٠ کلیوگرمی نان بپزند که در این صورت کارایی نصف می شود !
قیمت آرد آزاد هر عدل ٨٠ کیلوگرمی در بازار ٦٠٠تا ٨٠٠هزار تومان فروخته می شود که شاید وسوسه انگیز باشد و دریچه قاچاق و فروش آرد سهمیه ای همچنان باز بماند.
جریمه هایی که تا کنون انجام شده بیشتر براساس وزن قرص خمیر بوده که در این مورد نیز تخلف کم است که باید براساس سهمیه دریافتی و نان تحویل به مشتریان و حداقل ساعت پخت و پز ، صورت گیرد.
آقای استاندار؛ مقابله با متخلف برای ایجاد رضایت در مردم در نظام اسلامی یک مدال گرانبهای ملی است که تنها کسانی قادر به بدست آوردن آن خواهند بود که بر مسند قدرت نشسته و به شایستگی هرچه تمامتر، عمر خود را صرف خدمت به مردم می کنند، مبادا ابتلای مسئول به برگزاری جلسات کم بازده در روز قیامت سبب گریبان گیر شدن آنان بوسیله آه مظلومان شود.
نظر شما