به گزارش کردپرس، همه چشمها نگران مهاباد است. بعد از سه روز التهاب، فضای شهر مهاباد شب گذشته آرامتر گزارش شده است. این التهابات از روز جمعه و همزمان با خاکسپاری قربانیان حوادث اخیر آغاز شد. اعتراضات مردمی در این شهر با برخوردهای نیروهای امنیتی روبرو شد. برخی خبرگزاریهای اصولگرا از آتش زدن خانهها و تخریب دارایی مردم خبر دادهاند و ادعا کردهاند معترضان مسبب آن بودهاند.
از سوی دیگر، جلال محمودزاده، نماینده مهاباد در مجلس یازدهم، میگوید از روز شنبه نیروهای امنیتی در مناطق مختلف شهر مستقر شده و برخی از آنها به پنجرههای خانههای مردم، مغازهها و ساختمانهای مردم شلیک کردهاند. این نماینده میگوید: «در اینکه این افراد متعلق به نیروهای امنیتی و حکومتی بودند، تردیدی نیست، اما اینکه از نیروهای سپاهی بودند، یا نیروی انتظامی بودند یا لباسشخصیها بودند، هنوز مشخص نشده است. مردم مهاباد معترضند که چرا باید به خانه مردم، ساختمانها و مغازههای مردم شلیک کنند و خسارت ایجاد کنند؟»
به اعتقاد این نماینده در اثر بیتدبیریهای مقامات مسئول، پس از مرگ «اسماعیل مولودی»، در مهاباد سلسله رخدادهایی در این شهر شکل گرفت که بحران سه روزه را به وجود آورد. اسماعیل مولودی، اولین قربانی ناآرامیهای هفتههای اخیر بود که در 4 آبان جان خود را از دست داد. محمودزاده در پایان گفتوگویش با «اعتماد» خواستار اعزام هیاتی از سوی مقام رهبری به مناطق کردنشین میشود تا نسبت به احقاق حق مظلومان و کشتهشدگان پیگیریهای لازم را صورت دهند.
اما «در مهاباد چه میگذرد؟» این پرسشی است که از روز جمعه و در پی رخدادهای پس از خاکسپاری 3تن از کشتهشدگان این شهر ذهن مردم را به خود مشغول کرده است. درحالی که اخبار ضد و نقیضی از حوادث این شهر مخابره شده و هشتگ #مهاباد در توییتر فارسی ترند شده، مخاطبان میخواستند بدانند، زیر پوست این شهر کردنشین چه میگذرد؟
ناآرامی مهاباد از روزهای ابتدایی آبانماه به صورت جدی آغاز شده بود. بعد از برگزاری مراسمهای خاکسپاری ٣ تن از کشتهشدگان این شهر در صبح جمعه و شنبه، 27 و 28 آبانماه این اعتراضات ادامه یافت؛ به نحوی که فضای شهر در شنبهشب ناآرام بود و صدای رگبار در برخی مناطق مسکونی شهر به گوش میرسید. بر اساس اعلام خبرگزاری فارس «هزاران نفر از مردم مهابادی روز جمعه در آیین تشییع و خاکسپاری کمال احمدپور شرکت کردند. حضوری که با مقابله نیروهای امنیتی مواجه شد و نهایتا باز هم آمارهای کشتهشدگان افزایش یافت.» کمال احمدپور از جمله معترضانی بود که بر اساس اعلام نماینده مردم مهاباد شنبه با شلیک تیر جنگی نیروهای امنیتی کشته شده است.
با آغاز بحران، بلافاصله تحلیلگران حوزه سیاسی کشور و چهرههای بانفوذ در مناطق کردنشین، تلاش کردند وضعیت مهاباد و سایر مناطق کردنشین را از حالت بحران امنیتی خارج کنند. در این مسیر، مولوی عبدالحمید، امام جمعه مسجد مکی زاهدان، با انتشار توییتی نوشت: «خبرهایی نگرانکننده از مناطق کردنشین مخصوصا مهاباد به گوش میرسد. مردم معترض این مناطق از اعضای ملت بزرگ ایران هستند. صیانت از جان و مال و عزت مردم، وظیفه انسانی همه است.» مولویعبدالحمید در ادامه با اشاره به اینکه فشار و سرکوب باعث گسترش نارضایتی خواهد شد، نوشت: «مامورین از تیراندازی به سوی مردم خودداری کنند.» تصاویری هم از روز گذشته در شبکههای اجتماعی در خصوص ورود دامنهدار نیروهای امنیتی با تجهیزات ویژه به شهر مهاباد منتشر شد که نگرانیهارا افزایش داد.
چه کسی مقصر است؟
نطفه بحران مهاباد اما از روز جمعه 27آبان ماه شکل نگرفت و موضوع به هفتهها قبلتر باز میگردد؛ بحران زمانی آغاز شد که در مراسم چهلم مهسا امینی در4آبان ماه، پسر جوانی به نام اسماعیل مولودی در اعتراضات این شهر کشته میشود. با کشته شدن این جوان و انتشار تصاویر مرتبط با آن، شهر مهاباد و بسیاری از مناطق کردنشین وارد دورهای از اعتراضات مستمر میشوند. خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه به نقل از ناصر عتباتی، رییس کل دادگستری استان آذربایجان، درباره علت کشته شدن اسماعیل مولودی مینویسد: «طبق گزارشهای ارایه شده این فرد با گلوله جنگی کشته شده و جسد وی را در محلی پیدا کردند که کانون تجمعات و اغتشاشات نبوده است.» عتباتی در ادامه تاکید کرده: «ماموران به هیچوجه از اسلحه جنگی استفاده نمیکنند. بنابراین کشته شدن او ربطی به نیروهای امنیتی و انتظامی ندارد.»
روایت جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد در مجلس یازدهم اما تفاوتهای جدی با روایت نهادهای رسمی استان آذربایجان غربی دارد. محمودزاده در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» در خصوص سکانس آغازین بروز بحران در مهاباد میگوید: «پس از کشته شدن اسماعیل مولودی، مردم مهاباد در مراسم خاکسپاری او حضور جدی پیدا میکنند و خواستار برخورد با قاتلان او در هر لباس و منصبی میشوند. اما به دلیل سوءتدبیرها در مراسم تشییع جنازه اسماعیل مولودی، 5نفر دیگر از جوانان با تیر جنگی کشته میشوند.»
محمودزاده اسامی این افراد را اینگونه شرح میدهد: «پس از مولودی، خانم فرشته احمدی کشته شد، خانم شیخی نفر بعدی است. دکتر احمدزاده، بعدی شاهو خضری و نهایتا زانیار ابوبکری سایر قربانیان این شهر را تشکیل میدادند. خانم فرشته احمدی که کشته شد، در خانهاش حضور داشته است، اما تیر بیتدبیریها باعث قتل او و داغدار شدن خانواده و شهر شد.این هیات اعزامی باید با متخلفان برخورد و دستور آزادی زندانیان را صادر کنند. این روند ادامه داشت تا اینکه طی روزهای اخیر نیز جوانی به نام آزادحسینپور کشته میشود. مردم به مراسم تشییع او میروند و نسبت به این رویکردهای تند، اعتراضاتی را صورت میدهند و دوباره 3نفر دیگر به جمعیت کشتهشدگان این شهر افزوده میشود. مجموعه کشتهشدگان این شهر با کشتهشدگان اخیر به 11نفر میرسد.»
سایه روشن افراد معترض در مناطق کردنشین
اما پرسشی که با این توضیحات به ذهن خطور میکند، آن است که آیا امکان این وجود داشت که مسوولان و مدیران امنیتی و راهبردی این شهر میتوانستند به نحو دیگری عمل کنند که بحران فروکش کند؟ محمودزاده در این خصوص میگوید: «افرادی که این روزها اعتراض دارند، شهروندان همین کشورند و ایرانی هستند. برخی از این معترضان مشکل معیشتی و اقتصادی دارند و برخی دیگر نیز احساس تبعیض میکنند. اما مسوولان به جای شنیدن حرف معترضان با روشهای تند صورت مساله را پاک میکنند».
این نماینده تاثیر مسائل اقتصادی به اعتراضات را محدود به مهاباد و شهرهای کردنشین نمیداند و آن را مسالهای ملی و سراسری میداند: «هیچکدام از وعدههای دولت آقای رییسی مبنی بر اشتغال 1.5میلیون نفری و ساخت 1میلیون مسکن در هر سال تحقق پیدا نکرده است. از سوی دیگر تورم و گرانی هم رکورد زده است. دولت نه تنها اشتغالزایی نکرده بلکه 9میلیون شغل آنلاین را هم با محدودسازی اینترنت از میان برده است، در این شرایط طبیعی است که جوان ایرانی و خانوادهها واکنش نشان میدهند».
محمودزاده در بیان نقطه آغازین بحران در مناطق کردنشین میگوید: «در بسیاری از مناطق قومی و مذهبی تبعیضهای فراوانی در استفاده از افراد نخبه و به کارگیری آنها وجود دارد. در واقع امکانات کشور عادلانه توزیع نمیشود. مجموعه این مطالبات بر روی هم تلنبار و باعث شد، مردم در قالب روشهای مسالمتآمیز موضوعات مورد نظر خود را مطرح کنند. اما چون به این مطالبات توجهی نشد و حتی مجلس به جای همراهی با مردم با دولت همصدا شد، مشکلات حادتر شدند. این روند باعث بروز اعتراضات فراگیر در سراسر کشور شد. تعداد بسیاری از ایرانیان کشته شدند و خانوادههای فراوانی داغدار شدند.».
حالا باید در منطقه منتظر چه تحولاتی باشیم؟
محمودزاده در پاسخ به این پرسش میگوید: «باید توجه داشت که شرایط مناطق کردنشین با سایر مناطق متفاوت است. تحولات در این مناطق بسیار حساس است و مطالبات طی سالها بر روی هم تلنبار شدهاند. اگر تدبیر مناسبی صورت نگیرد، امکان تداوم بحران و افزایش خشم مردم وجود دارد. سالهاست که جوانان این مناطق از بیکاری و فقر و تبعیض رنج میبرند، اگر قرار باشد به روی این مردم بیگناه آتش هم گشوده شود، نه به نفع نظام است و نه به نفع کشور. از یک طرف مردم باید آرامش خود را حفظ کنند و از سوی دیگر مسوولان عذرخواهی کرده، خسارتها را جبران و کشتهشدگان را ذیل شهدا قرار دهند».
به شمخانی نامه نوشتم به ماجرای شهر مهاباد ورود کند
محمودزاده در خصوص بحران 2روز اخیر مهاباد میگوید: «برای پیگیری موضوع امروز نامهای را خطاب به شمخانی نوشتم و از او خواستم که به ماجرای شهر مهاباد ورود کند و از نیروهای امنیتی بخواهند که با سعه صدر با مردم رفتار کنند. باید بررسی شود چه افراد و جریاناتی به شهر و مردم خسارت وارد ساختهاند. مسوولان باید به گونهای تدبیر کنند که منطقه آرام شود. همانطور که در ماجرای سیستان و بلوچستان تدبیری اندیشیده و نمایندهای از سوی رهبری به منطقه اعزام شد. در مورد مناطق کردنشین مانند بوکان، سقز، بانه، دیواندره، پیرانشهر و... نیز باید چنین تدبیری صورت گیرد. افرادی در میان کشتهشدگان هستند که اساسا در اعتراض حضور نداشتند.
منبع؛ اعتماد
نظر شما