به گزارش کردپرس، شهر خوی در روزهای گذشته با ثبت چندین زمین لرزه نسبتا شدید و دهها پس لرزه به کانون اخبار استان و کشور تبدیل شده است! درحالیکه آمار تلفات جانی این بلای طبیعی به کمتر از ۱۰ نفر رسیده اما به جرات میتوان گفت که زندگی نیمی از جمعیت ۲۰۰ هزار نفری این شهرستان را مختل نموده است.
خوشبختانه شدت زمین لرزه به قدری زیاد نبوده که منازل مسکونی را با خاک یکسان کند اما عملا تمام منازلی که در کانون این زلزله واقع شده اند با وجود ترکهای عمیق در دیوار و سقفهایشان برای سکونت غیرایمن هستند و پسلرزههای پیدرپی نیز جرات بازگشت به منازل را از شهروندان خوی گرفته است.
درحالیکه رئیس جمعیت هلال احمر کشور میگوید ۱۶ هزار چادر در سطح شهرستان توزیع کرده و ۶۴ هزار شهروند را اسکان داده اند اما تقاضا برای گرفتن چادر مقابل فرمانداری و هلال احمر خوی همچنان بالاست!
مسئولان، ۲۵ نقطه را برای کمپ اضطراری در محوطههای سرپوشیده دایر نموده اند و معمولا در هر کمپ بیش از صدچادر برپاشده است اما مشکل کار اینجاست که این وضعیت نهایتا برای یک هفته قابل تحمل است چراکه در این کمپها عموما چیزی به نام حمام وجود ندارد و امکانات زندگی در آنجا صرفا در حد گرمایش است البته کسانی که حاضر نشدند از منازل خود دور بمانند و درجوار آن چادر زدهاند از همین سیستم گرمایشی یکپارچه هم بیبهره اند و با دهها متر شلنگ پلاستیکی جریان گاز را به داخل چادرهایشان هدایت کردهاند که این ابتکارشان خود بشدت حادثه آفرین است! بازدیدهای میدانی صاحب این قلم از سطح شهرستان خوی، توزیع بخاریهای برقی استاندارد با سیمکشی اصولی در بین تمام چادرهای توزیع شده را اولین اقدام حاکمیتی قلمداد میکند که میبایست در سریع ترین زمان ممکن صورت بگیرد.
مشکل اصلی زمانی شروع میشود که بدانیم زمستان در سطح شهرستان خوی حداقل تا اواسط و پایان فروردینماه طول میکشد و در خوشبینانه ترین حالت، نوسازی، بازسازی و یا حداقل ایمنسازی منازل خسارت دیده تا پایان بهار طول خواهد کشید! چگونه میتوان انتظار داشت این جمعیت چندهزار نفری از زن و خردسال و نوزاد ماهها در زیر چادر و در سرمای منفی صفر دوام بیاورند! در سطح ملی باید اعتباری جهت تهیه کانکس و یا منازل موقت برای اسکان آن دسته از شهروندان که امکان بازگشت به منازل خود را ندارند و بازگشتشان حکم مرگ دارد اختصاص یابد که البته صحبتهای امروز معاون اول رئیس جمهور و گلایهاش از گزارشهای گل وبلبل مسئولان استان مبنی بر آنکه مشکلی در خوی وجود ندارد! گواه این است که نمیتوان به پیگیری مسئولان محلی برای اسکان موقت و نه اضطراری شهروندان امیدوار بود.
اقدام مهم دیگری که حاکمیت باید در دستور کار خود قرار دهد توجه به بهداشت شهروندان به منظور پیشگیری از شیوع بیماری و ویروسهای ناشی از عدم رعایت نظافت است! جز چند کانکس سیار سرویس بهداشتی عملا چیزی به نام حمام سیار مشاهده نکردم یا اگر وجود داشته باشد در حد انگشتان دست است! انتظار میرود از تمام استانهای همجوار کانکسها و حمام های صحرایی، برای استقرار و استفاده شهروندان خوی فراهم شود.
مسئلهای دیگری که با توجه به مختل شدن روند زندگی عادی درسطح شهرستان خوی وجود دارد معیشت شهروندان است! لازم است حاکمیت، نسبت به شناسایی هرچه سریع شهروندانی که کارگر روزمزد بوده و یا صاحبان مشاغلی که به علت زلزله تعطیل شدهاند اقدام نماید و بستههای معیشتی در اختیارشان قرار دهد چراکه پخش عمومی غذای گرم و یا کنسروی نمیتواند جوابگوی نیازهای ضروری این قشر خاص باشد!
تامین امنیت سطح شهر و روستاها با توجه به خالی بودن بسیاری از منازل باید در دستورکار فوری مسئولان امر باشد! اخباری نگران کننده از افزایش سرقت از منازل خالی به گوش میرسد که با تشدید گشتی های شبانه پلیس در سطح شهر و روستاها این مسئله نیز قابل حل است.
نهایتا لازم است جهت هماهنگی بیشتر و تسهیل امور معاونین استاندار و معاونین تمام ادارات کل استان تا ساماندهی و اسکان موقت شهروندان در شهرستان خوی مستقر باشند و از اتلاف زمان و کاغذبازی های مابین شهرستان و مرکز استان جلوگیری شود و سرعت خدمت رسانی به شهروندان تشدید شود.
هرچند انتظار آن است حاکمیت در چنین مواقعی، تمام نیازهای شهروندان را برطرف نموده و به معنای واقعی کلمه، مدیریت بحران نماید لیکن همگی بر این واقعیت واقفیم که بحرانِ مدیریت در کشورمان بیداد میکند و در این بین شهروندان خود پای کار آمده و احساس مسئولیت مینمایند. حال سوال این است چه انتظاری از این شهروندان میرود؟
متاسفانه حلقه مفقوده در جریانِ کمکهای مردمی، نبود برنامه واقع بینانه، برای جمع آوری و توزیع اقلام از سوی دست اندرکاران کمپینهای خودجوش و موسسات خیریه است! در چنین مواقعی با اهداف متنوع از هر گوشه وکناری، کمپین و شماره کارتهایی جهت جمع آوری کمکها اعلام و در سطح فضای مجازی بازنشر میشود! این حجم از مسئولیت پذیری شایسته تقدیر است اما نباید هدف، فقط جمع آوری اقلام حالا هرچهشد باشد! در قدم اول باید نیازهای واقعی مردم آسیب دیده از زلزله به صورت میدانی احصاء شود کاری که با توجه به جمع آوری لباس، پتو و حتیآب معدنی از سوی بسیاری از کمپینهای خود جوش، میتوان با جرات گفت اصلا در دستورکارشان نیست چرا که نیازضروری زلزله زدگان خوی، باتوجه به سالم بودن اسباب زندگیشان به هیچ وجه نمیتواند پتو، لباس و یا آب معدنی باشد!
قدم دوم پس از شناسایی نیازهای واقعی زلزلهزدگان، طراحی مکانیزمی منطقی و واقع بینانه برای توزیع این اقلام است! متاسفانه در شرایط بحران، توزیع عمومی کمک ها در بین شهروندان آسیب دیده عملا خود تبدیل به یک فاجعه میشود و این امر ربطی به جغرافیای خاصی ندارد! به چشم خود در جریان زلزله کرمانشاه و قطور و همین خوی، تکرار این فاجعه را دیدهام! محال است اگر یک کامیون ده تُنی اقلام غذایی را به روستایی ۱۰۰ خانواری ببری و یک قلم را بتوانی به روستای مجاور برسانی! تماما دریافت خواهد شد حتی اگر با توسل به داد وبیداد و زور فیزیکی باشد! نوشجانشان ایرادی ندارد به هرحال برای توزیع مابین آنان جمع آوری شده بود اما اطمینان داشته باشید در همان روستا هرکس زوربازوی بیشتری داشته چندین برابر فرد ضعیف کمک دریافت کرده و چه بسا به چندین خانواده دیگر هیچ کمکی نرسیده باشد! ذکر این ماجرا را هرچند به مثابه یک مثال طرح نمودم اما اطمینان داشته باشید این واقعیتی مطلق در هنگام بحران است!
فلذا توصیه اکید این قلم به تمام کمپینهای خودجوش و موسسات خیریه آن است که هیچ عجلهای برای توزیع اقلام جمع آوری شده نداشته باشند! اطمینان داشته باشید شهروندان خوی در خانههایشان مواد غذایی برای طی این چند روز نیز در اختیار دارند! اگر هدف واقعا رساندن این اقلام که آن هم در چنین شرایط سخت اقتصادی، اهداکنندگان آن انتظار دارند به دست آسیب دیدگان واقعی برسد سرلوحه کارتان است به مناطق زلزله زده رفته و به صورت میدانی از دهیار، شورا و معتمدین محله بخواهید خانوادههای نیازمند را به شما معرفی نمایند سپس شماره تماس سرپرست و آدرس منازل و یا چادرهایشان را ثبت نماید! با در دست داشتن این لیست، بستههای اقلام تان را آماده کنید و حتما به صورت جداگانه و ترجیحا با ماشینهای سواری و تا میتوانید مخفیانه به دست آن خانواده های شناسایی شده برسانید! اگر در محاسبات تان این مسئله را لحاظ کنید که این خانوادهها شاید چندین ماه مجبور به زندگی زیر چادر باشند دیگر عجله برای توزیع این اقلام را کنار خواهید گذاشت و اتفاقا هرچه شناسایی دقیق تر باشد این اقلام در بهترین زمان ممکن به دست نیازمند واقعی اش خواهد رسید!
تا این لحظه صدها شماره حساب شخصی در فضای مجازی دیدهام! قانونا دادستان میتواند آن شماره حسابها را به علت نداشتن مجوز موسسه خیریه مسدود نماید! فلذا برای اتلاف این کمکهای نقدی که با اعتماد شهروندان و از روی دلسوزی و حس همنوع دوستی برای شهروندان خوی به حساب تان واریز شده است اقدام به تهییه کارت هدیه نقدی کنید! معتقدم پول نقد بهترین نوع کمک است مشروط و تاکید بر آنکه به دست نیازمند واقعی و شناسایی شده برسد! میتوانید با هربستهای که به خانوادههای شناسایی شده تحویل میدهید یک کارت هدیه نقدی نیز اضافه کنید!
سخن آخر آنکه اقلام غذایی، بخاری برقی و پول نقد مشروط بر آنکه با شناسایی کامل و به صورت ضابطه مند مابین خانوادههای نیازمند توزیع شوند بهترین نوع کمک خواهند بود. انتظار آن است در قدم اول این اقلام به موسسات خیریه مجوزدار آن دسته که درس خوشنامی خود را پس داده باشند و مکانیزمهای ذکر شده را رعایت میکنند تحویل داده شود و اگر تحویل اشخاص و کمپینهای خودجوش میشود انتظار آن است دست اندرکاران آن، پرینت حساب خود و لیست دریافت اقلام دریافتی وصورتحساب خریدهای خود را به صورت روزانه رسانهای نمایند تا اعتماد شهروندان به کارهای انسان دوستانه خدشه دار نگردد.
آزاد یوسفی راد
نظر شما