به گزارش کردپرس، متن این یادداشت به شرح زیر است:
اولین باری نیست که کشتهشدن کولبران در مرزهای غربی کشور موجب اعتراض و نارضایتی نمایندگان مجلس و نخبگان و افکار عمومی میشود. در دو روز گذشته و پس از آنکه دو نفر از کولبران در بانه کشته شدند، ابتدا بیگلری، نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی، با ارائه گزارشی از موضوع، نارضایتی خود را بیان و سپس روز گذشته گروهی از مردم بانه بهویژه کسبه این شهرستان مرزی با حضور مقابل فرمانداری اعتراض خود را نسبت به کشتهشدن کولبران بیان کردند. موضوع کولبری و سامانبخشی به این شیوه کسب درآمد در مناطق غربی کشور یکی از مسائل و مشکلات مرزهای کشور و بهویژه در غرب و جنوبشرقی کشور در دو دهه گذشته است که تاکنون متأسفانه نظام برنامهریزی کشور برای مدیریت آن نتوانسته چارهای اساسی بیندیشد.
١-بخشی از موضوع کولبری نشانی از بیماری مزمن اقتصاد کشور است که نمود خود را در توسعه ناموزون هویدا کرده و بهاینترتیب گروهی برای کسب درآمد ناچار به رویآوردن به این شغل مخاطرهآمیز هستند. اگر روابط اقتصادی میان ایران با سایر کشورها بر مبنای قواعدی کارشناسی و مدیریتی هوشمند پیریزی شده باشد، آنگاه مبادلات گسترده غیررسمی آنهم با مخاطرات بالا چه معنایی خواهد داشت؟
٢- موضوع کولبری وجه انسانی دیگری هم دارد. گروهی از بیکاران و اقشار فرودست جامعه در مناطق مرزی با رویآوردن به این شغل بهعنوان تنها مفرّ درآمدی و پذیرش ریسک و خطرپذیری بالا یکی از آسیبها و مشکلات ساختاری اقتصاد کشور را یعنی مسئله و ابرمشکل اقتصادی امروز ایران یعنی بیکاری را بیشازپیش هویدا میکنند. برای کاهش این مسئله بهویژه در مرزهای کشور و به صورت دقیقتر در استان کردستان و آذربایجان غربی و کرمانشاه تاکنون چه تمهیداتی اندیشیده شده است؟ آیا توسعه پایدار مناطق مرزی و رفع نابرابریها در دستور کار جدی نظام تدبیر کشور قرار دارد؟
٣- یکی از وجوه دیگر این ماجرا آموزشهای لازم به مأموران است. برای مدیریت کولبران و کاهش مخاطرات ناشی از کولبری تاکنون دستگاههای مسئول چه تدابیری اتخاذ و اجرائی کردهاند؟ آیا با مطالعات و پژوهشهای کاربردی برای مدیریت موضوع، طرح و برنامهای در دست اجراست؟ آیا رویکردهای پیشین آسیبشناسی شده است؟
٤- مرزها مدخل ورودی کشور و یکی از گرانیگاههای امنیتی کشور بهویژه در شرایط خطیر منطقه و گسترش تروریسم در منطقه است. نفوذ هر نوع ابزار تروریستی و خرابکارانه و غفلت از این موضوع هم میتواند خسارات بزرگی به کشور وارد کند. بر این مبنا ساماندهی مرزها و مدیریت کولبری از چند نظر حائز اهمیت است. از سویی موجب حفاظت از جان کولبران میشود و از دیگر سو مخاطرات سوءاستفاده تروریستی از معابر مرزی را کاهش میدهد. برای این هدف ورود دستگاههای سیاسی و انتظامی و مرزی و نیز برنامه و بودجه ضروری است. آیا برنامههای پژوهشی و کارشناسیشده یاریگر مدیران این حوزه است؟
٥- در اتفاقات چند روز گذشته وجه دیگری از موضوع هم به شکلی روشن نمایان میشود؛ ناتوانی مدیریت محلی برای ارتباط با افکار عمومی و گفتوگو با شهروندان و اقناع افکار عمومی. پس از بروز حادثه کشتهشدن دو نفر از شهروندان بانهای دور از انتظار نبود که افکار عمومی تحت تأثیر این رویداد ملتهب شود. مدیریت محلی و فرماندار و مدیریت استان برای تعامل سازنده با افکار عمومی و گفتوگو با مردم در این چند روز چه سازوکاری اتخاذ کردند؟ چه برنامههایی را اجرا کردند؟
به نظر میرسد ناتوانی مدیریت سیاسی در شهرستان و استان در پیشبینی ابعاد موضوع و پیامدهای آن از وجوهی است که باید بهسرعت آسیبشناسی شود. حضور بهموقع فرماندار و معاون سیاسی و سایر مقامات استانی در میان مردم و گفتوگوی مستقیم با مردم و ابراز همدردی با خانوادههای آسیبدیده میتوانست بخشی از هیجانات ناشی از این رویداد تأسفبرانگیز را کاهش دهد. گفتوگو با رسانهها و رادیو و تلویزیون محلی و تشریح ابعاد موضوع و نیز برنامهریزیهای آتی هم میتوانست مکمل چنین رویکردی باشد؛ انتظاری حداقلی از مسئولان محلی که تحقق نیافت. روز گذشته همچنین حضور فرماندار و نمایندگان دولت و سایر قوا در میان مردم میتوانست به مدیریت حضور خیابانی بینجامد. یاریگرفتن از نخبگان و گروههای مرجع و شخصیتهای بانهای هم میتوانست به کاهش هیجانات یاری رساند. برگزاری نشست و همفکری با این اقشار و نیز کسبه هم میتوانست مکمل این رویکرد باشد؛ اما همه اینها روی نمیدهد و این نشانگر ناتوانی مدیریت محلی در این مناطق است و برای رفع این آسیب هم مشخص نیست چه برنامهای در دستور کار قرار دارد؟
کولبران یکی از اقشار رنجدیده و کولبری یکی از مشاغل مخاطرهآمیز در اقتصاد امروز ایران است که چشمبهراه برنامهریزیهای جامع مسئولان کشوری و استانی هستند. بیش از این به این موضوع انسانی بیندیشیم و به فکر چاره کار باشیم.
نظر شما