به گزارش کردپرس، متن این یادداشت به شرح زیر است:
یانوش کادار نخست وزیر وقت مجارستان که پس از سرکوب قیام 1956 بوداپست بوسیله شوروی بر سر کار آمد، در نخستین اظهار نظر خود گفت: اولین اولویتش حذف نام مجارستان از تیتر یک مطبوعات بین المللی خواهد بود. کادار گفت که مجارستان روی نقشه جهان نقطه کوچکی است و حجم وسیع اخبار رسانه ای درباره آن سهم ناعادلانه ای است که نسبتی با جایگاه و اهمیت این کشور کوچک اروپای خاوری ندارد. به بیان دیگر آقای نخست وزیر نگران تبعات منفی حادثه ناگوار رخ داده روی شهرت بین المللی کشورش بود.
حادثه قتل رقت برانگیز جوان مهابادی، مهاباد و حتی در مقیاسی گسترده تر کردستان را در معرض وضعیتی مشابه قرار داده است. کسانی که صفحه حوادث روزنامه ها و اخبار اجتماعی سایتها را پیگیری می کنند، نیک می دانند که شوربختانه به صورت مکرر جنایتهایی به مراتب فجیع تر، شامل قتل و احراق جنازه در گوشه و کنار کشور بویژه شهرهای بزرگ اتفاق می افتد. سهم جنایتهای خانوادگی که از خیانت در زندگی زناشویی ناشی می شوند، در این میان بیشتر است. اتفاقا شهرستانهای کوچک و متوسط از این نظر در مقایسه با پایتخت و برخی کلان شهرها کارنامه روشن تری دارند. مهاباد هم به پیروی از این قاعده خیلی بندرت شاهد اتفاقات اینچنینی بوده و از این لحاظ شهری پاک محسوب می شود.
آنچه که موجب بازتاب رسانه ای جنایت اخیر شد، فیلمبرداری از ماجرا توسط عاملان آن و پخش تصاویر و فیلم مذکور در شبکه های اجتماعی بود. طبق معمول آغوش برخی از سایتها و کانالهای تلگرامی هم برای افزایش ممبر و مخاطب به روی تصاویر و مطالب ضد اجتماعی باز است. تصاویری که غیر از جریحه دار کردن افکار عمومی و روان انسانها، به آسانی می توانند مروج خشونت و قبح زدایی از آن شوند.
اگر از تمام قتلها و فجایعی که روزانه در کشور اتفاق می افتد، عکس و فیلم تهیه و سپس در فضای عمومی منتشر شوند چه اتفاقی می افتاد؟ اولین پیامد آن تخریب وجهه و شهرت ایران در سطح جهانی و حتی در قیاس با کشورهایی بود که در این زمینه اعداد و ارقام به مراتب درشت تری دارند. دومین ره آورد آن هم ترویج خشونت و تخریب سرمایه های اجتماعی است. مواجهه نامسئولانه رسانه ای با جنایت مهاباد و انتشار متوالی کلیپ های مرتبط تا حد زیادی سبب بروز آسیبهای پیشگفته و بویژه بولد شدن نام مهاباد در کنار واژه های قتل و جرم و جنایت شده است.
این سخن به معنای نفی حقوق خانواده دلسوخته قربانی و عدم درک احساسات پاک و بی آلایش آنها نیست که شایسته عظیم ترین همدردیها هستند. خوشبختانه نیروی انتظامی در کمترین زمان ممکن عاملان جنایت را دستگیر و مطابق رویه معمول در این پرونده ها، دستگاه قضایی نیز در اسرع وقت به آن رسیدگی خواهد کرد. پس از این بابت جای نگرانی نیست. یک نگرانی مهم البته، به حاشیه رفتن زمینه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی چنین فجایعی و غفلت از سویه های آسیب شناسانه آن است. شوربختانه پس از این جنایت فضایی ایجاد شده که صدای کارشناسان و متخصصان آسیب های اجتماعی کمتر شنیده می شود. امری که برای هوشیار شدن جوانان و خانواده ها و پیشگیری از تکرار چنین حوادثی اهمیت بسیار دارد.
در این میان صدا و سیمای مهاباد و ارومیه و دیگر دستگاهها و تریبونهای عمومی وظیفه ای سترگ بر عهده دارند.
مواجهه رسانه ای فعلی با موضوع نه تنها معطوف به پیشگیری از بزهکاریهای آتی نیست، بلکه به منزله مکافاتی ناروا برای مردم شهری است که از قضا کارنامه روشن تری از حیث آسیبها و بزهکاریهای ناشی از زندگی مدرن در قیاس با سایر جاها دارند. باید تدبیری اندیشید و نام شهر را از پیشانی " زرد " رسانه ها و شبکه های اجتماعی برداشت و در عوض به تامل و بازاندیشی در حادثه تلخ پیشگفته پرداخت.
نظر شما