به گزارش کردپرس، گفته میشود این سفر بیشتر برای انتقال تجربیات مدیریتی خرد و کلان ایشان به مدیران استان کردستان صورت گرفته است که در آن نشست به برخی از ظرفیتهای توسعه ای استان اشاره شده که بعضاً قابلیت اجرایی شدن را دارند ولی مشغله های سیاسی تاکنون نگذاشته است آنها عملی شوند.

ظرفیت تجارت خارجی ، فرصت مرزی، میزان بارش ،استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری خارجی و داخلی و توجه به صنایع جانبی کشاورزی و استفاده از فرصت خط ارتباطی جنوب غرب به شمال غرب کشور را ازجمله فرصتهای توسعه ای استان قلمداد نموده اند .

ضمن اسقبال از هرگونه سرمایه گذاری و انتقال تجربه مدیریتی به مدیران استان کردستان از هر مقام وجریان سیاسی با هر قصد و نیتی چند نکته در این زمینه قابل طرح میباشد:

ایشان تجربه توسعه کرمان در چهار دهه گذشته را به کارگزاران دولت در استان کردستان توصیه نموده اند که الگوی خوبی برای پیشرفت توسعه واقع گردد پرواضح است کرمان استانی خشک و کویری با عزم و اراده مردم سخت ‌کوشش و با درایت و هم افزایی مدیران سیاسی اش به قطب صنعت و تولید کشور تبدیل گردیده است باید دانسته شود آنچه در آنجا وجود دارد و در کردستان وجود ندارد عزم و اراده و همت گروهی جریانات و شخصیتهای سیاسی است توسعه استان در آنجا قطعاً اولویت اول هر جناح و گروهی است شاید فعالان سیاسی در آنجا در عرصه های ملی و چه بسا در جناحهایی در مقابل هم باشند ولی در موضوع توسعه استان خود همانند یک خانواده عمل میکنند اگرچه صورتهای سیاسی آنان متفاوت و متنوع باشند ولی مخرج مشترک همه آنها پیشرفت و آبادانی استان کرمان است.

البته شاید یکی از دلایلش، اشباع شدن آنان از سهم قدرت ملی باشد بنابراین دلیلی برای عقده ای عمل کردن مدیران در استانشان وجود ندارد و این چیزی است که در کردستان وجود ندارد و مدیرانش عقده های انباشته شده از فرا دستان را بر سر فرودستان تخلیه نمیکنند.

به هرحال مقایسه بین کرمان و کردستان بسیار دشوار است کردستان ثروت بالقوه ای مانند آب و مرز و طبیعت گردشگری و از همه مهمتر نیروی فراوان و توانمند و صبور و روان دارد که در کرمان وجود ندارد ولی باید به این داشته ها یک آمار دیگر اضافه شود و آن اینکه در کردستان حقد و حسد و کینه توزی جناحی از نوع افراطی اش وجود دارد که کرمان از آن بی‌نصیب است بعنوان مثال سازمان عمران کرمان که این استان را متحول کرده قبل از اینکه سیاسی باشد یک باشگاه اندیشه ورزی اقتصادی است که در آنجا توسعه استان را به رقابت میگذارند و در آنجا جناحهای سیاسی در توسعه استان رقابت میکنند درحالیکه در کردستان حلقه های فکری سیاسی به قدری تودرتو و پیچیده است که ارتباطی باهمدیگر ندارند و کاملاً با هم بیگانه اند و حتی علیرغم هم خط بودن برخی فعالان سیاسی بازهم بیگانگی در بین آنان موج میزند تنها چیزی که از توسعه فهمیده اند این است که میبایست فعالان سیاسی مدیریتهای اقتصادی را به عهده بگیرند تا توسعه محقق شود مثالا قریب پنج سال است ساختارهای اقتصادی استان در حبس معدودی قرار دارد و اختیار آن به سیاسیونی سپرده شده که جز به منافع، باندی از جناحی خاص فکر نمیکنند کسانی که همه انسانها را سیاه یا سفید میبینند و به گمان خود دولتی در درون دولت در استان تشکیل داده اند و قریب پنج سال است که استان را به باشگاه سیاسی تبدیل نموده اند و توسعه و پیشرفت را زمین‌گیر کرده اند

آقای مرعشی طفل توسعه در کردستان هنوز شیرخواره است که به یمن همت مردان کوتاه فکر هرگز رشد نکرده است چون نه اصلاحاتش اصولی بود و نه اصولش توانست اصلاحی به وجود بیاورد باوجود تغییر در کابینه دولت متأسفانه اراده ای در تغییر ساختار اقتصادی که عمده ترین مطالبه بحق مردم میباشد صورت نگرفته است در کردستان عمده مدیران یا ییلاق مدیریتی خود را سپری میکنند و یا دوران آموزشی و یا نهایتاً پیوست رزومه خود را مطول میکنند.

آقای مرعشی کاش گزارشی از کارنامه توسعه پنجساله کردستان را میگرفتید تا نمودار نزولی توسعه را مشاهده میکردید کاش رابطه دانش و تجربه کاری مدیران اقتصادی استان را با پستهای آنان مقایسه میکردید و می‌دیدید که چگونه کارشناس معمولی شرکتی خدماتی را شبانه وارد نظام استخدامی نیمه دولتی می کنند و فردا صبح کلید بزرگترین ساختار اقتصادی استان را به او می سپارند؛ دانش آموخته سیاسی را به مدیریت سازمان برنامه و بودجه منصوب کردند که ضربان توسعه استان با پاندول های سیاسی در نوسان باشد و شاخص ترین افراد سیاسی را به عالیترین مدیریتهای اقتصادی استان گمارده اند

به‌ طوری که جامعه را از روزنه احساسی سیاست می‌نگرند کاش دور همان میز سیاسی که حضور داشتید حضور و غیابی از احزاب سیاسی همفکران خودتان می‌کردی تا عمق انحصارگرایی و قشری نگری را در شاکله مدیریت دولت استان ببینید.

خیلی حرف‌های دیگر در این استان هست که تکرارش ملال آور است چون گوشی برای شنیدن نیست فقط تظاهر به شنیدن حرفهای مردم میشود و باید گفت گوشها نیز سیاسی شده اند آن بخش از مسائلی که به نفعشان است کاملاً میشنوند ولی اگر نفعی برایشان نداشته باشد نمی شنوند.

آقای مرعشی اگر به‌ جز آن معدود کسانی را که در جلسه مخاطب شما بودن فرصتی داشتید که صداهای دیگر را میشنیدید قطعاً اذعان میکردی که کردستان تا کرمان شدن راه درازی دارد.