به گزارش خبرنگار کردپرس، بهرام بگی سال 65 در شهرستان بوکان درجنوب آذربایجان غربی به دنیا آمد. به گفته خودش از هفت سالگی به واسطه خانواده پدری مادرش در خانقاه ها حضور پیدا کرده و در مجالس عرفانی دراویش با ریتمهای موسیقی و انواع ساز دف، طبل، تاس و شمشال آشنا شده است.
قهوه خانه ای نزدیک به محل کار پدر منصور، وی را بیشتر با موسیقی فولکلور موکریان آشنا کرد. منصور هر روز در این قهوه خانه شاهد هنرنمایی هنرمندان بنام فولکلور از شهرهای سقز، بوکان، مهاباد، شاهیندژ و تکاب بود.
علاقمند شدنش به هنر فولکلور سبب شد که وی سازی مخالف، ساز خانواده اش بنوازد. دو بردار و عموزاده اش سازهای نی، سه تار و ویلون را انتخاب کردند و در عرصه موسیقی ایرانی شروع به آموختن کردند. اما منصور وارد عرصه موسیقی فولکلور شد و در سن 17 سالگی ساز نرمه نای را انتخاب کرد.
انتخاب این سازبا مخالفت خانواده اش روبه رو شد. خودش می گوید: در آن زمان نرمه نای سازی بود که توسط نوازندگان محلی جهت امرار معاش در مجالس عروسی نواخته می شود و در موسیقی جدی جایگاهی نداشت.
سختیهای منصور در عرصه آموختن ساز نرمه نای به مخالفت خانواده اش ختم نشد. کم سن و سال بودنش سبب شد که پیشکسوتان از حضورش در عرصه موسیقی استقبال نکنند.
از شهر وان درترکیه نرمه نای تهیه می کند و همزمان مشغول فراگرفتن نحوهنرمه نای نوازی با متد ویلون نزد هنرمند شیرکو خادمی شد و این دوره آموزشی 8 ماه طول کشید. منصور موفق می شود نواختن آهنگهای ساده را بیاموزد. می گوید برای آشنا شدن با ساز نرمه نای نیاز بود که با پیشکسوتان هنر فولکلور همراه و همگام شوم به همین دلیل به مدت 7 ماه به روستاها و شهرهای مختلف منطقه موکریان سفر کردم تا با بزرگان موسیقی فولکلور آشنا شوم و سپس به سیلمانیه در اقلیم کردستان عراق سفر کردم و با چند نوازنده نرمه نای این منطقه آشنا شدم.
منصور بعد از خدمت سربازی باز به اقلیم کردستان عراق می رود و به مدت دو سال در «انیسیتو که له پور» شهراربیل مشغول به فعالیت می شود و همزمان با یکی از مجلات موسیقی این اقلیم همکاری می کند.
وی در خصوص این دوران می گوید: هر ماه با یکی از هنرمندان فولکلور و نرمه نای نواز گفت وگو می کردم و این گفت وگو را مجله چاپ می کردم. با متوقف شدن فعالیت مجله به ایران برگشتم وتصمیم گرفتم در تهران به دانشگاه موسیقی بروم. منصور دانشگاه را نیمه کاره رها می کند و می گوید آموزش موسیقی در این دانشگاه بر اساس موسیقی غربی بود و این بدرد من نمی خورد.
وی در رشته موسیقی در دانشگاه علمی کاربردی واحد مهاباد ادامه تحصیل می دهد اما به گفته خودش باز گمشده خود را در کلاسهای درس این دانشگاه پیدا نمی کند. منصور باز درس خواندن را رها می کند و برای فهم بهتر موسیقی زاگرس به میان یارسانها و ایزدیها می رود.
اینبار سفر منصور به دنبال خواستگاه واقعی موسیقی کوردی یک سال طول کشید. وی موفق شد 250 گیگ موسیقی کوردی را به کمک دوستانش به صورت صوتی و نزدیک چهار ترا بایت تصویری از مناطق هورامان در کرمانشاه، ایلام و آذربایجان غربی جمع آوری کند.
وی درباره این تحقیق یک ساله اش می گوید:کلام یارسان، قول پرستگاه ایزدی و مقام در خانقاه مسلمانان هر سه ریشه موسیقی اصیل زاگرس را در خود جای داده اند چرا که مقدس هستند و این تقدس آنها را بدون تغییرنگه داشته است.
بهرام بگی ، انجمن تحقیق و پژوهش موسیقی فلکلور را در سال 91 در بوکان ثبت ملی کرد تا آغازی باشد برای تئوریزه کردن موسیقی فلکلور. وی در این انجمن با عضویت 70 نفر در سه بخش سازهای بادی، کوبه ای و زهی تحقیقات میدانی را آغاز کرد. همزمان گروه موسیقی هاوار نیشتمان را با حضور کردهای قوچان راه اندازی کردند.
در سال 93 اولین دوره جشنواره نرمه نای نوازی را در بوکان به صورت منطقه ای برگزاری کرد و سال 94 دومین دوره این جشنواره را به صورت کشوری به مدت دو روز با حضور هوشنگ جاوید و علی اکبر مرادی برگزار کرد.
به گفته منصور هزینه های برگزاری هر دو جشنواره نرمه نای نوازی، توسط انجمن تحقیق و پژوهش موسیقی فلکلور و جمعی از هنرمندان منطقه موکریان تامین شد. وی تلاش کرد که این جشنواره را به یک رویداد سالانه در بوکان تبدیل کند تا هم از فرهنگ فلکلور حفاظت شود و هم هنر نرمه نای نوازی به نسل جوان تحصیلکرده منتقل شود اما به گفته منصور وعده های سرخرمن مسئولان سبب شد این آرزوی وی تحقق پیدا نکند.
فعالیت انجمن تحقیق و پژوهش موسیقی فلکلور تا سال 94ادامه پیدا کرد و به گفته بهرام بیگی از آنجا که مسئولان اصرار داشتند فعالیت این موسسه به استان آذربایجان غربی محدود شد و فعالیتها انجمن درگیر بروکراسیهای شدید اداری می شد فعالیت انجمن در سال94 متوقف شد.
با متوقف شدن فعالیتهای این انجمن، وی به تدریس مقامات کردی و سازهای بادی در سنندج، مریوان، سردشت و بانه مشغول شد و تا به امروز به این فعالیت خود ادامه داده است.
منصور می گوید: تلاشهایش برای تئوریزه کردن نرمه نای نوازی در برگزاری جشنواره و آموزش خلاصه نشد. در سنندج کارگاه ساخت نرمه نای و نای را با دستگاه های اتوماتیک و برقی راه اندازی کرده است. در این کارگاه نرمه نای به صورت دقیق و در انواع سایز ساخته و به شهرهای سلیمانیه و اربیل در اقلیم کردستان عراق و نقاط مختلف کشور صادر می شود.
وی دو کتاب آموزش نرمه نای نوازی به زبان کردی را در اقلیم کردستان عراق چاپ کرده است و به هدف ارتقاء جایگاه اجتماعی این ساز یک مستند تلویزیونی نیز تهیه کرد.
نرمه نای سازی با چندین نام
به گفته ی بهرامبگی نرمه نای سازی استوانه ای و لوله ای است که در موکریان نایه و در کرمانشاه و کردستان نرمه نای می خوانند. صدای نرمه نای نسبت به سوزنا و دوزله دارای صدای نرم تری است.
وی می گوید در کتابهای نوشته شده در دوره های ما قبل صفویه این ساز را بلبان خوانده اند. می گویند منظور از بلبان، لبِ دست است و عده ای دیگر می گویند که بالبان نوعی شاهین است که صدای آن به نرمه نای شبیه است. کردهای کرمانج این ساز را باربان و دوردوک می گویند و گفته می شود که باربان و دوردوک دو نوازنده چیره دست دوره ساسانی هستند.
ساختار نرمه نای
این پژوهشگر در شرح ساختار نرمه نای نیز می گوید: این ساز دارای دو قسمت است. یک لوله و یک پیک. لوله توخالی است که در سایز قدیمی 38 سانتی متر طول دارد. قطرو اندازی لوله آن بستگی به نوع موسیقی دارد که با آن نواخته می شود.لوله از درخت زرد الو که سخت و قرمز است ساخته می شود.
قسمت دوم نرمه نای پیک است. این قسمت خود از دو قطعه به نامهای دم بست و چلمه تشکیل شده است. دم بست دو تکه چوب کوچکی است که روی هم قرار می گیرند وبخش دیگر که بیشتر از درخت انگور ساخته می شوند چلمه نام دارد.
نرمه نای دارای هشت سوراخ یا پرده است که هفت سوراخ در رو و یک سوراخ در پشت قرار گرفته است. جنس این ساز در مناطق مختلف متفاوت است اما اکثرا از زردالو، شمشاد، عناب و ازچوبهایی با چگالی بالا ساخته می شود.
سازی برای مراسمات مختلف
به گفته بهرامبگی استفاده از نرمه نای در بین اقوام و مناطق جغرافیایی مختلف متفاوت است. آذریها این سازرا با قوپوز می نوازند.امروزه در ارمنستان همراه با پیانو نواخته می شود. کردهای ترکیه با دو نرمه نای یا به همراه دایره ان رامی نوازند و تنها در موکریان و بخشی ار منطقه اردلان با ساز ضرب زده می شود.
از نرمه نای در مراسمات متفاوتی استفاده می شود. بهرامبگی که مدعی است برای اولین بار در کردستان مقامات را با نرمه نای به صورت جامع نواخته است، می گوید: از آنجا صدای نرمه نای در اوج شادی صدای حزن آلودی دارد، در سوریه از این ساز در تشییع جنازه استفاده می شود.در موکریان بیت، حیران و آوازهای فلکلور در ریتم شاد و مجلسی با نرمه نای نواخته می شود و در منطقه خوی، ماکو به همراه دیوان در مراسمات عروسی برای خواندن آوازهای مجلسی و نواختن موسیقی محلی استفاده می شود.
به گفته این پژوهشگر موسیقی فلکلور، اسماعیل مردانی، عارف طهماسبی در منطقه اردلان(استان کردستان)، عزیز نجفی و حسین والدی در فیض الله بیگی و هوشار(تکاب، شاهیندژ)، مرحوم نبی خضری در مهاباد و قدرت اغایی در مهاباد و عثمان محمدی(عثمان سوور) از نوازندگان چیره دست نرمه نای هستند.
در خصوص پیشینه تاریخی ساز نرمه نای منصور بهرام بگی به کتابی که صفی الدین ارموی در دوره عابسیان درباره موسیقی نوشته است، استناد می کند و می گوید: این ساز به دوره ساسانیان بر می گردد.
اما روایت وی از خواستگاه جغرافیایی ساز نرمه نای بسیار متفاوت و شنیدنی است.
بهرامبگی معتقد است که نرمه نای سازی متعلق به زاگرس شمالی است که در شهرهای کردنشین ترکیه، کشور ارمنستان، آذربایجان و استانهای کردنشین ایران رواج دارد.
وی برای این سخن خود استدلال می کند که زاگرس خواستگاه ادیان باستانی است.در این ادیان موسیقی قداست داشته است و این قداست سبب ماندگار اصیل ماندن موسیقی در نزد زاگرس نشینان شده است.
این پژوهشگر موسیقی معتقد است: جغرافیای زاگرس اجازه ساخت ساز نرمه نای را می دهد. از طرف دیگر این ساز همواره در فرهنگ و آداب و رسوم مردمان این منطقه حضور داشته است.
حال و روز امروز نرمه نای
بهرامبگی معتقد است که نرمه نای نسبت به گذشته مورد قبول تر است و هم اینکه مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است دلیل این امر است. اما بر خلاف گذشته این روزها ساز بادی در موسیقی کردی جایگاه واقعی خود را از دست داده است. سخت بودن نواختن سازهای بادی، رواج استفاده از سازهای برقی و الکترونیکی دلیل این امر است.
وی معتقد است سازنرمه نای حاوی فرهنگ، سبک زندگی و ایدئولوژی زاگرس نیشنان است که با حفظ این عقبه باید با موسیقی جدید ادغادم کرد تا این ساز ادامه حایت دهد.
این پژوهشگر تاکید دارد که به تهاجم فرهنگی اعتقاد دارد و می گوید: در دنیای امروز کشورهای مختلف در حال فرهنگ سازی هستند و موسیقی یکی از ابزارهای این فرهنگ سازی و تهاجم فرهنگی است.
وی می گوید: وقتی موسیقی غربی به عنوان یک ارزش مطرح می شود این موسیقی به همراه خود یک فرهنگ را وارد می کند که سبب سرگردانی و بحران هویت می شود. مثلا هنگامی گیتار به عنوان یک ارزش نه یک ساز وارد فرهنگ ایرانی ما می شود به دنبال فرهنگ پارتی های شبانه نیز خواهد آمد.
بهرام بیگی می گوید: این وضعیت سبب شده که ما در موسیقی کردی تولید نداشته باشیم. چرا که تولید زمانی صورت می گیرد که گذشته و عقبه خود را بشناسیم. مطمئنا حضور چند ساز اصیل و سنتی در یک ارکستر به معنی تلفیق نیست و تولید به همراه نمی آورد.
منصور تاکید کرد: تولید زمانی اتفاق می افتد که ازموسیقی اصیل شناخت کامل و ریشه ای داشته باشیم. آن را تئوریزه کنیم. ازعلوم و فنون امروزه موجود در دنیا استفاده کنیم و موسیقی اصیل کردستان را با دکورامروزی عرضه کنیم آنگاه نسلی آگاه به عقبه موسیقی و مجهز به علم روز را تربیت خواهیم کرد که به تولید درست روی می آورند./
گزارش از حسن معروف پور
نظر شما