به گزارش کردپرس متن این یادداشت به شرح زیر است:
در ایران امروز در کنار زبان فارسی که زبان ملی، تاریخی، فرهنگی و تمدنی همه ایرانیان است شاهد حضور متنوعی از زبانها و گویشها در گوشه و کنار کشور هستیم. به سخن دیگر، زبان فارسی برآمده از تعامل همدلانه تاریخی و فرهنگی و علمی ایرانیانی است که همه به نوعی سهمی در تکوین و بالندگی آن ایفا کرده و کمتر نقطهای از پهنه گسترده ایران را میتوان یافت که سخنوران و شاعران و نویسندگان و ادبا آن حوزه سهمی در شکوفایی و غنای زبان فارسی بر دوش نگرفته باشند. در کنار زبان فارسی البته در بخشی از این گستره فرهنگی و تمدنی نیز گروهی از ایرانیان دارای زبانهای محلی خود بوده و این زبانهای محلی نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شده و بدین ترتیب در تاریخ دیرین ایران زبانهای محلی در مناطقی از ایران عموماً به عنوان زبان شفاهی و زبان فارسی به عنوان زبان تمدنی و فرهنگی و علمی ایفاگر نقش تمدنسازی بودهاند.
در چند دهه گذشته آثار ادبی و هنری و علمی و تاریخی بیشماری با زبانهای محلی در ایران تولید و منتشر شده است. شمار قابل توجهی از رسانهها از جمله شبکه استانی رادیو و تلویزیون و حتی شبکههای کشوری ساعات زیادی از برنامههای خود را به پخش برنامههای متنوع ادبی و سرگرمی و فیلم و موسیقی به زبانهای محلی اختصاص داده و بدین ترتیب این دست از زبانها نه تنها در معرض تهدید نیستند، بلکه نسبت به گذشته شرایط مناسب تری را نیز تجربه میکنند. البته در کنار این توجه به زبانهای محلی باید هوشیار بود چرا که گروهی افراطی و نیز برخی رقبای منطقهای ایران یا دشمنان کشور در تلاش هستند مبحث زبانهای محلی را با ایدئولوژی قومگرایانه و نژادپرستانه پیوند زده و بدین ترتیب از طریق زبانهای محلی زمینه تشدید قومگرایی را فراهم سازند. حفظ زبانهای محلی نشانهای از استمرار تمدن و فرهنگ ایرانی است اما سیاسی شدن مبحث زبانهای محلی منفذی مخاطره انگیز برای افراطیهای تجزیه طلب است و باید مراقب این تحرکات بود.
در سده اخیر و با ظهور کشورهای نو تأسیس یا برخی جریانهای سیاسی در فراسوی مرزهای کشور برخی زبانهای محلی که پیش از آن در قالب زبانی محلی در درون تمدن ایرانی گویشورانی داشت به شکل نماد و نشانهای از ظهور اقوام و حتی ملتهای نوپدید هویدا شد و بدین ترتیب این دست از زبانها که تا پیش از آن نقشی در حد ارتباطات نسلی و زبان محاورهای در میان گویشوران داشت در شکلی تازه و به عنوان زبانی ادبی و سیاسی ظاهر شدند. این تحول بر درون کشور نیز بیتأثیر نبود. هر چند بر خلاف تجارب برخی کشورهای دور و نزدیک هیچ گاه در ایران مانعی بر سر استفاده یا شکوفایی این نوع زبانها وجود نداشته و مردم ایران در مناطق خود همواره با آزادی کامل از زبان خود استفاده میکردند. به عنوان نمونه در حالی که در کشور همسایه غربی ما یعنی ترکیه کردهای این کشور در سده گذشته حتی در درون منازل خود نیز مجاز به استفاده از زبانهای محلی خود یعنی کرمانجی و زازا نبودند و گفتوگو به این زبانها بیمکافات نبود و بدین ترتیب بسیاری از کردهای ترکیه توانایی سخن گفتن به زبان کردی را از دست دادند در ایران شاهد آن بودیم که گویشوران کرد در مناطق کردنشین کشور نه تنها به زبانهای رایج کردی در ایران سخن میگفتند بلکه بسیاری از آثار ادبی و هنری و منابع مکتوب کردی در کشور منتشر و برخی از بزرگترین موسیقیدانان کرد نیز آثار هنری خود را منتشر میکردند.با سقوط رژیم پهلوی و استقرار نظام جدید و تدوین قانون اساسی در اصل ۱۵ قانون اساسی آزادی استفاده از زبانهای محلی در کشور مورد توجه قرار گرفت. در چند دهه گذشته آثار ادبی و هنری و علمی و تاریخی بیشماری با زبانهای محلی در ایران تولید و منتشر شده است. شمار قابل توجهی از رسانهها از جمله شبکه استانی رادیو و تلویزیون و حتی شبکههای کشوری ساعات زیادی از برنامههای خود را به پخش برنامههای متنوع ادبی و سرگرمی و فیلم و موسیقی به زبانهای محلی اختصاص داده و بدین ترتیب این دست از زبانها نه تنها در معرض تهدید نیستند، بلکه نسبت به گذشته شرایط مناسب تری را نیز تجربه میکنند. البته در کنار این توجه به زبانهای محلی باید هوشیار بود چرا که گروهی افراطی و نیز برخی رقبای منطقهای ایران یا دشمنان کشور در تلاش هستند مبحث زبانهای محلی را با ایدئولوژی قومگرایانه و نژادپرستانه پیوند زده و بدین ترتیب از طریق زبانهای محلی زمینه تشدید قومگرایی را فراهم سازند. حفظ زبانهای محلی نشانهای از استمرار تمدن و فرهنگ ایرانی است اما سیاسی شدن مبحث زبانهای محلی منفذی مخاطره انگیز برای افراطیهای تجزیه طلب است و باید مراقب این تحرکات بود.
نظر شما