جرم انگاری کرد بودن: بازگشت ممنوعیت زبان و فرهنگ کردی در ترکیه / نورجان بایسال

سرویس ترکیه- دوران آزادی زبان و فرهنگ کردی که با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه آغاز شده بود، به سر آمده است. با پایان یافتن پروسۀ صلح میان حکومت ترکیه و PKK در سال 2015 یک باره همه چیز تغییر کرد. با اعلام قانون وضعیت فوق العاده در جولای 2016، کرد بودن بار دیگر ممنوع شد. و اینک نه تنها موسیقی کردی و ترانه های کردی، بلکه حتی سوت نوازی یک ملودی کردی ممنوع است. دادستان های ترکیه برای این جرم 7 سال حبس درخواست می کنند.

مدتی قبل ویدویی دیدم که در جشن نوروز سال گذشته در دانشگاه دجلۀ دیاربکر ضبط شده بود. دانشجویان کرد این دانشگاه داشتند یک ترانۀ کردی را با سوت می نواختند. یک دسته پلیس آمدند، شروع به کتک زدن آنها کردند و آنها را روی زمین کشیدند و بردند.

هفتۀ گذشته بود که فهمیدیم برای آن چند دانشجوی دانشگاه دجله چه اتفاقی افتاده است. دادستانی دیاربکر 12 دانشجوی دانشگاه دجله را به «اشاعه و تبلیغ یک سازمان تروریستی» و «ارتکاب جرم به نام یک سازمان تروریستی» متهم کرد. دادستان برای سوت نوازی یک آهنگ کردی حکم 7 سال حبس درخواست کرده است.

آخر هفتۀ گذشته نیز دو موزیسین به خاطر خواندن یک آهنگ کردی در یک مراسم عروسی در استانبول دستگیر شدند. خوانندگان و میزبانان مراسم عروسی به تبلیغ برای یک سازمان تروریستی متهم شدند و هنوز در زندان هستند.

این رویدادها مرا یاد داستان های بزرگترهایمان انداخت. 75 سال پیش یک نویسنده، روزنامه نگار و اندیشمند برجستۀ کرد به نام موسی عنتر را به خاطر سوت زدن یک آهنگ کردی به پاسگاه پلیس احضار کردند و او را کتک زدند. عنتر در سال 1992 در سن 77 سالگی به ضرب گلوله کشته شد. دادستان ها در پرونده ای که سال 1999 برای این قتل باز شد و هنوز در جریان است، عاملان تیراندازی به موسی عنتر را که از طرف جناح اطلاعاتی ژاندارمری مأموریت داشتند، به ارتکاب قتل متهم کرد.

عنتر در یکی از مصاحبه هایش گفته است: «در سال 1943 مدیر خوابگاه دانشجویی دجله در استانبول بودم. یک روز دو افسر پلیس آمدند و مرا گرفتند. آنها مرا به پاسگاه پلیس محلی بردند. در داخل پاسگاه چند پلیس به من حمله کردند و مرا کتک زدند. من پرسیدم چرا می زنید و گروهبان پلیس گفت "خائن زاده، می دانی جرمت چیست؟" و من گفتم "نه". پرسید "تو رادیو نداری؟" و من گفتم "بله، دارم." پرسید "ضبط صوت نداری؟" و من جواب دادم "ضبط صوت هم دارم." گفت "خوب پدر سگ، وقتی این همه آهنگ ترکی قشنگ هست چرا به کردی سوت می زنی؟"»

یکی دیگر از اندیشمندان بزرگ کرد به نام طارق ضیا اکینجی در خاطرات خود گفته است به ازای هر بار که کسی کردی صحبت می کرد، پنج قروش جریمه می شد (در آن زمان متوسط درآمد ماهیانۀ هر خانوار 20 قروش بوده است). در طی دهه های 1930، 40 و 50 کمپین های «شهروند، ترکی سخن بگو» راه افتاده بود. در سال های پایانی دهۀ 1970 نسبت به کاربرد زبان کردی نرمشی به وجود آمد اما بعد از کودتای نظامی سپتامبر 1980 مجدداً سخن گفتن و نوشتن به زبان کردی ممنوع شد. به خاطر دارم که وقتی بچه بودم روی دیوارهای بیمارستان ها جمله ای با این مضمون نقش بسته بود: «به کسی که ترکی سخن نگوید خدمتی ارائه نمی شود.» نوارهای کاست موسیقی کردی و ترانه های کردی نیز ممنوع شدند. مردم بسیاری تنها به خاطر داشتن یا فروختن نوارهای کاست موسیقی، روزنامه یا کتاب کردی دستگیر شدند، شکنجه شدند و حتی جان خود را از دست دادند. عدنان، همسایۀ ما، به خاطر فروختن روزنامۀ کردی در مغازۀ کوچکش در محلۀ ما در دیاربکر، در مقابل چشمان هشت بچه اش کشته شد.

پس از آن که در سال 2002 حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید، تحولات مثبتی به وجود آمد. در همان سال برگزاری دوره های خصوصی آموزش کردی قانوناً مجاز شناخته شد. در سال 2009 رادیو و تلویزیون دولتی یک کانال کردی را همراه با برگزاری جشنی بزرگ راه اندازی کرد. پس از این رویداد دپارتمان های زبان کردی در برخی دانشگاه ها افتتاح شد و دو ساعت درس کردی به صورت اختیاری در برخی مدارس ابتدایی ارائه شد. مجله ها و کتاب های کردی عادی شدند و آزادانه منتشر گردیدند.

با پایان یافتن پروسۀ صلح میان حکومت ترکیه و حزب کارگران کردستان (PKK) در سال 2015 یک باره همه چیز تغییر کرد. دپارتمان های زبان کردی تعطیل شدند. کلاس های آموزش زبان کردی بسته شدند. درس های کردی اختیاری در مدارس لغو شدند.

با اعلام قانون وضعیت فوق العاده در جولای 2016، کرد بودن بار دیگر ممنوع شد. سازمان های مردم نهاد مرتبط با زبان و فرهنگ کردی توقیف شدند. نام های کردی از پارک های عمومی، خیابان ها و همۀ گوشه های شهر برداشته شدند. نمادهای زبانی و فرهنگی کردی نابود شدند. یادمان هایی که برای بزرگ داشت خاطرۀ سیاستمداران، نویسندگان و اندیشمندان کرد بنا شده بودند، یا برای یادبود کودکان کردی که نیروهای امنیتی به آنها شلیک کردند، یا برداشته شدند یا تخریب شدند. نام های کردی شهرهای ما، مانند «آمد» که نام کردی دیاربکر است، از بیلبوردهای عمومی برداشته شدند. حکومت تلاش می کند میراث کردی این سرزمین ها را یک باره محو کند.

امروزه نه تنها موسیقی کردی و ترانه های کردی، بلکه حتی سوت نوازی یک ملودی کردی ممنوع است. من واقعاً تفاوت کردی سوت زدن و ترکی سوت زدن را نمی دانم.

من لب هایم را جمع می کنم و سوت می زنم، با این امید که آوازم به گوش شما برسد.

منبع: پایگاه خبری احوال

ترجمه: خبرگزاری کردپرس / سرویس ترکیه

کد خبر 55125

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha