در خدمت و خیانت اردوغان به کردها، ترکیه و خاورمیانه / بیستون عباسی

سرویس ترکیه- تفرقۀ میان کرد و ترک در ترکیه و کرد و عرب در سوریه تعیین کنندۀ روند دراز مدت تعامل این اقوام با هم خواهد بود. این نحوۀ تعامل خصمانه بدیع نیست، اما دقیقاً زمانی شدت می گیرد که انتظار می رفت به سمت تلطیف و آشتی میل کند. چنان که گفته اند دیوانه ای دارد سنگی در چاهی می اندازد که زمانی صدها عاقل از بیرون کشیدن آن عاجز خواهند بود.

رجب طیب اردوغان نخست وزیر اسبق و رئیس جمهور فعلی ترکیه، زمانی به هیأت مصلحی ظاهر شد که امید می رفت مسألۀ کردهای ترکیه را برای همیشه حل کند. با اقدامات وی کردهای ترکیه اندکی مزۀ آزادی را چشیدند و دیگر کسی مجبور نبود کرد بودن یا ریشۀ کردی خود را انکار کند. شخصیت های سیاسی، علمی، فرهنگی و هنری زیادی در این دوران به کرد بودن خود اعتراف کردند و همگان را متعجب کردند. اردوغان با مسعود بارزانی رهبر پیشین اقلیم کردستان، ابراهیم تاتلیساس ستارۀ موسیقی ترکیه و شوان پرور خوانندۀ حماسی کرد که مدت ها در ترکیه ممنوع بود، روی سن رفت و از آشتی با کردها و برادری کرد و ترک گفت. او خشم ملی گرایان ترک و حتی جمهوری خواهان را به جان خرید اما تا پای میز مذاکره با حزب کارگران کردستان (PKK) و عبدالله اوجالان رهبر دربند این حزب پیش رفت.

اما یک باره همه چیز تغییر کرد و این سیر رو به آشتی در مسیر بازگشت افتاد. پروسۀ آشتی به دستور اردوغان متوقف شد، نبرد خونین نیروهای امنیتی ترکیه با نیروهای PKK مجدداً آغاز شد و مقامات ترکیه بر ادامۀ نبرد تا نابودی کامل PKK تأکید کردند. غیرنظامیان زیادی در مناطق جزیره، سور و یوکسکووا قربانی شدند. قانون حکومت نظامی بر جای جای کردستان ترکیه حاکم شد. روند رو به بهبود آزادی کرد بودن و زبان و فرهنگ کردی نیز رفته رفته عکس شد و کردها در شهرهای مختلف ترکیه مورد حمله و تهدید و فشار قرار گرفتند. شهرداران منتخب کردها اخراج، دستگیر و زندانی شدند و نمایندگان منتخب آنها در پارلمان نیز به همین سرنوشت دچار آمدند. ارتش ترکیه به کانتون کردنشین عفرین در شمال غربی سوریه، که منطقه ای محصور میان ترکیه و گروه های سوری وابسته به این کشور است، حمله کرد و باعث کشته و مجروح شدن صدها غیرنظامی کرد شد. و در نهایت اردوغانی که به خاطر کردها با ملی گرایان کرد ستیز در افتاده بود، اینک با آنها ائتلاف می کند و وعدۀ سهم در قدرت به آنها می دهد.

حال سؤال این است که آیا اردوغان نمی دانست آب رفته را نمی توان به جوی باز گرداند؟ آیا نمی دانست این اقلیت بزرگ ده ها میلیون نفری که تا زمان او نفی و انکار شده بود و هر گونه پیوند و اتصاف به آن ممنوع بود، با به رسمیت شناخته شدن دیگر قابل انکار و حذف نیست؟ آیا اردوغان با حسن نیت برای احقاق حقوق تضییع شدۀ این مردم اقدام کرد، اما حالا به خاطر منافع ترک ها از کردۀ خود پشیمان شده است؟

پاسخی که به نظر می رسد به بهترین شکل به این سؤال ها و سؤال های بسیار دیگری در رابطه با آنها پاسخ می دهد این است که اردوغان نخست وزیر برای منافع کرد های ترکیه دست به چنان اقدامات مثبتی نزد و اینک اردوغان رئیس جمهور نیز که کرد بودن را دوباره ممنوع کرده و حتی کردهای سوریه نیز از دشمنی وی در امان نیستند، برای منافع ترک های این کشور تقلا نمی کند. به نظر می رسد تنها سائق و انگیزۀ این اقدامات متناقض یک چیز است: کسب قدرت. زمانی آشتی با کردها نام اردوغان را از صندوق های رأی بیرون می آورد و اینک دشمنی با کردها قرار است این وظیفه را انجام دهد.

البته اردوغان هنوز به رأی کردهای ترکیه، ولو رأی اندکی باشد، امید دارد. در عمل آن می کند که گفته شد اما در مقام سخن کردها را برادر و هموطن و عزیز می خواند. اردوغان و حزب عدالت و توسعه کردها را به کرد بد و خوب تقسیم کرده اند. این البته جدا از سیاستی است که در مناطق کردنشین ترکیه اجرایی می شود و در راستای آن گروهی از کردها را مسلح کرده و به نام حفظ امنیت علیه همزبانانشان تحریک می کنند. کردهای خوب کسانی هستند که به خاطر گرایش های مذهبی به اردوغان رأی می دهند و کردهای بد آنهایی هستند که تحت تأثیر ناسیونالیسم کردی یا افکار چپ گرایانه رأی خود را برای حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) به صندوق می اندازند. اردوغان دارد کردهای ترکیه را با ابزار اسلام دچار تفرقه می کند.

البته اردوغان و حزبش دارند همۀ ترکیه را تقسیم می کنند. مقامات این حزب آشکارا اعلام می کنند کسی که به ائتلاف جمهور، یعنی ائتلاف اردوغان با حزب ملی گرای ترکیه، نپیوندد خائن است و از ملت ترکیه نیست.

این ها که گفته شد خیانت اصلی اردوغان به کردها، ترکیه، خاورمیانه و کل بشریت نیست.

اردوغان تلاش می کند دشمنی با کردها را به ابزاری برای کسب رأی ملی گرایان ترک تبدیل کند. جنگ عفرین، برخورد با نمایندگان کرد، دستگیری و زندانی کردن فعالان سیاسی کرد، بی احترامی به اسرای PKK و اجساد اعضای زن این گروه و انتشار ویدیوهای این اقدامات در میان مردم، همه برای تحریک احساسات ملی گرایانۀ کسانی است که می توانند در برگۀ رأی نام کسی را بنویسند. اما این تخم کینه و دشمنی که بدین طریق میان کرد و ترک کاشته می شود، اگر چه مسلماً بعد از رویش کردها را بیشتر متضرر می کند، اما آتشی خواهد شد که کل ترکیه را متأثر خواهد کرد. انتخابات ریاست جمهوری نوامبر 2019 برگزار خواهد شد، شخصی به مقام ریاست جمهوری مقتدر ترکیه خواهد رسید، پنج یا ده سال حکومت خواهد کرد و در نهایت جای خود را به شخص دیگری خواهد داد، اما کردها و ترک های این کشور شاید تا نسل ها بعد روی آشتی نخواهند دید و همۀ شئون زندگی آنها تحت تأثیر این فتنه خواهد بود.

حملۀ ترکیه به منطقۀ عفرین نیز، که به شهادت ناظران بین المللی از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه امن ترین جای این کشور بوده و پناهگاه صدها هزار پناه جوی سوری دیگر شده است، کاشتن بذر تفرقه است اما این بار میان کرد و عرب در سوریه. حمایت ترکیه از گروه های مسلح افراطی سوری، تحت پرچم ارتش آزاد سوریه که اردوغان در پارلمان ترکیه آنها را برادر و متحد می خواند و ادعا می کند هر کس آنها را تروریست بخواند باید در عقل و صداقت وی شک کرد، و مسلح کردن آنها علیه کردها نتایج خونباری در پی خواهد داشت. تفرقۀ میان کرد و عرب در سوریه، به خاطر وضعیت خاص مناطق شمالی این کشور و تا زمان حل و فصل بحران سوریه نتیجه ای جز برادر کشی ندارد. این تفرقه علاوه بر این که رسیدن به راه حلی مسالمت آمیز در سوریه را به رویا بیشتر شبیه می کند، در آیندۀ این کشور نیز تأثیرات مخربی خواهد داشت. حتی اگر برادر کشی پایان یابد، این دو قوم تا نسل ها بعد نخواهند توانست به هم اعتماد کنند و مسائل میانشان را با گفتگو حل و فصل کنند.

تفرقۀ میان کرد و ترک در ترکیه و کرد و عرب در سوریه تعیین کنندۀ روند دراز مدت تعامل این اقوام با هم خواهد بود. این نحوۀ تعامل خصمانه بدیع نیست، اما دقیقاً زمانی شدت می گیرد که انتظار می رفت به سمت تلطیف و آشتی میل کند. چنان که گفته اند دیوانه ای دارد سنگی در چاهی می اندازد که زمانی صدها عاقل از بیرون کشیدن آن عاجز خواهند بود.

کد خبر 55177

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha