به گزارش کردپرس، یکی از دغدغه های مردم مناطق دشت لیلاخ به ویژه کسانی که عادت به نوشتن مطالب مخصوصا در فضای مجازی به زبان کردی دارند استفاده از زبان و نوشتاری غیر از لیلاخی است چرا که هیچ زبان نوشتاری برای این زبان تعریف نشده است و مردم نیز تمایل بیشتری به نوشتن با زبان سورانی دارند و شاید آن را نوعی امتیاز برای خود تلقی می کنند. اما واقعا کدام لهجه کردی برای آموزش مناسب تر است؟ آیا امکان تدوین یک زبان نوشتاری برای زبان لیلاخی وجود ندارد؟ برای پاسخ به این سوالات با "حبیب الله خالدیان" که مدرس زبان کردی و فعال فرهنگی در شهرستان دهگلان است گفت و گویی ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید:
هر زبانی تک و تنهاست اما چرا انشعاب پیدا کرده و لهجه های مختلف ایجاد می شود؟
لهجه جزو همگانی زبان محسوب می شود، تمام لهجه ها در اصل یک زبان است اما شرایط جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی باعث ایجاد لهجه های مختلف از یک زبان می شود.
لهجه "لیلاخی" جزو کدام دسته از لهجه های زبان کردی قرار می گیرد؟
تقسیم بندی های مختلفی توسط کارشناسان برای زبان کردی در نظر گرفته شده است که هیچ کدام اتفاق نظر ندارند اما طبق یک تقسیم بندی زبان کردی به 4 زبان کرمانجی بالا، کرمانجی وسط، کرمانجی جنوب و گوران تقسیم شده است، لهجه موکری، سورانی، اردلانی و سلیمانی جزو زبان کرمانجی وسط است و لهجه "لیلاخی" در دسته اردلانی قرار می گیرد.
دلیل آموزش لهجه "سورانی" در کلاس های کردی که در دهگلان برگزار می شود چیست؟ آیا این بدین معنی نیست که این گونه القا شود لهجه "سورانی" در درجه اول اهمیت قرار دارد و لهجه لیلاخی در درجه دوم؟
در بینش زبان شناسی هیچ لهجه ای به دیگری ارجحیت ندارد، ارجحیت دادن به لهجه ای خاص از دیدگاه زبان شناسی مردود است هر منطقه با توجه به ضروریات منطقه خود صحبت می کند هر زبانی که بتواند احتیاجات روزمره خود را رفع کند ارجحیت دارد، برخی احساس می کنند چون بیشتر آثار نوشته شده کردی به زبان سورانی است و پیشینه فرهنگی آن بیشتر است باید زبان سورانی تدریس کنند اما باید همگی نسبت به حفظ زبان خود اهتمام داشته باشیم.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که زبان نوشتاری برای لهجه "لیلاخی" تعریف نشده است و اگر کسی بخواهد لیلاخی بنویسد قادر به نوشتن برخی آواها نیست. آیا نبود زبان نوشتاری یک ضعف برای این لهجه محسوب نمی شود؟
ذکر این مقدمه لازم است که زبان کردی زبان تحقیق شده ای نیست، زبان فارسی سال های طولانی است که سابقه تدریس و نوشتار دارد و افرادی داخل آن رشد کرده اند که شخصیت جهانی دارند اما زبان کردی فاقد این امتیاز است، در کل این ایراد وجود دارد که زبان کردی زبانی آکادمیک و آموزشی نیست زبان باید به صورت علمی تدریس شود ما در کلاس های آموزش کردی فقط قوانین زبان کردی را بیان می کنیم نه ادبیات کردی. تدریس رشته زبان و ادبیات کردی در دانشگاه کردستان شاید باعث تغییر جدی شود اما باید این ذوق و سلیقه را داشته باشند که چه آموزش می دهند و چه چیزی به جامعه کردی تزریق می کنند.
در پاسخ به سوال باید بگویم که ما اصلا آشنایی با لهجه خود که لیلاخی است را نداریم این زبان بیشتر به صورت شفاهی و فولکلور پیشرفت کرده است و سالمندان و پدران و مادران ما توانسته اند این زبان را به صورت شفاهی و سینه به سینه سینه جلو ببرند، ما نتوانسته ایم این زبان را تدریس کنیم و این نوعی ضعف در کل منطقه کردی به وجود آورده است البته در چند سال اخیر تدوین زبان نوشتار جزو دغدغه های اهل فرهنگ بوده است که امیدواریم مایه خیر شود.
آیا می توانیم زبان نوشتار داشته باشیم؟ برای تدوین یک زبان نوشتار برای زبان لیلاخ چه شرایطی مورد نیاز است؟
در زبان لیلاخی 3 حرف داریم که زبان نوشتاری ندارد برخی فکر می کنند که به همین خاطر نمی توانیم این زبان را تدریس کنیم و زبانی نوشتار برای آن داشته باشیم اما باید دانست که زبان اعتباری، وضعی و قراردادی است این گونه نیست که قابل تغییر نباشد. برگزاری همایش ها و کنفرانس هایی که به صورت اکادمیک باشد و همچنین تدوین آثاری نوشتاری به زبان لیلاخی قطعا کمک بزرگی به تدوین یک زبان نوشتاری خواهد کرد.
یک زبان چه هنگام لطمه می بیند و به اصطلاح می میرد؟ نظر شما در مورد تغییرات زبانی در طول زمان های مختلف چیست؟ این تغییرات را ضعف می دانید یا نقطه قوت؟
ما سه نظام زبانی آوایی، واجی و نحوی داریم. اگر نظام آوایی و هجایی مورد تعرض قرار بگیرد کمتر در خطر است اما اگر نظام نحوی مورد تعرض قرار بگیرد قطعا زبان می میرد بنابراین اگر دستور زبانی که در کردی وجود دارد مورد تعرض قرار بگیرد قطعا این زبان آسیب خواهد دید.
در هر جامعه ای که مراودات بیشتر باشد زبان آن مناطق نیز دستخوش تغییرات خواهد شد. به نظر من هر زبانی که با گذشت زمان دستخوش تغییرات (البته تغییرات مثبت) نشود یک عیب برای آن زبان محسوب می شود، هیچ زبانی به اندازه زبان انگلیسی در دنیا وجهه علمی ندارد اگر قرار باشد عدم تغییر زبان یک هنر باشد پس زبان انگلیسی بی هنرترین زبان است. زبان باید باز باشد چرا که با پیشرفت جوامع برخی کلمات می میرند و برخی کلمات جدید وارد زبان می شود، مرز همگویی نیز باعث داد و ستد بین زبان ها می شود که آن زبان را پویاتر می کند.
حرف پایانی؟
زبان برای تفاهم است و نامگذاری زبان ها برای این بوده که هویت ما را حفظ کند مشکل اساسی مردم منطقه ما این است که چون همیشه در اقلیت بوده ایم احساسی فکر می کنیم، باید بدانیم تا دردهای خود را نشناسیم نمی توانیم آن را حل کنیم الان بزرگترین درد منطقه درد فرهنگی است، خطرناکترین کار این است که افرادی را در جامعه پرورش دهیم که بینش فرهنگی ندارند.
برای اینکه زبان ما پیشرفت کند باید فرهنگ ما پیشرفت کند و این جز با تحقیق کردن و مطالعه در مورد شخصیت های بزرگ فرهنگی و عمل کردن به تفکراتشان به دست نمی آید باید در نظر داشته باشیم که فرهنگمان هم پا به پای مدنیتمان نیز پیشرفت کند و در یک کلام مردم باید دغدغه انجام کار فرهنگی را داشته باشند.
نظر شما