کردها علاوه بر تثبیت و اضافه نمودن مناطقی به خاک اقلیم کردستان عراق، در ژانویه 2016 با تصرف دو منطقه نفتی بای حسن و هاوانا در کرکوک، ادعای مالکیت بر این مناطق را کردند که همین هم باعث تشدید اختلافات میان اربیل و دولت مرکزی عراق شد. این مناطق قبلا در کنترل نیروهای عراقی بود که پس از ورود داعش از این مناطق عقب نشینی کردند. این مناطق تا برگزاری رفراندوم استقلال از سوی اقلیم کردستان که با تایید گسترده کردها روبه رو شد و راه را برای مشروعیت دادن به خواسته استقلال هموار کرد، در کنترل کردها قرار داشت. کمتر از یک ماه بعد از برگزاری رفراندوم، نیروهای ارتش عراق با همراهی شبه نظامیان شیعی عملیاتی را برای بازپس گرفتن این مناطق از حکومت اقلیم کردستان عراق آغاز کردند. نیروهای کرد در جهت جلوگیری از ایجاد خونریزی و جنگ میان اربیل و بغداد و تحت فشار آمریکا عقب نشینی کردند و به نیروهای عراقی اجازه دادند بر این مناطق که زمانی در دست داعش قرار داشت تسلط یابند. لازم به ذکر است که این میادین نفتی کرکوک در زمان برگزاری رفراندوم جزء خاک اقلیم کردستان محسوب نمی شد اما منبع درآمد خوبی برای اقلیم کردستان بود.
بغداد از زمان کنترل دوباره بر میادین نفتی کرکوک در اکتبر سال گذشته، توافقاتی را با شرکت نفتی بریتیش پترولیوم انگلیس به منظور افزایش تولید نفت خام در این میادین نهایی کرده است. این برنامه به جای صدور نفت کرکوک از طریق خط لوله اقلیم کردستان به ترکیه، بر انتقال نفت آن به ایران از طریق تانکر تکیه کرده است. بسیاری بر این باورند اقدام دولت اقلیم کردستان به کنترل میادین نفتی کرکوک مانع از دسترسی داعش به منابع مالی حاصل از فروش نفت شد زیرا یکی از منابع مالی و درآمدی داعش در زمان تسلط آن بر منطقه فروش نفت خام بود.
دمیتری ژدانیکوف در گزارشی که وضعیت بین الملیل را پیچیده تر نشان داده است نوشتک در حالی که رکس تیلرسون، وزیر خارجه پیشین آمریکا برای تعویق رفراندوم از دولت اقلیم کردستان التماس می کرد ایگور سچین، رییس شرکت نفتی روسنفت روسیه در حال توافق با مقامات دولت اقلیم کردستان عراق بود. ژدانیکوف در ادامه گزارش خود آورده است که سچین نامه ای به وزارت نفت عراق تحویل داده که در آن بغداد را به خاطر عدم اتخاذ موضع سازنده و علاقه مندی مورد انتقاد قرار داده و روسنفت به جای آن ترجیح می دهد با اربیل که اشتیقاق بیشتری برای توسعه همکاری نشان داده روابط خود را بیشتر گسترش دهد. در حالی که آمریکا و اتحادیه اروپا سال گذشته در میانه بحران استقلال کردها خواستار توقف برگزاری رفراندوم و اطمینان دادن به بغداد بودند منافع اقتصادی روسیه به دنبال تعمیق روابط با اقلیم کردستان و به ضرر بغداد بود.
اما اشتباه نکنید، ایگور سچین فقط مدیر عامل یک شرکت بزرگ در صنعت نفت نیست. وی همچنین معاون سابق نخست وزیر فدراسیون روسیه، افسر سابق سازمان اطلاعات کا.گ.ب و دوست نزدیک ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه است. انستیتو استراتفور زمانی وی را وفادار به سرویس اطلاعات خارجی روسیه و دست نشانده دولت در بخش انرژی روسیه توصیف کرده است. از سچین به عنوان قدرتمندترین فرد در روسیه بعد از ولادیمر پوتین نام برده شده و مرتبا به خاطر نقش آن در ضمیمه شدن شبه جزیره کریمه به روسیه، در لیست تحریم های آمریکا قرار گرفته است. حضور سچین در شرکت روسنفت، که در زمان صدارت رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق آمریکا بر شرکت اکسون موبیل با آن ارتباط تجاری داشت، اورا به فرد موثری برای توسعه صنعت انرژی روسیه در جهان تبدیل کرده است. روس نفت بدون شک ابزار سیاست خارجی روسیه و سچین نوک این پیکان است. برای مثال، شرکت دولتی سورگوت نفتگاز روسیه از طریق سچین توانسته است بخش مهمی از سهام شرکت مول مجارستان را که بزرگترین شرکت نفتی این کشور است به دست آورد. این اشارات فقط به عنوان تحولی عادی در بازار انرژی جهان محسوب نمی شود بلکه نمونه ای از قدرت سیاسی روسیه است که از طریق سچین اعمال شده است. بر اساس گزارشات آمریکاییها که در مقاله ای از سوی نیوزویک درز کرده است، ایگور سچین مدیر عامل شرکت مجارستانی را تهدید کرده بود که او نه تنها با شرکت روسی سورگوت نفت گاز دعوا داشته بلکه با دولت روسیه هم که ابزارهای دارد که شرکت ها فاقد آن هستند مناقشه کرده است. فارغ از تهدید علنی که سچین کرده، رفتار وی نشان می دهد که نقش فعالی به نیابت از کاخ کرملین ایفا می کند. ممکن است وی به صورت رسمی نماینده یک شرکت عظیم نفتی باشد اما به صورت غیررسمی، وی به عنوان وزیر خارجه دوم روسیه و در راستای منافع کرملین عمل می کند.
به دنبال بوجود آمدن جنگ سرد، بیم آن می رود که بسیاری از استراتژی ها و ابزارهایی که در جریان تقابل دو قطبی توسعه یافتند در عصر دیجیتال که دوران جنگ نامتقارن و عملیات های اطلاعاتی خصمانه است دوباره مورد استفاده قرار گیرند. مسائل پیچیده و بحران های بین المللی را می توان به هم پیوند داد و از آنها در راستای بازی قدرت بزرگتری میان قطب های رقیب استفاده کرد. یکی از این مسائل پیچیده که بالقوه توانایی تبدیل شدن به چنین ابزرای را دارند تقلای کردها برای استقلال است که خود درگیر مسائل پیچیده ای است. اشتیاق روز افزون روسیه با ایجاد ارتباطات میان مسکو و اربیل می تواند این مسئله را پیچیده تر کند. روشن است که سچین فقط به نیابت از هیئت مدیره روسنفت اقدام نمی کند بلکه در راستای منافع کرملین هم عمل می کند. افزایش نفوذ روی اربیل و روی مسئله بزرگتر برای کردها می تواند به مشکل بزرگتری در سال های آینده تبدیل شود.
کردهای عراق که در همه چیز استقلال عمل دارند در جستجوی استقلال کامل و تشکیل کشور مستقل هستند. تلاش آنها به دلیل تلاش های تقابل برانگیز آمریکا در راستای اجرای برنامه ایجاد قلمرو باثبات و عراق پابرجا با مانع روبه رو شده است. با این حال، خواسته کردها برای استقلال سالهاست با این گفته که « حالا وقت آن نیست» روبه رو شده است. از برخی جهات، این تلاش های شکست خورده ممکن است با اقدامات صلح آمیز انجام نشده باشد. از آنجایی که مسئله کردها به خودی خود یک مسئله بین المللی است که بر مرزهای منطقه تاثیر می گذارد و با توجه به جمعیت زیادی که در مناطق همجوار کردها زندگی می کنند، هر گونه تقابل میان اربیل و بغداد امکان تشدید تنش و تهدید منطقه را به همراه دارد که هم اکنون هم ثبات متزلزلی را داراست. شبه نظامیان کرد سوریه که از سوی آمریکا حمایت می شوند از سوی ترکیه هدف حمله قرار گرفته اند. سازمان های کردی ناسیونالیستی که تروریست محسوب می شود از داخل و خارج خاری در چشم آنکارا هستند و لازمه ایجاد یک کریدور مستقل کردی در شمال عراق استقلال از یک حکومت بی ثبات در بغداد است. آخرین چیزی که سیاستمداران آمریکا می توانند شاهد آن باشند همدستی روسیه با تمایلات کردها برای به چالش کشیدن منافع آمریکا در منطقه است. نشان دادن ناخرسندی، خصوصیت روسیه در جنگ سرد جدید است و عراق می تواند به هدفی برای این عملیات ها باشد.
اگر رویکرد آمریکا ادامه تعویق خواسته استقلال کردستان باشد، ممکن است دولت اقلیم کردستان در مقابل به فکر قطع برخی ارتباطات خود با آمریکا به دلیل نداشتن تمایلات سازنده بیفتد و به دنبال همکاری و شراکت با کشورهایی باشد که اشتیاق بیشتری برای توسعه همکاریهای استراتژیک نشان دهند. اگر اقلیم کردستان وابستگی خود به واشنگتن را برای همکاری با شریک دیگری که آنها را به استقلال ترغیب می کند، تقلیل دهد ممکن است جنگ داخلی سوریه تنها تقابلی در منطقه نباشد که انتظار می رود حل آن به خاتمه جنگ سرد جدید منجر شود.
منبع: نشنال اینترست
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
نظر شما