گزارش نشست اساتید دانشگاه رازی با مسئولین مرتبط با پروژه تلهکابین را در «نامه فرهنگ رازی» خواندم. اصل برگزاری چنین نشستهایی، خیلی خوب و قابلتقدیر است. این کار، جزو موارد نادری است که دانشگاه با احساس مسئولیت و به صورت عینی و ناظر به یک امر مشخص، با بیرون از خودش ارتباط برقرار کرده است. هدف دانشگاه از این نشست؛ بستن قراداد پژوهشی یا امثال آن نبوده بلکه در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی خود، به ماجرا ورود پیدا کرده است.
اما به نظر من، سنخ کار از نوع تشریفات بوده و تشریفاتی بودن آن آشکار است. به خاطر تشریفاتی بودن است که مسئولان میراث فرهنگی و استانداری در این نسشت حاضر نشدهاند. به همین دلیل است که شهردار کرمانشاه با ۴۵ دقیقه تأخیر در نشست حضور مییابد و پیش از شنیدن سخن حاضران، جلسه را ترک میکند(همان کاری که احیانا برخی از مسئولان دانشگاه در نشستهای علمی انجام میدهند)، احساس نمیکند که برای اثبات گفتههایش باید سندی ارائه دهد و به بیان کلیات(بخوانید تعارفات) اکتفا میکند. به همین خاطر است که حتی همکاران دانشگاهی چندان اهمیت نمیدهند که چنین جلسهای برگزار شده است.
کسی که در چنین نشستهایی شرکت میکند، میداند که اولاً؛ هیچ خطری او را تهدید نمیکند و قرار نیست این جلسه هیچ تغییری در فرآیند کار او ایجاد کند. ثانیاً؛ مطالعه جدی و عمیقی روی موضوع، صورت نگرفته است و محتوای نشست از سنخ تعارفات و بیان کلیات است. ثالثاً؛ کار جدی نیست و احتمال اندکی میرود که در منگنه پاسخگویی قرار گیرد و خود را ملزم به آماده شدن و تهیه اسناد و توضیحات مربوطه نمیبیند. او برای شرکت در این نشست، مستقیماً از سر کار اداری، بلند میشود و در مسیر جملاتی را در ذهنش مرور میکند. جملاتی که تقریباً آنها را از حفظ است چون در جاهای دیگر نیز بارها آنها را گفته است.
تشریفاتیشدن نشستها و جلسات آکادمیک علل مختلفی دارد. یکی از علل اصلی این تشریفات این است که دانشگاهیان چنان که درخور است به مسائل نمیپردازند. در مبحث تلهکابین، جلسه هنگامی تشریفاتی نخواهد بود که چند عضو هیئت علمی، وقت قابلملاحظهای را به موضوع اختصاص داده و بررسیهای دقیق و میدانی کرده باشند. بعد از بررسی و پژوهش، در نشست حاضر شوند و با بیان ملموس، عینی و در عینحال صریح، نکات مثبت و منفی طرح را برای مسئولان ذیربط تشریح و اگر برای نکات منفی راه حلی دارند، بیان کنند. در غیر این صورت اگر از من هم به عنوان یک استاد فلسفه دعوت کنند، میتوانم کلیاتی را بیان کنم و مثلاً ارتباط صخرهنوردی، فلسفه و شادی را شرح دهم. از قضا این کلیات و عرایض بنده هم میتواند مفید واقع شود و دیگران هم آن را تأیید کنند. اما چنین جلسهای را نمیتوان مفید و علمی دانست. مجری پروژه انتظار دارد، اشکالات کار به صورت عینی و ملموس بیان شود. این انتظار هنگامی برآورده میشود که دانشگاهیان حاضر در نشست، قبلاً روی موضوع، تحقیق جدی و کافی انجام داده باشند.
یک وجه دیگر که سبب میشود، نشستهای دانشگاهی به سمت تشریفات سوق پیدا کنند، این است که دانشگاه فاقد پشتوانه حقوقی است و تلاشی هم برای این کار نمیکند. به عنوان مثال میتواند مدعی شود که من فلان مطالعات را انجام دادهام، و مشکلات، تهدیدها و آسیبها را به ارگانهای ذیربط گوشزد کردم اما به پژوهش من توجه نکردند و مدعایش را در قالب شکایت پیگیری کند.
راه دیگر این است که در رسانهها؛ به کرات و با زبانی ملموس و قابلفهم بگوییم که این نگرانیها در مورد تلهکابین یا هر پروژه دیگری وجود دارد. بیان کلیات با زبان فنی و تخصصی بیفایده است. این نوع بیان و این سنخ نشستها عملاً اتوریته و مرجعیتی برای دانشگاه ایجاد نمیکند. این کلیگویی و عدم تلاش برای بیان امور به زبان ساده و همه فهم، یکی از اشکالات جدی ما دانشگاهیان است؛ اینکه سعی میکنیم علم و تخصص خود را به رخ بکشیم. وقتی مخاطب فرد دانشگاهی یک مجله علمی و تخصصی نیست باید به گونهای بنویسد که مخاطب متوجه سخن او شود.
ما دانشگاهیان باید به این موضوع فکر کنیم که جلسات و نشستها را از سنخ تشریفات بیرون بیاوریم. تخصصها باید سخن بگویند، نه اینکه در چنین جلسهای اصحاب و متخصصان علوم انسانی بنشینند و نزدیک به نیم ساعت، سخنان مسئول دانشگاهی را که تخصصش در حوزه علوم انسانی بشوند. این را هم باید مورد توجه قرار داد که اگر نشست از سنخ تشریفات نیست، مسؤلان نباید سخنرانی کنند. ما دانشگاهیان باید با عادات تشریفاتی مقابله و نشستهایی از این سنخ را به تدریج حذف کنیم.
*عضو هیئت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی / نامه فرهنگ رازی
نظر شما