به گزارش خبرگزاری کردپرس، خداداد ابراهیمی در این یادداشت مینویسد: این روزها جهانیان دیدند و شنیدند که چگونه دونالد ترامپ رئیس جمهور روان پریش آمریکا، وقیحانه برای ایران خط ونشان کشید، تهدید کرد، عربده کشید و در حالت سکر و بدمستی جام برجام را بر سنگ کوبید تا در نهایت برجام به فرجامی تلخ دچار شود.
متعاقب آن برخی ازجمله محمدبن سلمان، نتانیاهو، ترامپ و اپوزیسیون خارج نشین، شادمانه هورا کشیدند. برخی سخت سرخورده و غمناک و برخی نمایندگان مجلس نیز پرچم آمریکا را در صحن مجلس به آتش کشیدند. پنج کشور اروپایی هم در نمایشی مضحک ضمن اعلام ماندن در برجام، ایران را به خویشتن داری دعوت کردند! اما باید اعتراف کرد که نه آن اندوه و شادی و نه این پرچمسوزی و نه همراهی اروپا، هیچکدام چینی بندزنِ جام برجام نخواهند بود چرا که برجام از همان ابتدا جسمی بی جان بود و مفاد آن در محاق سیاست بازیهای استکباری آمریکا بود.
مردم ایران اما به این اقدام آمریکا واکنش محسوسی نشان ندادند. نه شوکه شدند و نه نگران زیرا از مدتها پیش منتظر چنین اتفاقی بودند. از سوی دیگر سیاستهای شکست خورده برجامی داخلی را بارها تجربه کردهاند. اما برخی سیاسیون دیر گاهیست که نوعی از زندگی برزخی برجامی را برای خود تعریف کردهاند و همه چیز را به زُلف برجام گره زدهاند، ساعت زندگی خود را به وقت برجام کوک کردهاند. آنان در واقع مرعوب تهدیدات ترامپ بر داربستی از «چه خواهد شدها» آونگ شدهاند.
در این راهگذار باید به یک حقیقت تلخ اعتراف کرد که خواه برجام برجا باشد و خواه نباشد، خواه اروپا برجام را همراهی کند یا نکند، به علت راهبردهای غلط سیاست خارجی و لغزشهای زیانبار دولتها در ادارهی کشور، سالهاست که جام جهانبین تعامل با مردم را از کف دادهایم و برجامهای زیادی را با شکست مواجه ساختهایم و مردم را در تنگنا و مخمصه انداختهایم که نمونههایی از آن اظهر من الشمس است؛
جام برجام آن روزی ترک برداشت که از چپ و راست کشور آوای شوم تفرقه و تشتت دیدگاه به وجود آمد و آتش جنگ قدرت بین جناحهای سیاسی ایران روز به روز شعلهورتر شد.
برجام آن زمان نقض شد که سیاستمداران و دولتمردان در آستانهی هر انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری درتوافق با نسل جوان، متعهد شدند که اشتغال آنان به سهولت میسر خواهد شد که نشد به عبارتی دیگر سه میلیون بیکار را با وعدههای دروغین و شعارهای سیاسی ناامید کردند.
برجام داخلی ما روزی نقض شد که دولتمردان سالها شعار آزادی مدنی، رونق مطبوعات مستقل، گردش آزاد اطلاعات، حقوق شهروندی و امنیت اجتماعی را در بوق و کرنا کردند که این مهم نیز عملی نشد که نشد.
زمانی که قرار بود نفت بر سر سفرهی مردم بیاید و مردم پس از چند دهه طعم رفاه اجتماعی را بچشند که نچشیدند.
زمانی که قرار بود در دولت اسلامی احدی جرأت نکند به بیت المال دست درازی کند. اما همه دیدند که چگونه عدهای از مسئولان ارشد در روز روشن از دیوار کوتاه معلم بالا رفتند و ذخیرهی سی سال عرقریزیاش را مثل آب خوردن بالا کشیدند و آب از آب تکان نخورد.
زمانی که قرار بود بانکها، اسلامی اداره شوند و حرفی از ربا و بهره نباشد اما سالهای سال بانکداری بر مبنای ربا و استثمار وامگیرندگان فعالیت داشت و دارد و این پروژهی ناخجسته تا آنجا پیش رفت که دیگر دزدیهای دو-سه میلیاردی، ولع و طمع آنان را ارضا نمیکرد لذا باید بانک میزدند و بانک را یکجا به سرقت میبردند که بردند و تأسفآور آن که خسارات سپردهگذاران غارت شده را از جیب مردم و از حساب بیتالمال پرداخت کردند.
زمانی که قرار بود تورم مهارشود، گرانی درکارنباشد، بهای ارز و دلار ثابت بماند، پول داخلی تنزل نکند، مسکن ارزان شود، تسهیل در ازدواج جوانان صورت گیرد و... هزاران وعده و وعید که محقق نشد.
به عبارتی، توافق دولتها با مردم بارها و بارها نقض شد.
این یک واقعیت ملموس است که ما در گذشته شاهد نقض برجامهای فراوانی به دست مسئولان داخلی خود بودهایم. اینک خروج ترامپ از برجام برای مردم چهرهتکیده و فقرزده، برای مردم محنتکشیده و زیاندیده و تازیانه خورده، برای جوانان دانشآموخته بیکار، خیلی هم توفیری نمی کند چرا که سالها پیش با دست خود جامهای برجام سرنوشتساز زیادی را بر سنگ کوبیدهایم.
ما خود زدهایم جام بر سنگ
دیگر مزنید سنگ بر جام
این یادداشت بیانگر نظر نویسنده آن است و انتشار آن در خبرگزاری کردپرس به معنی تایید محتوای آن نیست.
نظر شما