سید حسین فیض اردکانی ، جانباز مقاوم، صبور و سربلند جنگ هشت ساله پس از تحمل سه دهه درد و رنج به لقاء الله پیوست. چند روز قبل خبرش را در زیر نویس شبکه خبر دیدم.
سی و شش سال پیش برای اولین بار در سپاه کردستان، در سنندج ملاقتش کردم. جوانی مهربان، آرام، متین و با وقار با عطر و بوی مردمان یزد. دست پرورده آقا روح الله اردکانی بود گویا، که چنان دردمند و داغدار مردمان ستمدیده بود.
در میان خیل غیر بومی های سرازیر شده به کردستان، در ان هنگامه دود و آتش ناشی از درگیری های منطقه غرب کشور، چونان ستاره ای بود مهربان و مردمدار، که ابدا خوی جنگجویی نداشت. جذابیت و کاریزمای شخصی وی را به محبوب دلهای همگان تبدیل کرده بود. یاد و خاطره دردمندی ها و غمخواریهایش برای ستمدیدگان هنوز هم جانسوز است و بیقرار کننده.
بعدها راهی جبهه های دفاع از میهن در جنوب شد. هنوز هم در شگفتم چگونه دلشان آمد هدف گلوله و ترکش خمپاره و بمب قرارش دهند. از بس دوست داشتنی و قابل احترام بود.
بیش از سی سال با سخت ترین دردهای ناشی از زخم جنگ ساخت اما هرگز لبخند مهربانی از لبانش رخت بر نبست . شدت مهربانی، مردمداری و عدالت پیشه گی حاج حسین مانعی بود برای ارتقای درجات و نشستن بر کرسی مقامات عالی، در حالی که شایستگی هایش کم از تازه به دوران رسیده ها نداشت.
امروز با قلبی اندهبار و چشمانی گریان هجرت جاودانه ش را به سوگ می نشینم و به او می گویم: حاج حسین عزیز برای همیشه در قلب کُردها ماندگار خواهی ماند.
سید هاشم هدایتی
نظر شما