به مناسبت میلاد پیامبر نور و رحمت
بود روزی چون لیالی عرب
مردمان از جهل و خواری در حرب
روزگاری تیرهتر از رنگ شب
قلبهای مؤمنان در تاب و تب
هرکجا را تیرگی پر کرده بود
معرفت از شرمشان در پرده بود
چون که دنیاشان به فسق آلوده بود
مؤمنان را دل به خون پالوده بود
زین سبب در انتظاری سوزناک
میتپیدند جملهی دلهای پاک
خود بُدند با چشم گریان منتظر
آسمان هم با رسولان منتظر
پس ندا آمد ز افلاک اینچنین
بشنوید ای ساکنان سرزمین
از برای رستگاریتان ز ما
میرسد از ره رسولی مجتبی
آنکه میآید امین عالم است
بر رسولانِ دگر او خاتم است
نور پاکش میکند روشن زمین
چون بیاید رحمتاً للعالمین
پس بیامد احمد هادی شده
با پیامش پیک هر وادی شده
چون که او پا بر سر هستی نهاد
نورِ حق بر گنبد خاکی فتاد
بتپرستان هستشان در باختند
کفر و تاریکی هزیمت ساختند
با محمد مکه چون گلشن بشد
وادی ام القرا روشن بشد
نی فقط ام القرا گلزار شد
کعبه هم خود مرکز پرگار شد
نظر شما