به گزارش خبرنگار کردپرس، با فکر «بودن یا نبودن» از فسادی که یک «شهر خوب» را به سقوط می کشاند گفتند و در «تراس» به «قرار» زندگی رسیدند و بر دار آسیب های اجتماعی «هذیان دو نفره» را با امید به صلح بافتند و به پریشانی «همه چیز درباره آقای ف» پی بردند. سپس تیر فقر را به زندگی های فراموش شده زدند و همراه «کورگم ها» با یک حس گنگ تبدیل شدند به «مستخدم ماشینی» که از آینده خود ترس دارند و در «اتوبان سکوت» زخم های ماندگار از جنگ را دیدند و برای رهایی به دنبال «کلید، کانتینر، کبوتر» رفتند. آن گاه دستان کودکان دنیای مدرن را گرفتند و نشان دادند که «کوچ» عروسک ها به جزیره تنهایی چگونه شکل می گیرد. با استرس به درون پر از تضاد رئیس حزب نازی دست درازی کردند و «تابلوی آخر» هیتلر را کشیدند و در نهایت در میان مناظره های یک تنهایی با ذهنیتی سیاه و سفید از «خرده روایت هایی از ساعت جنون» فریاد تنهایی زدند؛ تنهایی که عمیقترین واقعیت در وضع بشری است.
سابقه بلندبالای تئاتر در قروه
در سال 48 توسط مرحوم «محمد علی عبدالملکی» چراغ نمایش در شهرستان قروه روشن شد و این راه هموار گشت تا بعد از انقلاب و در سال 60 اولین انجمن نمایش در قروه توسط یکی از هنرمندان پیشکسوت تئاتر به نام «غلامعلی محمدی» ثبت گردید. انجمنی که در فراز و نشیب ها پیش رفت و هنرمندان بنامی را پرورش داد. همین انجمن بود که با نمایش «طوفان» به چهارمین جشنواره تئاتر فجر در سال 68 راه یافت و موفق شد نخستین گروه نمایشی در کردستان شود که به این افتخار دست پیدا کرده است.
وجود همین انجمن نمایش باعث شد تا گروه های هنری توسط هنرمندان شکل گیرد و اولین گروه نمایش به نام «پیدا» از سال 91 به صورت رسمی ثبت و فعالیت هنری خود را آغاز کرد. در کنار گروه «پیدا»، سه گروه نمایش دیگر به نام های «میم، کوچ نو و بدر» متولد شدند و حالا بعد از گذشت 52 سال از زمانی که هنر نمایش در قروه رونمایی شد، این شهر 4 گروه نمایش با هنرمندان بسیاری را دارد که در جشنواره های مختلف موفقیت های بسیاری را کسب کرده اند. موفقیت هایی که زیر سایه غفلت مسئولان در نبود یک مکان مناسب همچنان ادامه دارد.
در جست و جوی مکان
تئاتر قروه در روز هنرهای نمایشی اندوه بزرگی داشت. اندوه از اینکه خانه به دوشی را سالهاست تحمل می کند و دستی نیست که یاریگر باشد. در واقع اینکه هنر نمایش در قروه با آن همه افتخارآفرینی قدمتی بالا دارد و تاریخچه فرهنگ و هنر این شهر را دگرگون کرده اما هنوز در حسرت یک پلاتو مناسب وامانده، باید تأسف خورد برای مسئولانی که قد سر سوزنی دلواپس آینده فرهنگ و هنر این شهر و دیار نیستند.
مگر می شود کسی دلواپسی پدر تئاتر قروه «علیرضا حنیفی» برای خانه به دوشی تئاتر در این شهر را ببیند و نگران نشود! مگر نه اینکه می گویند توسعه فرهنگی مقدم بر توسعه سیاسی است... پس چرا پایه های این توسعه فرهنگی شکل نگرفته و قروه همچنان در فقدان یک پلاتو نمایش و یک سینما به سر می برد؟!
در واقع باید گریست به حال جامعه ای که در آن مسئولانش برای ساخت یک پلاتو یکی به دو می کنند و به قولی درگیر «اره بده تیشه بگیر» هستند... درد دارد وقتی پلاتوی اصلی در قروه را که سال ها مأمن هنرمندان بوده، نهادی دیگر در اختیار می گیرد و آن وقت وقتی هنرمندان می خواهند به خانه سابق خود بازگردند مانع آنان می شوند!
ساخت پلاتو وظیفه فرهنگی مسئولان
ساخت پلاتو در قروه نیازی اساسی است و مسئولان شهرستان نباید از این نیاز غافل شوند. سال گذشته هنرمندان خود آستین همت را بالا زدند و پیگیر ساخت پلاتو شدند و در این زمینه موفق شدند رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کردستان را همراه خود کنند و حالا می طلبد مسئولان قروه اعم از شهرداری و فرمانداری پای کار بیایند و کمی به فکر توسعه فرهنگی شهر باشند.
در واقع با نگاهی به کارنامه فرهنگی مسئولان قروه می توان فهمید که نه برای فرهنگ شهرستان کاری کرده اند و نه حتی تلاشی را داشته اند و حالا نوبت جبران است و باید دید آیا همان گونه که با حرف فرهنگ را پیش نیاز توسعه می دانند در عمل هم به این گفته معتقدند؟!
* گزارش: زیبا امیدی فر
نظر شما