انتخابات شورا و قوم گرایی؛ مواجهه مردم با افراد یا برنامه؟!

سرویس کردستان- انتخابات؛ پروسه ای که بسیاری معتقدند شهروندان تأثیرگذاری ویژه ای در آن دارند این در حالی است که از نظر جامعه شناسان واگذاری تمامی پروسه انتخابات به مردم از اساس اشتباه است.

به گزارش خبرنگار کردپرس، پنج دوره از شورای شهر قروه می گذرد و در این مدت از دوره نخست تا پنجم آنچه بیشتر از نظر افکارعمومی دیده شده حواشی شورای شهر بوده تا عملکرد...! حواشی از اختلاف میان اعضا گرفته تا انتخاب شهردارانی که بیشتر انتصابی بوده اند تا انتخابی و در نهایت تخلفات ریشه دار و... همه و همه باعث شده تا شهروندان نسبت به شورای شهر ناامیدی داشته باشند و به یک بی تفاوتی برسند.

حال در این میان بروز این مشکلات از یک طرف باز می گردد به اینکه جایگاه شورا به گونه ای تضعیف شده که افراد کارآمد به آن ورود نمی کنند، از طرف دیگر نظارت ها درست و قانونی صورت نگرفته که منجر به بروز تخلف و حاشیه سازی گشته، از یک طرف به نهادهای تأیید کننده کاندیداها هم مرتبط است و از طرفی هم شناخت مردم نسبت به اینکه چگونه انتخاب کنند، در این مشکلات نقش دارند.

برهمین اساس خبرگزاری کردپرس در راستای واکاوی این مسئله و آگاه سازی برای انتخاب اصلح به مصاحبه اختصاصی با کارشناسان مرتبط می پردازد. نخستین مصاحبه با «محمدجواد ضیایی»؛ جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی با محوریت گویه های اثرگذار در انتخابات شوراها از نظر شهروندان و دیگر موارد مرتبط در این حوزه صورت گرفته است.

* آیا استفاده از شرایط قومیتی در انتخابات شانس انتخاب شدن را افزایش می‌دهد؟

تبعاً در شهرهایی که جمعیت آن شامل ترکیبی از اقوام است، فاکتور قومیت به تناسب میزان توسعه یافتگی در رفتار رأی دهی مردم تأثیرگذار خواهد بود. متغیر قومیت در کلان شهرها کمتر از شهرهای با جمعیت کم می تواند مؤلفه ای جدی محسوب گردد، اما در شهرهایی که سابقه شهری کمتری داشته و علقه های قومیتی هنوز حکمفرماست، موضوع اثرپذیری رفتار شهروندان از وابستگی های قومیتی مشاهده می شود. این موضوع بدون شک انتخاب افراد شایسته را تحت تأثیر قرار داده و امر راهیابی نخبگان به نهاد شورا در همچین شرایطی مغفول می ماند و داوطلبینی که از بضاعت علمی و تخصصی کمتری برخورداند و در کسب شاخص های دستاوردی و اکتسابی ناتوان بوده اند، تلاش می نمایند با تحریک احساسات قومی در کسب آراء بدین صورت گوی سبقت را از رقبا بربایند.

* رابطه«خویشاوندی یا طایفه ای» تا چه حد می تواند باعث قبول شدن کاندیداها در انتخابات شورای شهر شود؟

در مورد روابط خویشاوندی و نقش آن در انتخابات شورا لازم به ذکر است که در برخی شهرها، خصوصاً شهرهای واقع در مناطق سنتی تر و با جمعیت کمتر، داوطلبان با هوشمندی در کنار فاکتورهایی که به اصلاح نشانگر تخصص آنان است، در تبلیغات غیررسمی شان بر این فاکتور امید بسته و آن را مستمسکی برای جمع آوری آراء قرار می دهند. در این مناطق، اغلب افرادی که از یک طایفه بزرگ هستند شانس انتخاب شدن دارند و در تبلیغات هم انتساب به قبیله و طایفه فاکتور مهمی محسوب می گردد.

به نظر می رسد تلاش هایی باید انجام شود که باورهای متناسب با توسعه در مردم شکل گیرد. ایستارها در میان مردم نقش پررنگی در توسعه دارند و لازم است تلقی ها را اصلاح کنیم. در این رقابت ها که در جوامع سنتی شکل می گیرد، پیروزی برای عضوی از یک طایفه، پیروزی آن طایفه و شکست هم باعث سرافکندگی آن قبیله است و در این فضای احساسی تبعاً تلاش ها به سمت و سوی تحریک احساسات خواهد رفت. اهمیت در این نوع از نگاه سنتی، توسعه شهری و حاکمیت نخبگان نیست، بلکه پیروزی یک هم خون است. برای زدودن این افکار از اذهان عموم باید تلاش ها در راستای تغییر افکار صورت پذیرد.

* تحصیلات، تجربه، کارآمدی تا چه حد می‌تواند در قبول شدن کاندیداهای شورای شهر مؤثر واقع شود؟

به نظر می رسد نخبگان در طی سال های اخیر (افراد دارای تحصیلات، تجربه و کارآمدی) مشخصه های مدنظر جامعه سنتی را برای انتخاب شدن در رقابت شوراها نداشته اند. از سویی مردم در ارزیابی های افراد متخصص ناتوان هستند و در شناخت ها امکانی برای رصد نخبگان نداشته اند و همچنین اقبالی از سوی احزاب و جریان های سیاسی به نخبگان به منظور کادرسازی و معرفی به مردم در قالب لیست های انتخاباتی صورت نگرفته است. جریان های سیاسی و احزاب در کشور ما غالباً محافلی برای حضور افرادی پرشور و احساسات گرا یا منفعت طلب و فایده گرا بوده است. سیاست از دیدگاه برخی جریان ها و در برخی مواقع به نظر می رسد غالباً ابزاری برای کسب قدرت یا رانت است و در این شرایط نخبگان توسعه گرا جایگاهی ندارند و گاهاً تهدید هم محسوب می شوند.

در واقع محول کردن کل پروسه انتخاب به مردم از اساس اشتباه است. مردم هر کدام در جایگاهی مشغول فعالیت و کار و خدمتند و سیاست باید به صورت حرفه ای به صاحبان اندیشه و علاقه مندان به این حوزه سپرده شود و مردم به جای مواجهه با افراد باید در معرض برنامه های مدون احزاب شناسنامه دار قرار گرفته و انتخاب نموده و پس از انتخاب سازوکاری برای مسئولیت پذیر نمودن احزاب برای عملی نمودن شعارها باید تعریف گردد. لذا قوام بخشی به امر تحزب و فرهنگ سازی سیاسی لازمه توسعه و پیشرفت است و در کنار آگاهی بخشی به شهروندان، لازم است احزاب هم در روند تشکیلاتی تر شدن و حرفه ای شدن تقویت شوند.

* میزان گویه‌های اثرگذار در انتخاب شوراها از نظر شهروندان را چگونه می توان شناسایی کرد؟

سردرگمی شهروندان در انتخاب بهترین ها به علت نبودن سازوکار مشخص نمود قابل توجهی دارد. در برخی شهرها غالباً شهروندان مواجه با تعدادی از افرادی هستند که با دستاویز قراردادن تعلقات طایفه ای، جغرافیایی و سایر فاکتورهای انتسابی در صدد جذب آرا برای کاندیداهای مدنظر خود هستند. فاکتورهایی که باید در انتخاب اعضای شورا از سوی مردم مورد توجه قرار گیرد، به علت از میان رفتن نهادهای مترقی تسهیلگر توسعه و فقدان جامعه مدنی، کاملاً مبتدیانه است. در کلان شهرها به تبعیت از فضای سیاسی موسمی و مقطعی، به لیست ها حزبی رأی تعلق می گیرد و در سایر مناطق هم فاکتورهای انتسابی دخیل هستند.

به نظر می رسد سازوکار بسیج افراد دارای صلاحیت به هر نحوی، خواه سازوکار حزبی و یا هر روش دیگری در کنار تعریف رویه های نظارت بر عملکرد نهاد شورا در برون رفت از وضعیت فعلی شوراها می تواند نقش مثبتی داشته باشد.

* مهم ترین اهداف و وظایف شوراهای شهر چیستند؟ و میزان آگاهی شهروندان نسبت به این وظایف تا چه حد است و چقدر در انتخاب آنان تأثیر دارد؟

شاید مهم ترین وظیفه شورای شهر، انتخاب شهرداران است، شهرداری به عنوان شاخص ترین نهاد در محدوده شهرها، نقش قابل توجهی در توسعه دارد و انتخاب یا ابقای شهرداران باکفایت می تواند شاخص ترین تصمیم نهاد شورا باشد. نظارت بر عملکرد شهرداری و همچنین نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و تدوین نقشه راه برای توسعه شهری از دیگر وظایف نهاد شورای اسلامی است.

شورا همچنین متولی شناسایی کمبودها و نواقص در حوزه های آموزشی، بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی محدوده فعالیت خود بوده و باید حلقه واسطی میان مردم و سایر نهادها باشد و در راستای تقویت شکل گیری ارتباطات مردمی و تسهیل توسعه با مشارکت عمومی مردم نقش آفرینی کند. تاکنون و در اذهان عمومی تلقی کلیشه ای خدماتی بودن نهاد شهرداری نقش بسته و شوراهای اسلامی مناطق شهری لازم است که در تغییر رویکرد این نهاد و سوق دادن شهرداری به ایفای نقش در حوزه های اجتماعی، فرهنگی و توسعه گرا تلاش نمایند.

در پایان لازم به ذکر است که انتخابات از سوی مردم به عنوان یک میثاق با منتخبین، لاجرم تولید کننده انتظار خواهد بود و ضرورت دارد ضمن آسیب شناسی کم رنگ بودن نقش شورا در توسعه و همچنین بررسی علل ضعف این نهاد و در راستای قوام بخشی به عملکرد این نهاد تلاش های علمی و تخصصی به منظور رفع موانع اثربخشی صورت پذیرد و شورای شهر علیرغم همه مشکلات آن، مواجه با مطالبات جدی مردمی است و مشارکت ها در رأی دهی از سوی مردم، ناخواسته مولد انتظارات خواهد بود و لاجرم تشریک مساعی در راستای تقویت بازیگری جدی این نهاد از الزامات حاکمیت است و امید که با به کارگیری رویه ای علمی در این ارتباط اهتمام جدی صورت پذیرد./

* مصاحبه: زیبا امیدی فر

کد خبر 7228

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha