اعراب در اسرائیل، کردها در ترکیه / بیستون عباسی

سرویس ترکیه – قانون تازه تصویب شده در کابینۀ رژیم صهیونیستی و قانون اساسی ترکیه، هر دو اقلیت ها را انکار می کنند و در نتیجه تضییع حقوق اقلیت هایی که تحت حاکمیت این رژیم ها هستند مبنای قانونی دارد. انتقاد اردوغان از این قانون جدید این ضرب المثل قدیمی را به یاد می آورد: یک سوزن به خودت، یک جوال دوز به دیگران.

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه پس از تصویب یک قانون جنجالی در کابینۀ رژیم صهیونیستی، که «قانون ملیت اسرائیل» یا «قانون کشور یهود» نامیده می شود، زبان به انتقاد گشود و رژیم اسرائیل را «صهیونیست ترین، فاشیست ترین و نژاد پرست ترین رژیم جهان» خواند.

قانون مذکور را می توان قانون اساسی جدید رژیم غاصب اسرائیل دانست که به خاطر نادیده گرفتن ادیان و اقوام دیگر و دادن برتری مطلق به یهودیان مورد انتقاد شدید جهان اسلام قرار گرفت.

در این میان اردوغان نیز که علی رغم روابط دیپلماتیک و تجاری گستردۀ آشکار و پنهان حکومتش با این رژیم، همواره آمادۀ انتقاد است، گفت: «دیدگاه دولت اسرائیل که آن سرزمین باستانی را تنها متعلق به یهودیان می داند، هیچ تفاوتی با تئوری برتری نژاد آریایی هیتلر ندارد.»

در این که این قانون مغایر با اصول دموکراسی، عدالت و برابری نژاد و زبان است، تردیدی نیست. چنین قانونی تنها برای کشوری مناسب است که تمام جمعیت آن از یک قوم باشند، یک دین داشته باشند و به یک زبان سخن بگویند. و چنین کشوری البته وجود دارد اما تنها در اذهان برخی رهبران و دولتمردان.

اما انتقاد اردوغان از این قانون و رژیم اسرائیل، که در کشور تحت حکمرانی وی نیز اقلیت های قومی، زبانی و دینی بسیاری وجود دارند و در عین حال بسیاری از «فاشیسم»، «بی عدالتی» و «تبعیض قومی، زبانی و مذهبی» شکایت می کنند، جلب توجه می کند.

از دو منظر می توان به این پارادوکس پرداخت؛ نخست، از زاویۀ کلید واژه هایی که خود اردوغان در توصیف این قانون و عملکرد رژیم اسرائیل به کار برده است، و دوم، به واسطۀ مقایسۀ این قانون با قانون اساسی ترکیه. البته منظر سومی نیز وجود دارد که بحث بیشتری می طلبد و در حوصلۀ این یادداشت نیست، آن هم نحوۀ برخورد دو رژیم با اقلیت ها و مخالفان است: به ویژه کردها و علویان در ترکیه و اعراب و مسلمانان در اسرائیل، که گلوله، گاز اشک آور، بازداشت، حبس، ممنوعیت تردد، ممنوعیت برگزاری مناسک آیینی و قومی و فشارهای بسیار دیگری را تجربه می کنند.

منظر نخست: «دیدگاه دولت اسرائیل که آن سرزمین باستانی را تنها متعلق به یهودیان می داند»، چه تفاوتی با دیدگاهی دارد که فلات آناتولی و حتی فراتر از آن، بخش هایی از فلات ایران، منطقۀ بالکان و منطقۀ بین النهرین را تنها متعلق به قوم ترک و اجداد آنها می داند؟ «تئوری برتری نژاد آریایی هیتلر» چه تفاوتی با اعتقاد به برتر بودن نژاد ترک بر سایر نژادها دارد؟ رؤیای احیای امپراتوری عثمانی و اشغال مناطقی در شمال و شمال غربی سوریه تنها یک گام با توسعه طلبی اشغال گرانۀ اسرائیل در سرزمین فلسطین فاصله دارد.

منظر دوم: ترکیه را به حق می توان رنگین کمانی از اقوام و ادیان مختلف نامید. حدود 70 درصد جمعیت 80 میلیونی ترکیه را ترک ها و 30 درصد دیگر (یعنی حدود 24 میلیون تن) را اقوام دیگر تشکیل می دهند، که عمده ترین آنها، کردها، عرب ها، آذری ها، ارمنی ها و گرجی ها هستند. اسرائیل نیز حدود 25 درصد جمعیت غیر یهودی دارد، یعنی بیش از 2 میلیون تن از جمعیت 8.5 میلیون نفری آن.

مقایسۀ دو قانون

اقوام

در ابتدای «قانون کشور یهود» آمده است: «قانون بنیادی: اسرائیل دولت - ملتِ مردم یهود.» و در پایان قانون اضافه شده است: «قانون بنیادی قابل اصلاح نیست، مگر به واسطۀ قانون های بنیادی دیگری که توسط اکثریت اعضای کنست به تصویب برسند.»

به این ترتیب، اسرائیل متعلق به یهودیان است و باید گفت 2 میلیون تنی که یهودی نیستند و به عنوان اقلیت شناخته میشوند، یا یهودی هستند یا اسرائیل به آنها تعلق ندارد. و روشن است که این هر دو گزاره متناقضند: کسانی که یهودی نیستند منطقاً نمی توانند یهودی باشند و کسانی که در چارچوب قلمرو یک دولت زندگی می کنند، ولو دولتی جعلی، ولو قلمروی اشغالی، در آن سهم دارند.

این نادیده گرفتن غیر یهودیان در ادامۀ قانون نیز، به شرح زیر، ادامه می یابد و فرد را با این پرسش مواجه می کند که مگر غیر یهودیان نیز در این قلمرو وجود ندارند؟ و آیا تدوین کنندگان این قانون از وجود آنها اطلاع ندارند؟

«1- اصول بنیادی

الف) سرزمین اسرائیل میهن تاریخی مردم یهود است...

ب) دولت اسرائیل خانۀ ملی مردم یهود است...

پ) حق تعیین سرنوشت ملی در دولت اسرائیل مختص مردم یهود است.»

در قانون اساسی ترکیه نیز شاهد پدیده ای مشابه هستیم. در مقدمۀ این قانون آمده است: «این قانون معین کنندۀ موجودیت ابدی ملت و وطن ترک و تمامیت جدایی ناپذیر دولت بزرگ ترک... هر شهروند ترک بر اساس حقوق و آزادی های اساسی... مشارکت همۀ شهروندان ترک در افتخارات، جشن ها و سوگواری های ملی... تفکر، اعتقاد و تصمیم و تفسیر نص و روح و نیز اجرای آن با حفظ حرمت و صداقت مطلق، از طرف ملت ترک، به فرزندان ترک علاقمند دموکراسی و دوستدار وطن و ملت به امانت سپرده می شود.» و در فصل چهارم نیز «ترک» را این گونه تعریف می کند: «فصل چهارم، 1- تابعیت ترک، مادۀ 66) تمامی تابعان به دولت ترکیه ترک محسوب می شوند.» و در این مورد نیز با تناقض پیش گفته روبرو می شویم و باز این سؤال پیش می آید، پس 24 میلیون نفری که ترک نیستند چه می شوند؟ و تکلیف کسانی که خوب می دانند ترک نیستند چیست؟

زبان

«قانون کشور یهود» زبان عبری را تنها زبان رسمی یا «زبان دولتی» معرفی می کند، اما برای زبان عربی نیز جایگاهی قایل می شود. اما مشخص نیست این جایگاه چیست و چرا زبان 20 درصد ساکنان این قلمرو نباید زبانی دارای منزلت رسمی باشد. این جایگاه مبهم به سادگی می تواند توسط یک قانون عادی نادیده گرفته شود. در این قانون دربارۀ زبان آمده است:

«4- زبان

الف) زبان دولتی عبری است.

ب) زبان عربی جایگاه ویژه ای در دولت دارد؛ مقررات کاربرد عربی در نهادهای دولتی یا توسط آنها، از طریق قانون مشخص خواهد شد.

پ) این بند به جایگاهی که زبان عربی تا پیش از اجرایی شدن این قانون داشته است، لطمه ای نخواهد زد.»

اما در قانون اساسی ترکیه به هیچ زبان دیگری اشاره نشده است. در مادۀ 3 تنها زبان رسمی کشور را ترکی اعلام کرده و در مادۀ 4 مقرر کرده است که این ماده «غیر قابل تغییر است و حتی نمی توان اصلاح آن را پیشنهاد کرد.» علاوه بر این در مادۀ 42 نیز مقرر می کند: «... در مراکز آموزشی به اتباع ترک جز زبان ترکی، زبانی به عنوان زبان مادری آموزش داده نمی شود.» و چنان که دیدیم، اتباع ترک یعنی همۀ شهروندان ترکیه، اعم از ترک و غیر ترک.

به طور خلاصه، در هر دو قانون از هیچ قوم دیگری جز قوم اکثریت نامی نرفته است. در قانون کشور یهود از زبان عربی به عنوان زبانی که ممکن است در مراکز دولتی مورد استفاده قرار گیرد، یاد شده اما در قانون اساسی ترکیه حتی به هیچ زبان دیگری نیز اشاره نشده است و افزون بر این، آموزش هر زبان دیگری را نیز به عنوان زبان مادری ممنوع کرده است.

گذشتگان زیبا گفته اند: یک سوزن به خودت، یک جوال دوز به دیگران.

بیشتر بخوانید:

اردوغان در شولای آتاتورک / ایلهان تانر*

آخرین شانس صلح از نگاه اوجالان (قسمت اول) / بیستون عباسی

آخرین شانس صلح از نگاه اوجالان (قسمت دوم) / بیستون عباسی

دەنگ بێژ: هنرمند مقاومت در برابر از یاد ر فتگی / دویگو یلدیز

مشکل تراشی حکومت برای گروه های اسلام گرای ترکیه / گوکهان باجیک*

ترکیه به دهۀ 1990 باز گشته است / بارچین یینانچ

زمانی برای ستم گری / نورجان بایسل

آیا وضعیت فوق العاده در ترکیه به پایان رسیده است؟ / سیبل هورتاس*

برات البایراک «دامات سر حکومت» اردوغان: رئیس جمهور آیندۀ ترکیه / بیستون عباسی

ترکیه در راه دست یابی به سلاح هسته ای؟ / بیستون عباسی

گزارشی از عواقب دو سال وضعیت فوق العاده در ترکیه

پایان وضعیت فوق العاده؛ صفحه ای جدید در سیاست ترکیه / مراد یتکین

آغاز یک دوران جدید در ترکیه / برهان الدین دوران

فساد مالی سیاست ترکیه را رها نمی کند / ذوالفقار دوغان

کد خبر 73821

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha