اقلیم کردستان عراق پس از سقوط رژیم صدام و با توجه به ورود سیل آسای شرکت های غربی به آن و توسعه صنعت نفت، از سال 2009 تا 2014 رونق اقتصادی زیادی به خود دید به طوری که اربیل به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای عربی انتخاب شد و از پایتخت اقلیم کردستان به عنوان « دبی» جدید نام برده می شد. اما تحولات سال 2014 از جمله قطع بودجه اقلیم کردستان از سوی دولت بغداد، درگیر شدن این منطقه با داعش و کاهش شدید قیمت نفت، این منطقه را وارد بحرانی جدی کرد به طوری که با وجود فروش روزانه بیش از 500000 بشکه نفت، اقلیم کردستان توانایی تامین نیازهای 5 میلیون نفر جمعیت این منطقه خودمختار در شمال عراق را نداشت. مهم تر از همه اختلافات سیاسی میان احزاب سیاسی اقلیم کردستان باعث شده است آنها نتوانند بر سر مسائل مهم این منطقه همچون سرنوشت پست ریاست اقلیم کردستان، تعیین سیستم حکمرانی، تصویب قانون اساسی و تقسیم پست ها بر اساس شایسته سالای و مسائل دیگر مانند سازماندهی نیروهای پیشمرگ به توافق برسند. در این میان برگزاری رفراندوم استقلال در 25 سپتامبر 2017 میلادی در اقلیم کردستان که احزاب را به دو قطب مخالف و موافق تقسیم کرد و با مخالفت شدید دولت عراق و جامعه جهانی روبه رو شد، پیامدهای زیانباری به همراه داشت به طوری که کردها نیمی از قلمرو مورد مناقشه از جمله کرکوک و چاههای نفت آن را که در جنگ با داعش تصرف کرده بودند، از دست دادند. برخی کارشناسان مسائل کردها از جمله بمو نوری از دانشگاه لندن معتقدند ناکارآمدی احزاب سیاسی و نبود انسجام سیاسی و دنبال کردن منافع شخصی باعث و بانی مصیبت هایی است که کردهای عراق در حال گذر از آن هستند. دکتر بمو نوری، استاد دانشگده مطالعات بین الملل دانشگاه لندن در مصاحبه با خبرگزاری کردپرس وضعیت اقلیم کردستان و چشم انداز آن را نگران کننده می داند و حتی می گوید در آستانه مشاهده یک انقلاب در اقلیم کردستان هستیم. اما دکتر نوری با وجود انتقاد شدید از احزاب حاکم، بر این باور است که برخی احزاب که دارای برنامه منسجم و استراتژی هستند، می توانند در آینده سکان رهبری و اداره اقلیم کردستان را در دست بگیرند. وی معتقد است حزب جنبش تغییر یا گوران که با هدف خارج کردن حکومت از چنگ دو حزب اتحادیه میهنی و دموکرات کردستان بوجود آمده در آینده اداره این منطقه را به دست خواهد گرفت.
متن کامل مصاحبه کردپرس با دکتر بمو نوری، استاد دانشگاه شهر لندن:
کردپرس: گفته می شود که کردها در عراق، سوریه و ترکیه بدون حمایت کشورهای خارجی نمی توانند به خواسته های خود برسند. اما همان طور که دیدیم آمریکا و روسیه از کردها در عفرین حمایت نکردند و وانشگتن برگزاری رفراندوم را تقبیح کرد، شما چه نظری دارید؟
بمو نوری: از آنجایی که هر ملتی پویایی های قدرت مخصوص به خود را دارد، پاسخ دادن به این سوال به این شکل مشکل است. در عراق کردها می توانند بدون حمایت خارجی به خواسته های خود برسند اما مشکل اینجاست که رهبران کرد عراق فاسد، طرفدار فامیل سالاری و بسیار مشتاق به کسب منافع شخصی هستند. آنها دنبال منافع مالی و شخصی هستند که مستلزم پایمال کردن و به یغما بردن ثروت مردم است. آنها مسائلی را در مورد اقدامات دولت مرکزی ایجاد و به مردم کردستان گزارش می کنند که حقیقت ندارد. برای مثال، در اقلیم کردستان فقط 20 درصد گزارش ها در مورد روابط اقلیم کردستان با بغداد حقیقت دارد و بقیه پروپاگاندا و تبلیغات است.
کردپرس: دو حزب حاکم اقلیم کردستان خود را برنده انتخابات پارلمانی اخیر عراق می دانند اما مناقشات بزرگی بر سر نتایج سایر گروهها از جمله از سوی اپوزیسیون وجود دارد، آیا عراق و اقلیم کردستان پس از این انتخابات مسیر درستی را طی خواهند کرد؟
بمو نوری: نتیجه انتخابات دستکاری شد و اقلیم کردستان عراق در آستانه انقلاب قرار دارد. شواهد روشن و قطعی در مورد دستکاری در نتیجه انتخابات پارلمانی عراق وجود دارد و به احتمال بسیار زیاد جنگ داخلی در عراق دوباره آغاز خواهد شد و این بار اقلیم کردستان نیز جزئی از آن خواهد بود. مردم تنها یک امید داشتند و آن ابزارهای دموکراتیک و دیپلماتیک و مسیرهای تغییر بود اکنون که این مسیر و ابزار نیز آلوده شده و از بین رفته است، امید بسیار کمی برای ایجاد تغییر از طروق مدنی وجود دارد.
کردپرس: نتیجه رفراندوم که 93 درصد اعلام شد یکی از ابزارهایی است که برخی احزاب از آن به عنوان کارت آینده کردهای عراق نام می برند. آیا کردها قادر هستند از این کارت برای رسیدن به خواسته هایشان که جدا شدن از عراق است استفاده کنند؟
کردپرس: رفراندوم تلاشی از سوی رهبر غیرقانونی، غیردموکراتیک و مغایر با اصول قانون اساسی وقت اقلیم کردستان برای منحرف کردن اذهان بود. مسعود بارزانی و حکومت اقلیم کردستان عراق برنامه ای برای تقویت بنیه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی این منطقه برای بعد از برگزاری رفراندوم نداشتند. آنها از امید و رویای هر کرد عراقی برای منحرف کردن جمعیت کردها از بحران عدم پرداخت حقوق، بی قانونی های این منطقه و بازگرداندن اعتبار به دولت اقلیم کردستان که از چشم مردم افتاده بود، استفاده کردند. درست است که نتیجه رفراندوم چشم اندازی نوید بخش برای ایجاد کیان مستقل کردی به نظر می آید اما زمان برگزاری آن، پیامدها و اقدامات غیردموکراتیک، غیرقانونی و مغایر با قانون اساسی دولت اقلیم کردستان عراق باعث شده است که حق داشتن کیان مستقل کردی برای کردهای عراق همچنان غیر ممکن به نظرر برسد.
کردپرس: چرا کشورهای غربی که خود را مدافع حقوق کردها نشان می دهند اقدام جدی برای رفع بحران های اقلیم کردستان انجام نمی دهند و فقط به دیدارها با رهبران کرد و احزاب بسنده می کنند؟
بمو نوری: کشورهای غربی فقط زمانی خود را درگیر مسائل کردها و اقلیم کردستان می کنند که منافع خود را در آن ببینند. تجارت در عراق و بویژه در اقلیم کرستان از سال 2014 دچار پس رفت شده است بنابر این کشورهای غربی دیگر علاقه ای برای سرمایه گذاری بیشتر در اقلیم کردستان نشان نمی دهند. از سوی دیگر، عراق دارای روابط بسیار گرمی با دول غربی است و آنها سرمایه گذاری در سایر نقاط عراق را به اقلیم کردستان ترجیح می دهند.
کردپرس: همواره گزارش هایی درباره اختلافات داخلی در دو حزب اتحادیه میهنی و دموکرات کردستان عراق منتشر می شود. آخرین مورد جدا شدن برهم صالح از اتحادیه میهنی بود. گزارش هایی هم در مورد رقابت نیچروان بارزانی و مسرور بارزانی در داخل حزب دموکرات کردستان منتشر شده است. به نظر شما، این اختلافات تا چه حد جدی است و آیا می تواند لطمه جدی به ساختار این دو حزب وارد کند؟
بمو نوری: دو حزب حاکم در اقلیم کردستان اعتبار اخلاقی و سیاسی و هویت کردی خود را در اقلیم کردستان از دست داده اند. آنها به عنوان نخبگان سیاسی و رهبری کردی، مصبت های زیادی را برای مردم کردستان عراق به بار آورده اند. منابع مالی مردم را بر باد داده و دائما به آنها دروغ می گویند. آنها هزاران نیروی پیشمرگ را به نبرد فرستاده اند تا جان خود را فدای این رهبران کنند. آنها حتی تلاش کرده اند حقوق دموکراتیک آنها را از جمله رای آنها در انتخابات را بربایند. به گزارش ها درباره قتل روزنامه نگاران و تظاهرکنندگان نگاه کنید، اینها نمونه های تاریخی از نقض حقوق شهروندان کرد است. این دو حزب دائما در حال زمان خریدن هستند و استراتژی مشخصی ندارند. آنها افراد مسئول را بر اساس روابط حزبی، وفاداری به حزب و مشارکت افراد در نبردهای تاریخی و نه شایسته سالاری و توانایی فردی انتخاب می کنند. تصادفی نیست که افرادی که در دولت اقلیم کردستان حضور دارند فقط به فکر منافع اقتصادی خود بوده و منابع و پول افراد جامعه را بر باد می دهند.
تنها چند حزب محدود هستند که برنامه ای در راستای وحدت میهنی دارند، استراتژی اقتصادی در چنته داشته و سیستمی طراحی کرده اند که می تواند در خدمت مردم باشد. یکی از این احزاب گوران است و من باور دارم که در آینده اداره اقلیم کردستان به دست این حزب خواهد افتاد.
کردپرس: هرچند از اقلیم کردستان دور می شویم، اما چرا غرب کردها را در عفرین تنها گذاشت؟
بمو نوری: به این خاطر که حمایت از کردها در عفرین در خدمت منافع روسیه و غرب نبود. این کشورها از عفرین و کردها در مقابل تهاجم ترکیه حمایت نکردند. به عنوان نمونه، به ترزا می و انگلیس توجه کنید؛ اعراب و ترکها افراد زیادی را در عفرین به کشتن داده اند برای مثال آنا کمبل. اما چون مقامات انگلیس تفنگ تک تیرانداز به ارزش یک میلیارد دلار به ترکیه فروخته بودند حتی کلمه ای در مورد تهاجم ترکیه به عفرین بر زبان نیاوردند. سیاست دیگر در راستای اهداف انسانی نیست. البته در واقع، در گذشته هم سیاست در خدمت اهداف انسانی نبوده است. سیاست همواره بر محور منافع چرخیده است.
کردپرس: آیا معتقد هستید که کردها می توانند روزی کیان مستقل خود را ایجاد کنند؟
بمو نوری: به نظر من، کردها از چند نظر هنوز در گذشته قرار دارند؛ چرا ما می خواهیم کشور داشته باشیم؟ آیا برای این کشور می خواهیم که بتوانیم با داشتن کشور جهان بهتری ایجاد کنیم؟ و یا به این خاطر است که چون همه ملت ها کشور دارند ما هم می خواهیم کشور خودمان را داشته باشیم؟ کردها نخبگان و رهبران مناسب را برای ایجاد کیان مستقل در اختیار ندارند. کردها فاقد سازماندهی فکری برای ایجاد کیان مستقل هستند. موانع روان شناختی و فکری زیادی بر سر راه ایجاد کیان مستقل کردی وجود دارد که باید بر آنها غلبه شود. رهبران کنونی کرد قادر به رهبری و یا ایجاد دولت مستقل کردی نیستند.
برای مثال به جنبه روان شناختی جلال طالبانی یا مام جلال، رییس جمهور سابق عراق نگاه کنید؛ وی عموی ملت ها بود و علیرغم حوزه های اختیاری محدود در قدرت، کار بزرگی برای کردها و اعراب در عراق انجام داد. می توان گفت که اتحاد در عراق پس از سال 2003 تا زمان فوت مام جلال مرهون وی بود. فقط دیپلماسی وی توانست سیستم فرقه ای جدید در عراق را مدیریت کند؛ او مردی بود که توانست کردها، شیعیان و سنی ها را تا حدی متحد کند. اگر چه وی تصمیمات سوال برنگیزی را نیز انجام داداما ما نمی خواهیم بدی کسی را که در گذشته، بیان کنیم اما فساد و تصمیمات بدی که وی گرفت مرهون پیامدهای منفی نداشتن دو چیز بود؛ سواد و فهم عمیق قدرت. مام جلال مانند بسیاری دیگر از افراد حاضر نبود قدرتی را که در اختیار داشت درک کند. من بخشی از زندگیم را به برجسته کردن پیامدهای غیرسازنده به دست گرفتن قدرت بدون درک آن اختصاص خواهم داد: این پیامدها شامل تبدیل شدن نداشته ها به داشته های فراوان، تغییرات و بازترسیم هایی که اتفاق می افتد و زنجیره ای از تاثیرات زیانبار آنها.
وقتی یک نسل بدون داشتن دارایی و مالکیت زندگی کرده و برای زندگیش مجبور بوده قرنها بجنگد، تغییر دادن و شکل دهی دوباره عادات زندگی آن در زمانی بسیار کوتاه مشکل است. چطور چنین رهبرانی می توانند به ما به عنوان یک پروسه نگاه کنند؟ وقتی آنهایی که در آنی همه آنچه را که در طول زندگی نداشته اند به یک باره به دست می آورند، همه یا بخشی از اصول خود را از دست می دهند.
کد خبرنگار: 40101
نظر شما