همه می دانیم دانشگاه آزاد اسلامی مولود انقلاب است و با هدیه امام خمینی(ره) جان گرفت. در زمانی که این دانشگاه تاسیس گردید، چشم جوانان مشتاق به تحصیل بیشتر به آن طرف کورسوی اقیانوس ها بود.
دوری از خانواده، تغییر فرهنگ ، مسائل مالی و ....از تهدیدات اصلی این نگاه بود. با تاسیس این دانشگاه تهدیدات مختلف خنثی شد. علیرغم اینکه برای تاسیس رشته های دانشگاهی قوانین سخت را برای این دانشگاه وضع نمودند ، اما به دلیل استقبال مردمی و عدم توانایی و امکانات نظام در آن زمان برای گسترش آموزش عالی در اقصا نقاط کشور، دانشگاه آزاد اسلامی موفق به گسترش جغرافیایی ، نه تنها در سراسر ایران بلکه در خارج از کشور مانند امارات، لبنان و غیره شد.
تجربه موفق مدیریتی در جذب سرمایه و ارائه دانش و ایجاد عدالت آموزشی غیر دولتی سبب حسادت برخی نخبه های علمی و غیر علمی شد و به فکر تاسیس انواع موسسات دولتی غیر انتفاعی افتادند و در هرجایی که یک واحد دانشگاه آزاد تاسیس شده بود، موسسات آموزشی دولتی غیر انتفاعی با کمترین امکانات و کادر آموزشی تاسیس شدند و این سبب شد جذب و تربیت نیروی جوان به عنوان دانشجو در مسیر رقابت شدید قرار گیرد.
البته این رقابت از زمان دولت نهم بسیار هویدا شد که حتی با ورود مدیران دولتی به این دانشگاه نیز نتواند این رقابت ناسالم را تعدیل نماید.رقابت تا بدان جا رسیده که برخی از دانشگاه ها برای جذب دانشجو به روش های مختلفی متوسل شده اند که از جمله آنها تماس با تک تک داوطلبان است!.
در بسیاری از این موسسات، تحویل مدارک اولیه از طریق ایمیل و واریز اندکی شهریه، بدون تشکیل کلاس و حتی رفتن به موسسه ، موجب صدور مدرک به شرط پرداخت شهریه کامل می شود.کاهش جمعیت،کاهش ازدواج نسل جوان،کاهش باروری زوجین، وضعیت نامناسب اقتصادی خانوارها ،افزایش بیکاری، کاهش استخدام های دولتی و حتی غیردولتی ، تعدد مراکز آموزش عالی ، عدم انگیزه یا انگیزه آنها تنها به رشته های پر طرفدار در بین جوانان از مهمترین دلایل خالی شدن صندلی دانشگاه های کشور در این برهه می باشد.
بنابر موارد فوق سیستم آموزش عالی کشور باید مهندسی مجدد شود. و اگر مجلس شورای اسلامی بتواند همین یک مورد را اصلاح نماید کمک بزرگی به پیشرفت و آینده کشور خواهد نمود؛ اما متاسفانه مجلس نیز اکنون آموزش عالی کشور را رها کرده است و گویی برای هیچ نهادی در این کشور رسیدگی به وضعیت نامناسب آموزش عالی اولویت نیست. حال که مجلس و دولتمردان، انگیزه آنچنانی برای ورود و حل مشکل علمی کشور نیستند ، دانشگاه آزاد اسلامی باید خود تدبیر نماید تا حق و حقوق خود ، اساتید، کارمندان و دانشجویان را استیفا نماید. آنچه که امروز اتفاق می افتد فشار بر کارکنان خدوم است که سال ها عمر گرانبهای خود را با دریافت ناچیز و با امید به فردای بهتر شبانه روز تقدیم دانشگاه نموده اند.
استراتژی اول: استفاده از پتانسیل نمایندگان مجلس شورای اسلامی
دانشگاه آزاد اسلامی نه تنها برای دولت بار مالی ندارد بلکه با پرداخت بیمه و مالیات بخشی از درآمدهای دولت را تامین می کند، این درحالیست که 40 درصد آموزش عالی کشور را که منجر به تربیت نیروی متخصص و مورد نیاز کشور است برعهده دارد و در اشتغالزایی نیز نقش بسزایی داشته و با تاسیس شرکت های دانش بنیان در آینده نزدیک قادر به رفع بسیاری از مشکلات کشور خواهد شد؛ در همین حال بسیاری از مراکز آموزش عالی غیر انتفاعی نه تنها دریافت کننده بودجه از دولت بوده، بلکه حاضر به استخدام پرسنل نشده و درآمد آنها به جیب شماری اندک واریز می گردد و موجبات اشتغالزایی را نیز ندارند، از همه مهمتر اغلب از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی به صورت حق التدریس استفاده می کنند.
لذا نمایندگان مجلس شورای اسلامی با تصویب یک طرح جامع ، قادر به ساماندهی پراکندگی جغرافیایی و بیش از نیاز مراکز آموزش عالی و بازی با سرنوشت علمی جوانان خواهند شد.مخصوصا بر اساس گزازشات صدا و سیمای جمهوری اسلامی، در برخی از آنها با سوء استفاده از تبلیغ دولتی بودن ، مدارک خاص اعطا می گردد ؛ فقط کافی است ثبت نام اولیه را انجام دهید!
استراتژی دوم: کاهش پراکندگی جغرافیایی واحدهای دانشگاهی
این استراتژی باید بعد از استراتژی اول صورت گیرد، بدین صورت که در هر استان تنها 3 الی 4 واحد دانشگاهی در شمال، جنوب و مرکز یا بر حسب تراکم جمعیت و وضعیت توپوگرافی، دسترسی آسان به سایر نقاط، وجود داشته باشد و این مسئله سبب ادغام آمازیشگاه ها ، کتابخانه ها و بسیاری دیگر از امکانات خواهد شد. اکنون بسیاری از آزمایشگاه ها و وسایل موجود در آنها علیرغم پیشرفته بودن بلا استفاده شده اند.
استراتژی سوم : تبدیل به احسن
در بسیاری از واحدها املاک به صورت ساختمان یا زمین (مسکونی و کشاورزی) بوده که برخی از ساختمان ها به دلیل فرسودگی یا عدم دانشجو نفعی برای دانشگاه ندارد، بلکه نگهداری آنها مستلزم صرف هزینه است. همچنین برخی از زمین های واگذار شده کشاورزی دور از شهر و از نوع درجه 3 یا 4 و بدون انجام عملیات اصلاحی کشاورزی، غیرقابل کشت می باشند .
می توان با تاسیس طرح های تولیدی و اشتغالزا آنها را به چرخه تولید آورد، در این صورت لازم است کمیته فنی در این زمینه در هر استان تشکیل گردد تا از طریق دانشکده های کشاورزی آنها را سامان داد و با بهره گیری از وام صندوق های مختلف در وزارت جهادکشاورزی، صنعت ، معدن و تجارت نسبت به تاسیس گاوداریها، پرواربندی، تولید و فراوری گیاهان دارویی، گلخانه ها، سردخانه و صنایع تبدیلی و جانبی، به نام دانشگاه اقدام نمود. همچنین می توان زمین هایی که قابلیت ساخت و ساز دارند را تبدیل به احسن نمود.
استراتژی چهارم: ورود به انجام طرح های ملی ، منطقه ای و جهانی
ورود به طرح های ملی مانند انجام اکتشافات نفت و گاز، آبیاری یکپارچه اراضی ، احیای مراتع، مطالعات مختلف طرح ها مانند احیای تالاب ها، طرح های صنعتی و غیره با استفاده از پتانسیل های نهفته دانشگاه می تواند گامی موثر در ادامه حیات دانشگاه باشد.
نظر شما