وقتی به زمان تولد کسب وکارهای عظیم تا خرد جهان نیم نگاهی اندازیم بعد از بحران های اقتصادی و اجتماعی مردم از حاشیه امن خارج و توانستند کارهای مفیدی را که تبدیل به کسب وکارهای بین الملی شوند رقم بزنند
نمونه آن سوییشیرو هوندا در ۱۹۴۸ با تبدیل کردن دوچرخه به موتور توانست برندی جهانی در حوزه موتور سیکلت را روانه بازار نماید که کمتر کسی در دنیا وجود دارد که از برندش استفاده نکرده باشد یا آرزوی داشتن آن را نکرده باشد.
بحران های اقتصادی در کنار معایبی که دارند می تواند در اصلاح الگوی مصرف و تغیر رفتار مصرف و خرید مردم موثر واقع شود مردم مخصوصا مردمی که وابستگی زیادی به دولت دارند و استقلال مالی ندارند و با یارانه و حقوق کارمندی و کوپن و امید به آن امرار معاش می نمایند اکثرا در بحران های اقتصادی و کدر شدن روابط سیاسی دولتها آسیب می بینند ولی اگر مردم متفق القول باشند و از لحاظ مالی مستقل باشند در روابط سیاسی کمتر متضرر می شوند.
ایران خواه ناخواه در وزش بی مروتی همتایان خود در کشورهای مختلف قرار گرفته است و به دلیل وارداتی بودن برخی محصولاتش با کدر شدن روابط سیاسی مردم با سختی مواجه می شوند ولی اگر دقیقا به این قضیه متمرکز شویم نیازی به اختراع و ارایه چیز جدیدی نیست همین چیزهای که آنها تولید کردند و ما وارد می کردیم را تولید کنیم و از آن منتفع شویم.
شاید اول سخت بنظر برسد ولی با تلاش و آزمون و خطا می توان با همان سبک تولید کرد و نیاز کشور را برطرف نمود
وقتی سر تا پیاز کار تولید ما به آنها وابسته باشد و آنها به ما وابستگی نداشته باشند در این مواقع به راحتی ما را کنترل و با میل خود بازی می دهند و این امر محقق نخواهد شد مگر با تلاش مردم و کار کردن جوان این مرزو بوم
مطمنا در کشورما هم هونداهای وجود دارند که تا امروز وارد بازی نشده اند و یا حاشیه امنی داشته اند بهتر است برای نجات خود و مردم به کارهای اقتصادی نه کارهای رانت و خرید و فروش سکه روی آورند ما اگر فقط دنبال راه راحت برای امرار معاش خود باشیم باید تا اخر عمر چشم به دست بیگانه باشیم و اجازه دهیم آنها تعیین کنند که جنس داخل کشور ما چه نرخی داشته باشد
کشور خوب با مردمانش پیشرفت خواهد کرد و با همان مردمان هم مصرف کننده خواهد بود.
نظر شما