به گزارش خبرگزاری کردپرس، دکتر حمید حیدرپناه، مدرس دانشگاه و روزنامه نگار ایلامی در یادداشت خود مینویسد:
در عصر حاضر که جامعه به واسطهی پیشرفتهای ارتباطی و حرکت به سوی جهانیشدن دستخوش تغییرات فراوانی شده و تحولات فکری و فرهنگی با سرعت بیشتری صورت میگیرد تفاوت بین نسل ها پررنگتر از همیشه شدهاست.
امروزه اکثرا، جوانان نسل جدید و خصوصاً دههی هفتادی را بسیار متفاوت از نسلهای قبلی میدانند که سلایق، آرمانها و جهانبینیهای خاص خود را دارند و پرچمداران تغییرات بنیادی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند.
البته بسیاری از تفاوتها طبیعی است و قطعاً بین نگاه و منش جوانان نسلهای پیش که انقلاب و سپس جنگ را تجربه کردند با نگاه جوانان نسل جدید که در شبکهای از ارتباطات جهانی زیست میکنند، تفاوتهای بارزی وجود دارد.
شرایط محیطی که نسلهای قبلی در آن پرورش یافتند روحیه شهادتطلبی، ایثار، کمکهای داوطلبانه، مبارزه با فقر و... در وجود آنها پررنگتر و در تفکرات نسلجدید، آزادیاجتماعی، رفاهطلبی، ابراز وجود، هیجانطلبی و... نمود بیشتری دارد.
با همهی اینها گاهی شاهد رشد و ظهور جوانان دههی هفتادی هم بودهایم که با کنشهایشان بر همهی این باورها مهر باطل زدند و نشان دادند بخش زیادی از تغییرات فکری و اجتماعی میتواند ناشی از محیط خانوادگی، دوستان و جامعهی پیرامونی هم باشد و ارزشها در وجودشان پرورش یابد. خصوصاً در عرصهی جهاد، ایثار و شهادت که امروزه شاهد ظهور نمونههای بارزی از این نسل در این حوزه هستیم.
اشتیاق جوانان دههی هفتادی برای حضور در جبهههای دفاع از حرم اهلبیت که دوشادوش پیشکسوتان دفاعمقدس جنگیدند و بسیاری از آنها به شهادت رسیدند، نمونهی بارزی از این حوزه است که امروز شهید «محسن حججی» به عنوان سمبل این نسل نه تنها در ایران که در عرصهی جهانی هم چهرهای شناخته شده است.
یکی دیگر از عرصههایی که امروزه نشان دهندهی تمایلات دههی هفتادیها به ارزشهای ایثارگرانه است حضور در اردوهای جهادی در مناطق محروم و دورافتاده است که شهیدان «سیدمحمد حسینی» و «امین آقابابایی شیرازی» اسطورههای ماندگار این عرصه بودند که یکسال پیش در مناطق محروم استان کرمانشاه و شهرستان گیلانغرب در جاده منتهی به روستای "مورتشاوله" دچار سانحه شده و به شهادت رسیدند.
شهید سیدمحمد حسینی (کاکی) متولد سال 75 در استان ایلام و دانشجوی ممتاز ترم هفتم رشته مهندسی معماری دانشگاه امیرکبیر تهران بود، پرورشیافته خانوادهای مذهبی و انقلابی که پدرش (سید حسین) از خادمان بی ادعای انقلاب و عمویش سردار «سیدصادق حسینی» از دلاوران هشت سال دفاع مقدس بود و در حالحاضر فرماندهی سپاه امیرالمومنین (ع) استانایلام را بر عهده دارد.
جوانی شاداب و مومن که در کلاس زبان عبری شرکت میکرد و میگفت: هدفش این است تا خود را برای نبرد با اسرائیل آماده کند.
این شهید بزرگوار که از فعالان بسیج محله و دانشگاه بود در عرصهی فرهنگی، مذهبی و امورات خیرخواهانه فعالیتهای درخشانی داشت و قبل از اعزام به اردوهای جهادی برنامهی «سهشنبههای مهدوی» را همراه یار دیرینهاش شهید شیرازی و سایر دوستانش در چهارراه ولیعصر تهران اجرا میکردند و به نوعی نمونه بارزی از جوانانی بودند که به ندای آتشبهاختیاری مقام معظم رهبری لبیک گفته و به صورت خودجوش به فعالیتهای فرهنگی و ارزشی میپرداختند.
بدونشک روحیه ایثار و شهادتطلبی که در وجود این جوان دهههفتادی بود چیزی کمتر از رزمندگان سالهای هشتسال دفاعمقدس نداشت و چه بسا در عصر حاضر با این همه زرقوبرق و امکانات به این درجه از معنویت رسیدن به مراتب ارزشمندتر به نظر میرسد، همان مسیری که قبلاً شهید محسن حججی رفته بود و از همین اردوهای جهادی آغاز و به جاودانگی در جبهههای سوریه ختم شد.
آخرین نوشته کوتاه شهیدحسینی خطاب به مادرش سندی گویاست با هزاران حرفناگفته و بیانگر آرزوی دیرینهی این جوان دهههفتادی و بیقراریاش برای شهادت که میتواند الگوی ارزندهای برای جوانان همنسلش باشد و همچنین برگ زرینی در تاریخ انقلاب که فرهنگ ایثار و شهادت توانسته بهخوبی بین نسلها جریان یافته و شاهد تداوم ارزشها در میان نسلهای سوم و چهارم انقلاب باشیم.
آخرین نوشته شهید دو روز قبل از شهادت:
«سلام مامانجونم. با توکل به خداوند عازم شدهام دعا کنید که از بنده حقیر پذیرفته شود که انشاالله عاقبت بخیری و شهادتم امضا گردد. حلالم کنید. نوکر شما سیدمحمد» دوم شهریورماه نود و شش.
نظر شما