به گزارش خبرنگار کردپرس، سیزدهمین جشنواره بین المللی تئاتر خیابانی مریوان با حضور گروه های نمایشی از داخل و خارج ایران کار خود را آغاز کرد. جشنواره ای که امید می رود اجراهای آن با محتواهایی همراه با نیاز مخاطبان یا تماشاگران باشد. تماشاگرانی که همیشه بهترین داوران در عرصه های مختلف بوده و هستند.
با این وصف باید دید که آیا این دوره از جشنواره می تواند معنای واقعی یک اجرای خیابانی را به مخاطب القا کند و ذهن ها را به تسخیر خود درآورد یا نه. این درست همان مسئله ای است که اکثر کارشناسان فعال در حوزه تئاتر نسبت به آن تأکید دارند. یعنی درگیر کردن تماشاگر در تئاتر خیابانی.
«کیان مرادی» و «پیمان دانشمند» از کارشناسان مطرح تئاتر کشور در گفت و گو با خبرنگار کردپرس بر این باورند که نمایش های خیابانی باید از دل مردم گرفته شده باشد و به بیان هر آنچه تئاتر صحنه ای نمی تواند بگوید، بپردازد.
* اینکه گفته می شود تئاتر صحنه ای از دل تئاتر خیابانی گرفته شده بر چه مبنایی است؟
کیان مرادی: چیزی که کمتر رواج دارد در کشور ما درباره تئاتر، شامل دو نوع دسته بندی است؛ تئاتر بیرونی و تئاتر درونی.
با این وصف تئاتر بیرونی یعنی تئاتری که زیر یک سقف اجرا نمی شود و سقف آن آسمان و ستارگان است و قدمتی دارد به اندازه زایش انسان یعنی از ازل. چون که اگر بخواهیم رادیکال با این قضیه برخورد کنیم و نظریه آئینی خواستگاه تئاتر را در آن دخیل کنیم باید گفت که قدمت تئاتر بیرونی بر می گردد به روزی که انسان زندگی را روی زمین شروع کرد.
برای پیدا کردن نقطه عطف این مورد از فستیوال های سالانه تئاتر در یونان باستان باید نام برد که این شکل از تئاتر رفته رفته جلو می رود و به شکل تئاتر صحنه ای در امروز، مشاهده می شود.
برای تئاتر خیابانی باید اشاره کرد به زمانی که کارناوال ها به وجود می آیند و این کارناوال ها از مان بدو تولد بشر وجود داشتند اما نقطه عطف جایی است که تئاتر وقتی که از دل تئاتر یونان باستان به صحنه کشیده شد یعنی دورانی که تئاتر در کلیساها اجرا می شد و کشیش ها در مخالفت با اجرای تئاتر قد علم کردند، گروه های تئاتری برای اینکه به فعالیت های خود ادامه دهند صحنه را ترک و به بیرون آمدند و به مردم گفتند اگر اجازه دیدن تئاتر ندارید و اگر تئاتر باعث می شود حرمت کلیسا شکسته شود ما تئاتر را بیرون آورده و به خدمت مردم می آییم و این گونه بود که دوباره یک رجعتی شد به دنیای ماقبل مسیحیت و مجدداً تئاتر به میان مردم آمد و حالت خیابانی خود را پیدا کرد.
اگر از انواع تئاتر بیرونی بگوییم این شکل از تئاتر خیلی بیشتر در قرن بیستم به صورت علمی رواج پیدا کرد و دنبال شد و به آن اصلاح happening یا اتفاق و رویداد داده شد که این رویداد شامل بازیگران یک تئاتر بیرونی است که خارج از صحنه اجرا می کنند و چینش خاصی می گیرند و مجزا شده و یک مفهوم را با حرکات نمایش القا می کنند و این اتفاق می تواند در هر کجا رخ دهد.
پس تئاتر بیرونی از بدو تولد بشر وجود داشته، از آئین ها به وجود آمده و رفته رفته درون صحنه می رود و به دلیل مسایلی که اجرا کنندگان اجازه اجرا پیدا نمی کنند، مجدداً در دوران مسیحیت به بیرون می آید و این گونه می شود که تئاتر خیابانی از دل چنین تئاتری شکل می گیرد.
پیمان دانشمند: با توجه به اینکه ماهیت تئاتر به عنوان عبادت و شکرگزاری خداوند و در محیط آزاد و بیرون انجام می پذیرفته این جایگاه را برایش قایل هستند و باید دانست که تئاتر خیابانی یک اعتراض بوده که به انواع مختلف در تئاتر صحنه ای نمود یافته است.
* باتوجه به گستردگی تئاتر خیابانی، تأثیری که دارد در مقایسه با تئاتر صحنه ای به چه میزان است؟
کیان مرادی: بی تردید تئاتر خیابانی می تواند تأثیرگذارتر از صحنه ای باشد به دلیل اینکه فراگیرتر است. تئاتر خیابانی تماشاگر را می تواند حتی به صورت فیزیکی در اجرا دخیل کند یعنی تماشاگر را به مثابه یک اجراگر در کار اجرا درگیر می کند. این شکل از تئاتر در فروشگاه ها، خیابان ها، پارک ها و حتی پارکینگ ها قابل اجرا است.
در واقع وجه تمایزی که با تئاتر سنتی یعنی تئاتری که عموم ملت آن را به عنوان تئاتر صحنه ای می شناسند دارد، این است که به جای اینکه تئاتر در گوشه ای نشسته باشد و مردم را به سوی خود جلب کند، تئاتر به مردم می گوید همان جایی که هستید بمانید و من به سراغ شما می آیم.
متأسفانه این شکل از تئاتر در ایران مختص به جشنواره شده اما باید دانست که تئاتر خیابانی ذاتاً مخالف مکان مند بودن و جشنواره مند بودن است. وقتی جشنواره خیابانی برگزار می کنیم باز هم داریم تئاتر خیابانی را محدود به مکان می کنیم و باید به سمتی برویم که مختص به مکان نباشد چون فراتر از مکان بوده و در حقیقت مکان آنجایی است که تماشاگر وجود دارد.
پیمان دانشمند: یکی از مستقیم ترین تأثیراتی که دارد به این جهت که تئاتر بین مردم بوده و اجرا می شود، این است که کل شهر درگیر این رویداد می گردد و اگر جشنواره ای هم باشد مانند جشنواره های صحنه ای متمرکز به تعداد خاصی نخواهد شد.
* برای محتوای تئاتر خیابانی چه معیارهایی در مقایسه با تئاتر صحنه ای باید مدنظر قرار گیرد تا تماشاگر را به خود بگیرد؟
کیان مرادی: پاسخ این سؤال این می شود که هر آن چیزی که در تئاتر درونی از گفتن آن قاصریم. یعنی اینکه اگر قرار باشد مجدداً در تئاتر خیابانی ما بیاییم همان چیزهایی را با همان ظرفیت هایی که در تئاتر درونی اتفاق می افتد را دوباره بیان کنیم، تکرار مکررات بوده و این عاقلانه نیست.
ببینید سینما به عنوان مثال به چه دلیل این حجم از مخاطبان را به همراه دارد به دلیل اینکه دست روی مسایلی گذاشته که تئاتر از گفتن آن ها قاصر است.
زمانی کارگردان بزرگ آوانگارد قرن بیستم به نام «یرژی گروتوفسکی» تئاتر را به سمتی پیش برد و از ظرفیت هایی استفاده کرد که سینه ها از گفتنش قاصر بود و به این شکل تئاتر را زنده نگه داشت. او می گفت تماشاگر باید نفش کشیدن و هرچیز دیگر بازیگر را احساس کند.
در واقع تئاتر خیابانی باید از لوکس بودن خارج شود. متأسفانه تئاتر در کشور ما به دلیل اینکه یک هنر وارداتی است تبدیل به یک کالای لوکس شده و تئاتری ها از قشر بالادست جامعه هستند و مخاطبان تئاتر هم خاص هستند و این بیراهه رفتن و مخالف ذات تئاتر است. لذا خیلی بجاست که تئاتر خیابانی این بار خود را در جایی بنشاند که تئاتر صحنه ای از گفتن آن قاصر است. یعنی همجنس و همگام بودن با مردم و اینکه از دل مردم آمدن و باز به مردم برگشتن را رعایت و حتی تماشاگر را به صورت فیزیکی وارد اجرا کند.
در همین زمینه یکی از کارگردان بزرگ برزیلی به نام «آگوستو بوال» تئاتری را پی ریزی کرد که تماشاگر همان بازیگر تئاتر بود و خودش وارد اجرا می شد و اجرا می کرد.
بنابراین تئاتر خیابانی باید شکلی از اجرا بوده که صدای خاموش قشر پایین دست جامعه باشد و در اجرا درگیر شوند و حرف هایی که هیچ وقت هیچ جا نمی توانند بزنند به هر دلیلی از اقلیت مذهبی بودن، زیر فشار قدرت حاکمه بودن و سخت بودن معیشت زندگی در نظام اجتماعی نادرست، عنوان کنند. اجرا کنندگان تئاتر خیابانی باید یا نمایندگانی از طرف مردم باشند و یا اینکه مردم را وارد اجرا کنند. این از جمله ظرفیت هایی است که تئاتر صحنه ای از گفتنش می تواند قاصر باشد و تئاتر خیابانی باید اینها را برجسته سازد.
پیمان دانشمند: اولین معیار، خیابانی بودن تئاتر خیابانی است که در خیابان اتفاق بیافتد و قابلیت استفاده از عوامل، اشیاء و افراد خیابان را داشته باشد. دومین موضوع هم باید در خیابان اتفاق بیافتد و از خود مردم کوچه و خیابان باشد. یعنی دقیقاً از جنس مردم بودن.
* و اینکه گفته می شود یکی از عوامل کشیده شدن اجرا به خیابان «سیاست» بوده چقدر قابل قبول است و چرا؟
کیان مرادی: در مورد این سؤال باید بگویم بله درست استنباط شده اما یک مقوله ای را باید در نظر گرفت که به بیراهه نرویم و آن این است که سیاست چیست. سیاست مختص به دول نیست، مختص به قدرت حاکمه و ارتباط حکومت های دنیا با یکدیگر نیست. همین که گروه های نمایشی برای مدتی در مکانی به برگزاری جشنواره می پردازند با وجود هرگونه رقابت و مسایل دیگری که از نظر سیاسی با هم دارند در واقع سیاستی مابین آنان حاکم است. سیاست جریان پیچیده ای دارد. سیاست تعیین کننده ارتباط مابین افراد در یک جامعه بوده که مسایل سیاسی در بین آنان حاکم است.
بنده به جای لغت «سیاست» از لغت «انقلابی» بودن استفاده می کنم. تئاتر خیابانی تئاتر انقلابی است اشاره من به سمت انقلاب خاصی نیست. همه انقلاب ها نه فقط کلان ها بلکه انقلاب های خرد هم مدنظر است. این انقلاب مختص به مسایل قدرت حاکمه نیست و می تواند اجتماعی، مذهبی و ... بوده و حتی از درون یک خانواده شکل گرفته باشد.
تئاتر خیابانی اعتراضی است و اعتراض می کند و خواهان منقلب شدن در جریان انقلابی است و این تفاوتی است که با سایر تئاترهای دیگر دارد و به عنوان شاخه ای از تئاتر می تواند محتوایی همانند اعتراضی بودن داشته باشد و این خاصیت انقلابی و اعتراضی بودن باید لحاظ شود به این دلیل که بسیار ارزان و همه جا قابل اجرا شدن است. همانند گروه تئاتر «پیتر شومان» با عنوان «نان و عروسک» که معتقد بودند همان گونه که ملت به نان نیاز دارد به تئاتر هم نیاز دارد و ما تئاتر را برای مردم می بریم چون رایگان است و در همه جا و به همه کس می تواند صدایش را برساند.
پیمان دانشمند: همان طور که در بالا اشاره شد چون تئاتر خیابانی خواستگاه اعتراض و سیاست بوده است پس این گفته قابل قبول خواهد بود چرا که به بیان حرف های مردم و هرآنچه در جامعه رخ می دهد می پردازد./
* گفت و گو: زیبا امیدی فر
نظر شما