به گزارش خبرگزاری کردپرس، خلیل کمربیگی، مدرس جامعهشناسی ایلامی طی یادداشتی که آن را در اختیار کردپرس قرار داده است، به واکاوی علل جنون احتکار و خرید در روزهای اخیر پرداخته است. این جامعهشناس ایلامی معتقد است که احساس ناامنی اقتصادی و ارجحیت داشتن منافع فردی را باعث بروز این رفتار اجتماعی در ایلام میداند.
در یادداشت واردهی این جامعهشناس ایلامی میخوانیم:
مدتی است نوسانات بازار و آشفتگی در مدیریت اقتصادی، سبب شده است تا افراد جامعه دچار نوعی اضطراب شده و احساس ناامنی اقتصادی آنها فوران کند و خرده نظام اقتصاد و بازار را به سمت فروپاشی بکشاند. احساس ناامنی ناشی از فقدان مدیریت اقتصادی بر روح و روان شهروندان به گونه ای سیطره پیدا کرده که پیامدهای آن در بازار، فروشگاه های خالی و منازل انباشته از کالاهای مختلف مشاهده میشود.
در سدهی اخیر، جوامع زیادی با بحران های اقتصادی مواجه شده اند اما پاسخ شهروندان در جوامع توسعه یافته و حتی برخی از جوامع در حال توسعه، به جای خرید و احتکار، "نه" به آنها بوده است. رفتاری که درست نقطه ی مقابل رفتار شهروندان در جوامعی است که در ناامنی به سر برده و احساس امنیت در آن ها پایین می باشد.
مطالعات تاریخی بیانگر آن است که تاریخ این سرزمین با تاریخ ایلات و طوایف گره خورده است و در هر دوره ای ایران در چنگال یک ایل گرفتار آمده است و به تبع آن مناسبات و خلقیات جوامع ایلیاتی و طوایفی بر جامعه سایه افکنده است. از شاخصه های بارز جامعه ی ایلی، احساس ناامنی و ارجحیت منافع فردی بر جمعی است. همچنین ساختار جامعه ی ایلی ناپایدار بوده و بی ثباتی ناشی از غلبه ی ایلات بر یکدیگر و به تاراج رفتن جان و مال افراد در این تاخت و تازها، ذهنیتی تاریخی برجای نهاده طوری که در زمانه ی سختی، هر فردی باید به منافع خود بیندیشد.
بر این پایه، جوامعی که سده های زیادی، ناامنی و بی ثباتی را تجربه کرده اند به شدّت مستعد این مسأله بوده و در همه حال باید در حالت آماده باش به سر برند [پدرم همیشه توصیه می کرد: انسان باید هم خودش هم وسایل مورد نیازش همیشه آماده باشد؛ حتّی موقع خواب. شاید یکهو داد زدند: "هی هات". باید بتوان به راحتی مقابله یا فرار کرد روله]
بنابراین سیطرهی احساس ناامنی و ارجحیت داشتن منافع فردی، از ویژگی های چنین جوامعی است. در این حالت به جای برجسته بودن حس شهروندی، احساسهایی چون هم خانوادگی و عباراتی مانند "هووز" فراگیر می شود و خاصگرایی در خُردترین حالت بروز می یابد. در این نوع جوامع، منافع آنی و زودگذر اهمیت می یابد و "امشب" مهمتر از "آینده" خواهد بود. نوع دوستی، مشارکت عام، اعتماد تعمیم یافته، سرمایه ی اجتماعی مدرن و مفاهیمی اینچنینی، در این جوامع کمتر به چشم می آیند.
نتایج تحقیقات و تجربیات زیسته نشان می دهد این امر به ویژه در زمانی که جامعه با بحران های مختلف اقتصادی و سیاسی روبرو می شود تشدید می شود. اضطراب بر افراد جامعه چیره می گردد و افراد مختلف به گونه ای جنون آمیز، احساس مسؤلیت اجتماعی خود را فراموش کرده، منافع جمعی را زیرپا نهاده و در پی آنند تا به هر صورتی شده، گلیم خود را از این سیلاب بیرون کشند.
از سوی دیگر نتایج یک پژوهش علمی در استان ایلام که توسط نگارنده انجام گرفته است، نشان می دهد که "سطح پایین احساس مسئولیت اجتماعی"، پس از "بیکاری" و "پایین بودن فرهنگ کار و تلاش در جامعه" سوّمین مسأله ی فرهنگی استان ایلام می باشد.
مسأله ی "جنون خرید و احتکار" در زمان بحران، مسأله ای فرهنگی است که ریشه ی تاریخی آن برجسته تر است. زمینه ها و ذهنیت تاریخی این مشکل به نوعی، بر نهادینه شدن برتری منافع فردی تأثیر گذاشته و اصلاح آن نیز نیازمند زمان و انجام فعّالیت های فرهنگی است.
دگرخواهی و تقدّم منافع جمعی بر فردی، یکی از شاخصه های روحیه ی ایثارگری است و ارتقای آن در جامعه، نیازمند بالابردن سطح سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی است و نقش نهادهای خانواده، آموزش و رسانه ها در این زمینه بسیار با اهمیت است به گونه ای که بدون همراهی و سرمایه گذاری این نهادها، بهبودی در این مسأله صورت نخواهد گرفت.
نظر شما