از قتل طاهر الچی رئیس کانون وکلای دیاربکر سه سال گذشت. الچی هنگام برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی برای حفظ مسجد تاریخی شیخ مختار، مشهور به منارۀ چهار پایه که در سدۀ شانزدهم میلادی بنا شده، و دور کردن درگیری های شورشیان مسلح کرد و نیروهای امنیتی حکومت ترکیه از مناطق غیرنظامی، به قتل رسید. برای گرامی داشت یاد طاهر الچی با برخی از موکلانش مصاحبه کردیم، آنها او را از نزدیک می شناختند و او را نه وکیل، که برادر خود می دانستند.
تقریباً همۀ موکلان الچی که ما با آنها مصاحبه کردیم، در هر سن و سالی که بودند، او را «برادر طاهر» می خواندند. یکی از موکلانش گفت: «او در حالی کشته شد که تلاش می کرد از کشته شدن مردم جلوگیری کند.» یکی دیگر از آنها معتقد است اگر الچی به قتل نمی رسید روند پرونده های بی شمار او بسیار متفاوت می بود.
الچی که هنگام مرگ خود رئیس کانون وکلای دیاربکر بود، به عنوان مدافع بی باک ستم دیدگان مشهور است. الچی برای پرونده های نقض حقوق بشر در دادگاه حقوق بشر اروپا به وکالت از سوی خانواده های کرد معروف است، که در بسیاری از آنها برنده شده بود.
علاوه بر این، الچی برای دفاع از ناپدید شدگان قهری در دهۀ 1990 و خانواده های آنها نیز شناخته شده است. او همیشه دوست داشت پرونده های مربوط به نقض حقوق بشر، اعدام های فرا قانونی و شکنجه در هنگام بازداشت را قبول کند.
یکی از حساس ترین پرونده های الچی کشتار کوشکونار بود (یعنی کشتار کوشکونار و کوچاغلی) که در آن نیروهای حکومت ترکیه 38 روستایی کرد را کشته و دو روستای کوشکونار و کوچاغلی، در نزدیکی شرناخ در جنوب شرقی ترکیه را ویران کردند. ارتش ترکیه در سال 1994 با هواپیماهای جنگی این دو روستا را بمباران کردند، همۀ خانه های آنها را تخریب کردند و حتی حیوانات اهلی را نیز کشتند.
الچی به خاطر نقض حق حیات از حکومت ترکیه شکایت کرد. دادگاه ترکیه به خاطر فشار شکایت را رد کرد. الچی به وکالت از سوی روستاییان به مدت 20 سال به دادگاه های مختلف شکایت کرد و در سال 2006 پرونده را در دادگاه حقوق بشر اروپا طرح کرد. این دادگاه در سال 2013 به سود روستاییان حکم صادر کرد و مقرر کرد در مجموع دو میلیون و 305 هزار (2,305,000) یورو غرامت به خاطر آلام خانواده های قربانیان و پنج هزار و هفتصد (5,700) یورو به خاطر جبران خسارت مادی به 38 شاکی پرونده پرداخت شود.
عبدالله بوزان یکی از اهالی روستای کوشکونار گفت: «دلم خیلی برایش تنگ شده.» او افزود: «روستای ما بمباران شد. هیچ کس نمی خواست وکالت پروندۀ ما را قبول کند، اما او قبول کرد. حتی وقتی ما نا امید شدیم و پرونده را رها کردیم، او رها نکرد.»
رسول صادق وکیل و شهردار پیشین ادیل در استان شرناخ گفت الچی یک قهرمان محلی بود و تنها دلیلی که او در انتخابات سال 2002 به نمایندگی پارلمان انتخاب نشد، حد نصاب 10 درصدی انتخابات پارلمانی بود. صادق گفت الچی برای حذف حد نصاب 10 درصدی به دادگاه حقوق بشر اروپا شکایت کرد، اما این دادگاه شکایت را رد کرد.
صادق گفت الچی نه تنها فعال راستین حقوق بشر، بلکه یک وکیل و مدافع لایق حقوق بشر نیز بود. صادق گفت: «الچی وکیل بسیار خوبی بود. او برای دفاع از دانشجویانی که استطاعت مالی اخذ وکیل نداشتند، صرف نظر از عقاید سیاسی آنها، داوطلب می شد. او روابط بسیار نزدیکی با همۀ موکلانش داشت و پرونده های رایگان زیادی قبول می کرد.»
مصطفی آکیول پسر عبدالرحمن آکیول که در سال 1995 تنها 150 متر دورتر از خانۀ خود در شهر جزیره به قتل رسید، گفت «او انسان بسیار نجیبی بود» و افزود الچی مانند پسرش با او رفتار کرده نه همچون یک موکل و درد و غم او و خانواده اش را به خوبی درک کرده است.
آکیول معتقد است شخصیت و عقاید طاهر الچی، نه تنها برای کردها بلکه برای خاورمیانه، شانس بزرگی بود: «او به راه حل های صلح آمیز باور داشت. او کشته شد چون آنقدر شجاع بود که در مقابل حکومت از مردم عادی دفاع کند. او بهای شجاعتش را پرداخت کرد.»
آکیول الچی را انسان فروتن و متواضعی وصف می کند که به سادگی تسلیم نمی شد. او گفت: «او برادر همۀ ما بود. این کشور قدر و ارزش او را نشناخت. او برای کمک به مردم زندگی می کرد.»
طاهر الچی وکالت پروندۀ موسی عنتر نویسنده و فعال معترض کرد را نیز، که در سپتامبر 1992 توسط JITEM (نیروی اطلاعات و ضد ترور ژاندارمری، شاخۀ جنجالی ژاندارمری ترکیه) به قتل رسید، به عهده داشت. دجله عنتر پسر موسی عنتر گفت از شنیدن خبر کشته شدن الچی دچار شوک شده است. عنتر گفت: «او یکی از معدود وکلایی بود که جرأت داشتند پروندۀ قتل های حل نشده را قبول کنند.» او معتقد است روند پروندۀ پدرش پس از کشته شدن الچی بدتر شده است. عنتر گفت: «نه تنها پروندۀ ما، بلکه پروندۀ روبوسکی نیز از مرگ او متأثر شد.»
نورالدین دمیرهان پسر محمد صالح دمیرهان که او نیز به قتل رسیده است، گفت «من احساس می کنم برادرم را از دست داده ام. ما نتوانستیم کسی را پیدا کنیم که از ما دفاع کند. برادر طاهر نه تنها پرونده را پذیرفت، بلکه از جیب خودش هم برای آن پول هزینه کرد. وقتی پدرم کشته شد من تنها 12 سال داشتم. برادر طاهر برای بچه های یتیمی که پدرانشان قربانی قتل های مشکوک شده بودند، پدر بود. او به مردم کمک می کرد در جستجوی عدالت باشند.»
منبع: پایگاه خبری – تحلیلی احوال
ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه
بیشتر بخوانید:
ملت سازی در ترکیه؛ از گذشته تا حال / علی آغجاکولو
شکاف میان ترکیه و آمریکا در سوریه عمیق تر می شود / مراد یتکین
«شهر نوح» در کردستان ترکیه؛ عاری از زندگی / نورجان بایسل
دمیرتاش در زندان؛ تهدیدی برای قدرت اردوغان / یحیی مادرا
چرا ارمنی های سوریه از ترکیه روی گردانند / سیبل هورتاس
12 سال 13 گلوله: داستان کشته شدن یک کودک کرد در ترکیه
اردوغان در مقابل آتاترک: نبرد اسطوره ها / یاووز بایدار
چرا HDP محبوبیت خود را از دست داد؟/ مهمت دمیر
نظر شما