به گزارش خبرنگار کردپرس، طی یک سال گذشته آمار و ارقام عجیب و گاهی باورنکردنی از دامنه انواع آسیب ها به گوش رسیده است. آماری که تنها به این دلیل امروز عجیب می نماید که برخی مسئولان به علت واهمه از انتشار آن و نشان دادن شرایط مطلوب از همه چیز، تمایلی نداشته اند حتی به رسانه های مسئول پاسخ گو باشند.این آسیب هایی که امروز آمارش نارحت مان می کند درست همسایگی ما زیسته، تأثیرات آن را دیده ایم و گاهی وقتی حتی یک مورد را شاهد بودیم تن و روحمان به درد آمده است. سؤال این است که وقتی همه چیز خوب و رو به راه بوده این آسیب ها پیامد کدام کوتاهی و غفلت است؟ موضوعی که موجب شده این روزها حداقل برخی نهادهای پیشگیری و حمایت از آسیب های اجتماعی به دلیل افزایش غیرقابل توجیه آن نسبت به مطالعه همت کنند.
مطالعاتی که نباید امروز انجام می شد بلکه سال ها قبل زمانی که مدیران در نشست های خبری خود به اقدامات طلایی اشاره می کردند و به اصل ماجرا نمی پرداختند باید مورد توجه قرار می گرفت. امروز اگر مشکلات افزایش یافته و آمار معلولیت، خشونت، طلاق، اعتیاد، زنان سرپرست خانوار، بیکاری، کودکان کار و غیره و غیره با افزایش مواجه است در مقابل می توان نتیجه گرفت سلامت اجتماعی رو به کاهش بوده و باید اقدام عاجلی برای روان ناسالم شهر کرد.
در همین راستا «ماندانا سعیدپور»؛ کارشناس و پژوهشگر ارشد مسایل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار کردپرس به ناکامی شیوه های سنتی در آسیب زدایی و جلب مشارکت های مردمی اشاره می کند و تذکر می دهد که موازی کاری دستگاه ها و نبود پژوهش های جامع، خود به آفت برنامه های آسیب زدایی تبدیل شده است.
*در ابتدا بگویید زمینه های استفاده از پژوهش را در کدام حوزه های پیشگیری و مداخله با آسیب ضروری می دانید؟
در این زمینه باید چهار رویکرد اساسی برای برنامه ها در نظر گرفت و تمامی برنامه هایی که تاکنون اجرا می شد را در قالب این رویکردها دنبال کرد. اولین رویکرد پیشگیری مبتنی بر شواهد است که منظور از شواهد آمار و اطلاعات موجود، پژوهش و مشاهدات بالینی است.
به عنوان مثال در سطح شهرستان قروه ازدواج نامناسب بالاست. این موضوع نشان می دهد باید در موضوع شکل خانواده قویاً وارد شویم و برای گروه های در معرض خطر و پرخطر برنامه ریزی کنیم. علاوه بر این نسبت به تقویت عوامل محافظت کننده در مقابل آسیب این چنینی به عنوان مثال با مشاوره ژنتیک ورود کنیم.
*به عقیده شما در بحث علت یابی و یا شیوع آسیب های اجتماعی به حد نیاز پژوهش انجام شده است؟
خب باید تأکید کنم در موضوع آسیب های اجتماعی عمدتاً از گروه هایی که به خود سازمان های متولی مراجعه میکنند آمار و اطلاعات دریافت می شود. مثلاً برای طلاق، بهزیستی آمار مراجعان خود را دارد و اینکه پژوهش انجام شود به واقع ضروری است. افزایش معلولیت ها در جامعه نشان می دهد که هم در شیوع و هم در نیازمندی ها باید پیمایش انجام دهیم. در برخی موارد پژوهش هایی شده و یک دستگاه اجرایی تحقیقی داشته اما حتی استفاده نشده است.
همین موضوع پژوهش در خصوص خشونت خانگی را باید به صورت گسترده مورد استفاده قرار داد. تأکید بر این است پژوهش ها علمی و کاربردی باشد.
*در سالهای اخیر برنامه های متعدد پیشگیری از آسیب انجام شده، به نظر شما جهت گیری و ماهیت برنامه ها نیازمند چه تغییراتی است؟
اینجا باید به رویکرد دوم اشاره کنم. در واقع در رویکرد دوم لازم است به دنبال استاندارد کردن خدمات و برنامه ها بود. باید برنامه ای اجرا شود که اثربخشی، کارایی و کارآمدی را با هم داشته باشد. نظارت دقیق همراه با ارتقا بخشیدن بوده و با اصلاح فرایندهای معیوب و ارزیابی مستمر سیستم، تسهیل و روان سازی ارائه خدمات را دنبال کند.
*موازی کاری و گاهی همپوشانی در خدمات خیریه، مداخله در آسیب اجتماعی و پیشگیری و حمایت از اقشار آسیبدیده، خود به بی نظمی برنامه ها افزوده و بازده مقبولی ندارد؛ آیا موافق این دیدگاه هستید؟
مطالعات من نشان می دهد با روش های سنتی نمی توان نسبت به آسیب زدایی اقدام کرد. شاهد پراکندگی و موازی کاری هستیم و به دلیل تأثیرات منفی این موازی کاری هاست که دولت در برنامه ششم توسعه به دنبال پنجره واحد خدمات اجتماعی بوده و اگر در مجلس این مهم تصویب شود به یک همرنگی دست خواهیم یافت. علاوه بر این باید روند جلب مشارکت مردمی هم تغییر یابد. در واقع نمی توان تا ابد با صندوق صدقه جلب مشارکت کرد و این شیوه دیگر جواب نمی دهد.
*در همین راستا برای جلب مشارکت مردمی چه برنامه ای را مناسب شرایط فعلی شهرستان می دانید؟
ارائه خدمات اجتماع محور با همراهی مردم و برای مردم است. در واقع این خود مردم هستند که حمایت می شوند، آموزش می بینند و از یکدیگر دستگیری می کنند. این طرح در محلات، گروه ها و اقشار مختلف مردمی و سکونتگاه های غیررسمی دنبال خواهد شد.
مثلاً گروه معتادان یک روستا با ساماندهی از طریق تسهیل گران محلی، شناسایی می گردند. تسهیل گران به عنوان بازوی یاری گر بوده و به تبع بهتر از کارشناسی که اعزام می شوند، میتوانند آسیب های محله خود را احصا و حتی نیازمندی برای کنترل آسیب و حمایت از آسیب دیدگان را بیان کنند.
* در همین رابطه شیوه جلب مشارکت در گروه های مردمی به چه شکل خواهد بود؟
در واقع در رویکرد بعدی استفاده از ظرفیت مردمی دنبال می شود. به عنوان مثال گاهی از اصناف مختلف مراجعه می کنند و میخواهند کمکی داشته باشند و باید به دنبال ساماندهی این کمکها بود تا به شکل بهینه بتوان نسبت به کاهش آسیب اقدام کرد.
در این راستا باید به دنبال تقویت شرکای توسعه توانمندی بود. شرکای مردمی می توانند در اموری مانند نگه داری معلولان، کاهش اعتیاد و ساخت مسکن یاری رسان باشند.
علاوه بر این باید سرمایهگذاری در این حوزه را فعال کرد. سرمایهگذاری در امور بهزیستی مشمول معافیت های مالیاتی است لذا با تدوین چارچوب هایی می توان از شیوه های سنتی خارج و به سمت شیوه های جدید جذب مشارکت مردمی پیش رفت.
گفت و گو: زیبا امیدی فر
نظر شما