به گزارش خبرگزاری کردپرس، در آخرین روزهای پاییز 97 فرصتی دست داد به همراهی مدیرکل کمیته امداد استان ایلام با سفر به بخش ماژین شهرستان دره شهر در منتهی الیه رشته کوه بزرگ کبیرکوه و در حد فاصل استانهای ایلام، لرستان و خوزستان، دیداری با تعدادی از خانواده های نیازمند این منطقه در چندین روستا داشته باشیم.
در یکی از این بازدیدها در روستای میدان خلف ماژین به دیدار خانواده ای رفتیم که کهنسال ترین مرد ایلامی یا یکی از معدود افراد کهنسال این استان در آن ساکن بود.
امان اله زرین جویی به گواهی شناسنامه اش که ما آن را دیدیم متولد 1274 هجری شمسی و مردی 123 ساله بود همانطوریکه نگاهش به زندگی و نوع برخود بسیار محترمانه و ایلیاتی اش آن را نشان می داد.
دیدار ما با وی بسیار کوتاه بود اما در همین دیدار کوتاه چند دقیقه ای از رفتار متواضعانه و البته زندگی محقرانه اش بسیار آموخیم. امان اله زرین جویی در یک خانه چوبی قدیمی زندگی می کرد، اما یک خانه نوساز و تقریباً تکمیل شده امروزی که با همکاری کمیته امداد و بنیاد مسکن ساخته شده بود نیز در کنار خانه قدیمی اش بود که همین موضوع باعث شد که مدیرکل کمیته امداد از خانواده اش دلیل نرفتن به خانه جدیدشان را جویا شود.
یکی از فرزندان این مرد کهنسال که در خانه حضور داشت دلیل این کار را نداشتن وسایل مورد نیاز زندگی برای رفتن به خانه جدید عنوان کرد. این در حالی بود که خود این مرد کهنسال در پاسخ به مدیرکل کمیته امداد که از وی خواست نیازهای ضروری زندگی اش را عنوان کند متواضعانه می گفت: به هیچ چیز نیاز ندارم و از زندگی راضی هستم.
با این حال ضیاء رضایی مدیرکل کمیته امداد ایلام به فرزندش گفت: قبل از این که سرمای زمستانی غافلگیرشان کند به خانه جدیدشان اسباب کشی کنند و به مسئولان کمیته امداد دره شهر گفت: که وسایل مورد نیازشان برای رفتن به این خانه از جمله یک دستگاه یخچال، یک دستگاه بخاری گازی، دو تخته فرش و چند تخته پتو در اسرع وقت برایشان تهیه کنند. در همین دیدار از طرف مدیرکل کمیته امداد مبالغی هم کمک نقدی به وی اهداء شد.
امان اله دو زن داشته که اکنون هیچ کدام از آنها در قید حیات نیستند. از این دو زن دارای 13 فرزند است که البته سه فرزند بزرگش که از زن اولی اش بوده اند بخاطر کهنسالی از دنیا رفته اند.
فتح اله زرین جویی متولد 1352 و نهمین فرزند امان اله از زن دومش است که به قول خودش تمام زندگی خود را وقف مراقبت از پدرشان کرده است و خودش همچنان مجرد است.
وی به رازهای سلامتی و دراز عمری پدرش اشاره می کند و می گوید: مردم طایفه ما از قدیم دام پرور و کوچ رو بوده اند که بخاطر استفاده مداوم از لبنیات و گوشت دام های سالم، اغلب مردم تندرستی بوده اند و شاید یکی از رازهای عمر طولانی پدرم همین موضوع باشد.
فتح اله در مورد پدرش می گوید: وی در عمرش همواره خوش صحبت و مردم دوست بوده و همواره از مناطق مختلف دارای مهمانانی بوده و با همه آنها با کمال احترام برخورد داشته است.
طایفه امان اله در زمانهای قدیم برای چرای دامهایشان ابتدا بصورت ییلاق، قشلاق به منطقه ماژین در استان ایلام آمده اند اما بعدها بخاطر آب و هوای مناسب و کوهستانی و وجود مراتع و جنگلهای فراوان در این منطقه برای همیشه در اینجا ماندگار شده اند. وی با افتخار و تعصب خاصی از ایل و طایفه خود یاد می کند و می گوید : بهتر از ایل و طایفه ما وجود ندارد.
امان اله که اکنون دیگر روزگار او را زمین گیر کرده و شکوه روزگاران و دهه های گذشته را ندارد با فرزندان بزرگ و تا حدودی میانسال و سالمندی که دارد خود نیز متوجه عمر درازی که از خداوند گرفته است می شود به این خاطر مهم ترین آرزویی که دارد رفتن از این دنیا است و می گوید: دوست دارم دیگر بمیرم.
نظر شما