زبان از بامداد حیات انسانی به وجود آمده است و به سبب آن، اجتماع و ارتباطات انسانی شکل گرفتهاند. زبان انسان پدیدهی زندهی اجتماعی، موهبت ذاتی ارزشمند و مهمترین و پیچیدهترین عنصر ارتباطی است و اهمیت بسزایی در تبیین نقش موضوعات تأثیرگذار در جامعهی انسانی دارد، از اینرو مایهی تفکر است. تنوع ژنتیکی، نژادی، محیطی و گوناگونی عوامل مؤثر در شکلگیری هويت ملی، ساختار ذهنی و دریافتهای ملل مختلف را تعدد بخشیده است. زبان پایه و اساس فرهنگ هر ملتی است و مهمترین عنصر سمبلیک از میان آن عناصری است که سنگ بنای هویت شمرده میشوند و معرف هویت افراد، گروهها و ملتها میباشد. بسیاري از مشکلات ادوار گذشته و مبهمات مربوط به تاریخ جامعهشناسی، مردمشناسی، فرهنگ و ادبیات به کمک مکتوبات بر جاي مانده از زبان آن جامعه روشن میشود.
بدیهی است که تحقیق در مورد زبان اهمیت شایانی دارد؛ مساله یافتن ریشه قطعی زبانهای عالم (Etymology) و از آن جمله زبان کُردی، از دیرباز تا امروز مورد اختلاف عقیده پژوهشگران بوده است و میباشد. بنابراین در این رهگذر تلاش بر آن است تا با زبان کُردی، از نقطه نظری متفاوت آشنا شویم و به صورت مختصر تاریخ و هویت آن را بررسی کنیم. زبان کُردی بهعنوان یکی از زبانهاي کهن مشرق زمین؛ به زبان مردمی اطلاق میشود که در حوزه جغرافیایی وسیعی گویشور گسترش دارد. این سرزمین امروزه شامل قسمتهای شرقی و جنوبی خاک ترکیه، شمال سوریه، شمال عراق و مناطق غربی کشور ایران است و زبان ساکنان آن با وجود انشعابات متعدد همگی کُردی خوانده میشود.
ریشه و هویت زبان کُردی
بنابر اسناد تاریخی منشاء زبان کُردی را قبل از ورود آریاییها به فلات ایران در میان ملل باستانی رشته کوه زاگرس میتوان پیدا کرد. بیشتر منابع زبانشناسی بر ارتباط زبان کُردی از نظر وجود واژگان مشترک و مشابه با زبانهای کهن ملتهای ساکن دامنه زاگرس تاکید دارند و این را بر اساس مشاهدهی تاریخ، اصالت و تغییرات قاعدهمند بعضی از واجهای زبانهایی همچون سومری (هزارهی چهارم قبل از میلاد)، لولوبی، گوتی، کاسی، اوراتوی، ایلامی، سوبارتو، میتانی، هیتی، ماننایی و ... در کُردی در مییابند.
رشته کوه زاگرس مهد رشد و شکوفایی زاگرس نشینان بوده و در بین آنان مشترکات زبانی، فرهنگی، و تاریخی فراوانی وجود داشته، بنابراین ریشه زبان کُردی زاگرسی بوده و به سومریان باستان (Sumerer) و ساکنین زاگرس بر میگردد. پس از نظر زبان و نژاد، بر اساس منابع معتبر تاریخی، ریشهی مردم کُرد به همان ملتها بر میگردد. زبان مردمان این سرزمین در طول تاریخ از اصالت خود پاسداری کرده و زبان آغازین و منشاء زبانهای دیگر است.
آنچه بدنهی اصلی زبان کُردی را بهعنوان یکی از زبانهای هند-اروپایی (Proto Indo-European) و از گروه زبان های ايرانی-آريايی (Iranian-Aryan) تشکیل میدهد زبان مادی است که خود متشکل از زبانهای اقوام مختلف اتحادیه ماد است که در ترکیب مهاجران آریایی تبار بعدها زبان مادی ایرانی شد. با ظهور امپراطوری بزرگ ماد (۷۷۰ - ۵۵۰ ق م). زاگرسنشینان باهم ادغام و متحد شدند و به گسترش قلمرو قدرت و نفوذ خود در دشتها و کوهستانهای زاگرس پرداختند تا جایی که توانستند امپراطوری قدرتمند آشوریان را نابود و به یک ملت در سرزمین اجدادیشان تبدیل شدند و زبان آن دولت جانشین همهی آن زبانها گشت. نام زاگرس نزد مردم کُرد مقدس و تاریخی است و تمدن کُردها طلایهدار، گسترش دانش، کشاورزی و هنر بودهاند. اما متأسفانه آثار تاریخی کمی از آن دوران بر جای مانده است. بعد از نابودی دولت ماد ، زبان کُردی تحت تأثیر قرار گرفت. زبان مادی، زبان شاهان سلسلهی مادی، مردم مغرب و مرکز ایران بوده است. از ۸۳۵ پ،م به بعد در کتیبههای شاهان آشور از ماد نام بردهاند و کلماتی از این زبان نیز در زبان یونانی باقی مانده است ولی مأخذ عمدهی اطلاع ما از زبان مادی کلمات و عباراتی است که در کتیبههای شاهان هخامنشی (جانشینان شاهان ماد) به جای مانده است. در واقع رواج زبانهای کهن ایران باستان با فروپاشی سلسلههای ماد و هخامنشی پایان میپذیرد.
ادموندز (C. J. Edmonds, 1957) میگوید: "به نظر من، بنا بر جهات و موجبات جغرافیایی و زبانشناسی میتوان گفت کُردهای امروز نمایندگان مادها و سومین سلطنت بزرگ شرق هستند." (کُردها،ترکها،عربها-ص13). پروفسور مینورسکی (V. Minorsky, 1887-1966)، خاورشناس و ایرانشناس روسی و استاد دانشگاه لندن بر این عقیده است که لهجههای بازمانده در زبان کُردی از زبان پایه قدیم و نیرومندی نشات گرفته و آن زبان مادی است. (مینورسکی، به نقل از کُردها، عربها،ترکها-ادموندز). وی همچنین میگوید: «زبان کُردی بهطور قطع از ریشه زبان مادی است. اگر کُردها از نوادگان مادها نباشند پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده است و این همه قبیله و تیره مختلف کُرد که به یک زبان واحد و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم میکنند از کجا آمدهاند؟.» این نظریه بعدها توسط گرشویچ (Ilya Gershevitch 1914-2001) زبانشناس روسی بسط داده شد، وی اولین مدارک زبانشناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کُردی مطرح کرد. مینورسکی و مار (Yuri Nikolaevich Marr, 1893-1935) با اینکه در مورد مبدأ نژادی کُردها دو عقیده مختلف دارند اما به نتایج نسبتا مشابهی رسیدهاند، حداقل از دید هر دو محقق سهم مدیها (مادها) در تکوین نژادی کُردها مسلم به نظر میرسد. (کُرد و کُردستان-نیکیتین. ص58). لیمبرت (John Limbert) دیپلمات و خاورشناس آمریکایی، نیز معتقد است که مادها از اجداد کُردها میباشند. همچنین پروفسور گرنوت (Gernot Ludwig Windfuhr, 1975) زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کُردي سخن میگویند به احتمال بسیار زیاد سابقاً از متکلمان به گویشهاي زبان مادي بودهاند.
میدانیم که بعد از ورود آریاییها به فلات ایران، مادها در غرب، پارسها در مرکز و جنوب، و پارتها در شرق اسکان گزیدند. تاریخنگار کُرد شیخ محمّد مردوخ کُردستانی (1354-1256) در کتاب "تاریخ مردوخ" مینویسد که: «پارس و ماد زبان همدیگر را به خوبی میدانستند پس معلوم میشود که زبان پارسی و ماد خیلی نزدیک به هم بودهاند». همانطور که میدانیم زبانهای کُردی و فارسی (به سبب همگروه بودن) ارتباط بیشتری باهم دارند، در این رابطه نیکیتین (Wacili Nikitin) با اشاره به کشفیات جدید راجع به تمدنهای قدیم شرق باستان و قرائت آثار و نوشتههای یافته شده در کُردستان مینویسد: «مسئلهی مبادی و اصل و نسبت کُردان و زبان ایشان باردیگر در دانش مطرح گردید و زبانشناسان بزرگ عصر از جمله ا. رودیگر آلمانی (Schmitt Rüdiger, 1939-) و ا.ف.پوت (A. F. Pott, 1802-1887) به کمک اصول و قواعد زبانشناسی تطبیقی، پژوهشهای ریشهشناختی و برقرار نمودن نسبت آن با زبان فارسی، ایرانی بودن ویژگیهای زبان کُردی به طور قطع در دانش تایید گردید.». در همین راستا، یحیی مدرسی تهرانی (1324) زبانشناس و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در کتاب "درآمدی بر جامعهشناسی زبان"، نیز نظرات دیاکونوف و مینورسکی را تأیید میکند: کُردی، بلوچی و غیره از نظر تاریخی از فارسی منشعب نشدهاند بلکه همپای فارسی و به موازات آن تحول یافتهاند و در واقع همهی اینها «زبانهای ایرانی» هستند. بنابراین حاصل این تحقیقات نشان میدهد که زبان کُردی، زبانی است کاملا مستقل درکنار زبان فارسی و نه مشتق از آن. همچنین به دلیل کوهستانی بودن محیط زیست کُرد زبانان و دلایل بسیار مختلف و مهم دیگری، زبان کُردي در طول تاریخ توانسته خود را از سیل وامواژه هاي زبانهاي مجاور حفظ بنماید.
دورههای تاریخی زبان کُردی
از مجموع آراء باستانشناسان و پژوهشگران و براساس ویژگیهای معتبر زبانشناسی تاریخی (Historical Linguistics)، این امر مسلم میگردد که زبان کُردی، یک زبان مستقل و مورد تأیید علم زبانشناسی است و قاعده نوشتاری مخصوص به خود را داراست. اما این زبان مراحلی را در طول تاریخ سپری کرده و هر مرحله نیز تغییرات زیادی در آن اتفاق افتاده است. در اینجا براساس جدیدترین طبقهبندی، مراحل تغیر زبان کُردی به سه دوره تقسیم میگردد: دوره باستانی-دورهی میانه-دورهی گویشهای زبان کُردی.
دورهی باستانی به عصر پیدایش زبانهای آغازین یعنی هزارهی ششم و پنجم و آغاز هزارهی چهارم میلادی و به عصر زبانهای غیرمدرن مشهور است. از آغاز تأسیس دولت ماد، زبان مادی رسمی بوده. شواهد نوشتاری به این زبان بسیار کماند یا هنوز کشف نشده یا نابود شدهاند اما قدیمیترین سند نوشتاری مادی باستان به گاتاهای اوستا (Gathas) میتوان اشاره کرد که حدود 700 سال پ،م بوده و شامل نیایشها و دعاهاي زرتشت پیغمبر و شالوده و اساس آن آئین میباشد. در زبان آیینی اوستا (Avesta) به عنوان زبان مقدس مادها، بخوبی تأثیر واژگان کُردی را در مییابیم و اکثر تعاریف با واژگان کُردی بیان شده است. محمّدتقی بهار (1265-1330) مینویسد: که گاثهی زرتشت به زبان "مادی" است و زبان کُردی که یکی از شاخههای زبانهای ایرانی است و از باقیماندههای زبان ماد است. (سبکشناسی بهار، ج1، ص5 )
زبان اوستایی بر پایه تحقیق مستشرقینی همچون دارمستتر، ماکس مولر، نیکیتین و . . . همان زبان کُردی باستان میباشد و زرتشت نیز از این ملت برخاسته و آیین اسلام، زرتشت و مسیحیت در میان کُردها دارای بیشترین پیروان میباشد. اضافه بر اینها، ارتباط موبدان و مغان (مبلغان زردشتی) در طول تاریخ با مادها حتی بعد از دوران حکومت مادها برای تاریخ نویسان مسئلهای آشکار است. در رابطه با زمان و مکان تولد و زندگی زرتشت پیامبر آریاییها، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، ولی اکثر تاریخدانان و پژوهشگران بر این باورند که زرتشت در غرب فلات ایران به دنیا آمده و در همانجا به تبلیغ و گسترش آیینش مشغول شده و سرزمینی که زرتشت در اوستا آن را توصیف میکند تنها با محل اسکان مادها تطابق دارد.
بنابراین به احتمال زیاد و تحت تاثیرات متقابل زبانهای ملل زاگرسنشین و مادها گویش نوینی ایجاد شد که زرتشت، اوستا را با آن سرود. "کتاب راهنمای زبانهای ایرانی" وجود مشخصههای آوایی نسبتا مشترک و مشابه در مادی و اوستایی مانند sp، dz، ts،rø (1386:156) و تفاوت بسیار آنها با پارسی باستان استدلال دیگری بر فرضیهی مادی بودن بودن و تقریبا یکسانی زبان اوستایی-مادی باستان است. از لحاظ زمانی-تاریخی هم اكثر تاریخ نویسها، تاریخ مهاجرت آریاییها را به فلات ایران بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۷۰۰ ق.م و زمان زندگی زرتشت ۹۹۰ تا ۵۸۳ ق.م میدانند و تاریخ زندگی زرتشت با زمان حکومت مادها یعنی ۷۰۰ تا ۵۰۰ ق.م مطابقت دارد.
دارمستتر پژوهشگر فرانسوی (James Darmesteter, 1849-1894) هم با اطمینان بسیار اوستایی و مادی را یکی میپندارد و اظهار داشته که زردشت خود کُرد بوده و به شیوهی مردمان این منطقه سخن گفته و لباس پوشیده است. دیاکونوف، Igor. M. Diakonoff, 1915-1999)) استاد و ایرانشناس روسی متخصص عالی رتبه تاریخ شرق باستان و زبانهای باستانی و نویسنده کتاب " تاریخ ماد"، سرزمین اصلی استقرار مادها را مشخص میکند و معتقد است که با در نظر گرفتن رابطه زبان ماد با زبانهای آسیای میانه، شکی نمیتوان داشت که منشأ قومی آریاییها از آسیای میانه بوده است و زبان کُردی فارسی نیست که به کُردی تبدیل شده باشد بلکه زبانی است مستقل که قواعد و قوانین و لهجههای مخصوص به خود را داراست و زبان کُردی پیوند صریحی هم با زبان اوستا دارد».
در همین رابطه دیاکونوف میگوید: «این زبان اوستایی مهمترین زبان مادی باستان بوده، ارج و مقامی داشته و از ارتباط عمیق با زبان های هندواروپایی برخوردار بوده است و نباید این زبان را بهعنوان زبان فارسی که شناختهترین زبان ایرانی است تصور کرد» در گذر تاریخ، غالب ملتهای پیرامون هم برای اشاره به سرزمین کنونی مادها واژههای ماد، ماه ، مار، ماد کوچک و بزرگ را بکار بردهاند. بعلاوه، دکتر کوردستان موکریانی (1977) از سند دیگری را در اثبات ادعای همسانی کُردی و مادی-اوستایی از نوشتههای متعلق به اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم میلادی به زبان مادی یاد میکند که نمونهای از آن دست نوشتهای کلیسایی گویش کرمانجی با الفبای آلبانی تحتعنوان زبان مار یا ماد به شکل زیر است:
(Pakez xode, pakez zahm, pakez vemark, koj hat i xace eskerme, rahmat e ma.).
در حقیقت زبان پارسی باستان (هخامنشی) بهرهی زیادی از زبان مادی بهعنوان زبان دینی برده است. زیرا که از همان سدهی هشتم پ،م؛ مادها حكومت خویش را بر مناطق غربی ایران گستردهاند که در این اثنا گوشهی اوستایی مادی نه تنها جنبهی آیینی داشته بلکه به زبان امپراطوری ماد هم تبدیل شده است. از همین مجراست که برخی از تاریخنویسان بر این باورند که گویش اداری و حکومتی (رسمی) که در دوران هخامنشی وجود داشته به زبان کُردی بوده است.
دورهی میانه: این مرحله از تاریخ زبان کُردی از آغاز حکومت هلینیها (سلوکیان) تا پایان دورهی ساسانیان ادامه داشته است و سند نوشتاری مشخصی دربارهی این دوره در دسترس نیست؛ این مدت تا زمان پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی) در ۲۲۱ ق،م تا ۲۲۶ میلادی و پهلوی ساسانی (پهلوی جنوبی) در میان سال های ۲۲۵ تا ۹۵۰ میلادی طول کشیده است؛ میتوان از دومی (پهلوی جنوبی) به عنوان پیشینهی تاریخی مجموعه گویشهای جنوبی زبان کُردی مانند فیلی و لُری یاد کرد. اسناد هورامان نمونههای از این دوره میباشند. زند و پازند اسناد نوشتاری این دوره در زمان ساسانیان هستند که به فرمان اردشیر بابکان (224-241 م) از طرف مغان زردشتی بعد از بین رفتن و سوختن اوستای اول نوشته شدهاند. این دو اوستا تا زمان انتشار آئین اسلام در قرن ۷ میلادی در کُردستان باقی مانده است. دلیل عدم وجود مدارک نوشتاری این مرحله از زبان کُردی چپاول و دستدرازی بیگانگان در کُردستان بوده است.
دورهی گویشها: این مرحله زمان شکل گیری و استفاده از گویشهای کُردی بود. این دوره به دنبال از بین رفتن و متلاشی شدن دول اسلامی از قرن ۱۰میلادی آغاز میگردد که در آن ملتهای مسلمان غير عرب، دولتهای کوچک و امیرنشینها را تأسیس و از زبانهای مادری خود استفاده کردند. این دوره در پایان قرن ۱۹ میلادی با انتشار اولین روزنامهی کُردی با نام "کوردستان" در ۱۸۹۸ به پایان میرسد.
دورهی نوین: کُردها قرنها تحت حاکمیتهای متفاوت مانند؛ صفویان و عثمانیها بودهاند که هرکدام دارای ویژگیهای قومی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی مختص به خود بودهاند. حوادث سیاسی هزارهی اخیر، زبان کُردی را به حاشیه راند و در سدههای گذشته فعالیتهای ادبی در حوزهی زبان کُردی بسیار محدود بوده. اما این زبان در قرن اخیر تا حدودی احیاء و شکوفا شد و در دوران معاصر نیز تواناییهای خود را در تمام زمینههای گوناگون آزموده است. میتوان آغاز این دوره از شکوفایی و تحول این زبان را دوران بعد از انتشار روزنامهی کوردستان دانست. از آن تاریخ به بعد کُردی، علاوه بر زبان شعر، نقش زبان نوشتار را هم پیدا کرد و روند روبه رشدی داشت؛ زبان کُردی به زبان روزنامهنگاری در حوزههای گوناگون شامل نگارش مقالات متنوع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ادبی، تاریخی، مذهبی و تبلیغانی تبدیل شد. فرهنگ واژگان آن نیز غنیتر و بهطور مداوم بسوی استاندارد شدن قدم برداشته و نقش زبان علمی و دانشگاهی را به دیده گرفت. بررسیهای بیشتر در مسایلی مانند آثار تحقیقی دربارهی زبان و خط کُردی، غنای گویشهای آن و ادبیات کُردی خود مباحث دیگری هستند که تلاش میشود در مقالات آتی، براساس تحقیقات جدید علمی، پژوهشها و منابع معتبر بدان پرداخته شود.
* نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات کردی
نظر شما