به گزارش کردپرس، بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در کردستان در پاییز امسال روند افزایشی داشته حال آنکه میانگین نرخ بیکاری کشور ثابت مانده است. بماند که این آمار در دل خود پرده از کم کاری مسئولان در همه حوزه ها بر می دارد اما این گزارش می خواهد بر یک حوزه متمرکز شود. حوزه ای که می توانست مرهمی باشد هر چند کوچک بر این درد بی درمان اما متاسفانه از آن هم غفلت شد. حوزه گردشگری کردستان ظرفیت های بالقوه زیادی دارد. ظرفیت هایی که دیگر مسئول و کارشناس و دردآشنایی نیست که بر آن صحه نگذاشته باشد اما بالفعل کردن این ظرفیت ها، جسارت، تخصص، اراده و توان می خواهد. هر کدام از این صفت ها اما گوهرهای نایابی است که شاید توقع یافتنش در میان متولیان امر پر بیراه باشد.
نبود شرایط مناسب اشتغال در استان کردستان، سبب شده که بیشتر جوانان تحصیلکرده که آمار بسیار بالایی هم دارد به مسافرکشی، دستفروشی و یا کولبری روی آورند. روزی نیست که فیلمی از کولبرهای کردستانی در شبکه های مجازی پخش نشود و در آن با نشان دادن یک جوان تحصیلکرده کولبر، دل همه را به درد نیاورند. در آزمون های استخدامی سراسری هم که هر سال برگزار می شود تنها سهم اندکی به استان کردستان اختصاص می یابد و آن هم به تعدادی رشته های خاص محدود می شود و سایر رشته ها هیچ وقت نمی توانند به این آزمون ها امیدی داشته باشند.
گردشگری در شعار پیدا و در عمل ناپیدا
با توجه به این مسائل بهترین راه برای رفع و یا کاهش آمار بیکاری در کردستان استفاده از پتانسیل های درونی آن است که کم هم نیستند و نمونه بارز آن استفاده از ظرفیت گردشگری است که می تواند افراد را با مهارت های گوناگون به اشتغال درآورد. اما با وجود اینکه آثار و بناهای تاریخی موجود در استان کردستان می تواند برای جوانان بسیاری اشتغالزایی ایجاد کند، بسیاری از آنها به بوته فراموشی سپرده شده و به علت بی توجهی ها در حال تخریب هستند. به عنوان مثال پل قشلاق سنندج با توجه به شباهت های بسیاری که به سی و سه پل اصفهان دارد، می تواند به منطقه ای مشابه تبدیل شود اما حالا گندابی بیش نیست که سهم شهروندان از آن تنها استشمام بوی نامطبوع آن است. این پل در ورودی شهر هم واقع شده و در جذب گردشگران بسیار تاثیرگذار است اما دریغ که اصلا انگار نه انگار چنین بنایی در شهر قرار گرفته و مسئولان به راحتی از کنار آن عبور می کنند. و یا باباگورگور قروه با داشتن چشمه آب معدنی، قابلیت تبدیل به منطقه ای مانند سرعین اردبیل را دارد که توانسته درآمد بسیاری برای آن استان ایجاد کند. اما این چشمه هم مورد بی توجهی قرار گرفته و نتوانسته در رشد و توسعه این منطقه تاثیری داشته باشد. نمونه های بسیار دیگری را می توان مثال زد که به عنوان یک بنای تاریخی از آنها نام برده می شود اما تنها در گوشه ای از شهرهای استان قرار گرفته و هیچ استفاده دیگری ندارند. پل فرهادآباد قروه، حمام قصلان قروه، قلعه قمچقای بیجار که یک شاهکار تاریخی به تمام معنا است، قلعه زیویه سقز، قلعه حسن آباد سنندج، پل شیخ یا قلیچیان سنندج، و موارد بسیار دیگری را در این زمینه می توان نام برد. مثال دیگر، عمارت وکیل الملک سنندج است که در باغ سپیدار قرار گرفته اما بسیار مهجور واقع شده است. چرا که هم عمارت و هم باغ سپیدار با توجه به درختان کهن سال و بسیار بزرگ خود قابلیت استفاده به عنوان اثر تاریخی و گردشگری را دارند اما به علت بی توجهی بنا رو به تخریب است؛ باغ هم که تنها یک بوفه مواد خوراکی در آن قرار داشت آن هم چند وقتی است تعطیل شده و دیگر درآمدی برای شهروندان در این پارک وجود ندارد.
اینها البته فقط ظرفیت بناهای تاریخی است، حوزه های صنایع دستی و گردشگری طبیعت و سلامت استان هم بماند که فعال سازی آن حتی می تواند به کمک کاهش نرخ بیکاری در کشور بیاید. (از دید مسئولان البته شاید این حرف ها بیشتر شوخی یا نوعی رویا پردازی باشد)
وضعیت گردشگری در استان کردستان حال خوشی ندارد و بسیاری از آثار تاریخی موجود بدون استفاده در گوشه ای رها شده است. به ویژه در شهرستان های استان که کاملا این آثار نادیده گرفته شده و نتوانسته اند منبع درآمدی برای شهروندان ایجاد کنند. حال آنکه استان های تاریخی مانند تبریز، اصفهان، یزد و شیراز از تمامی آثار تاریخی خود به بهترین نحو استفاده کرده و توانسته اند اشتغال بالایی از این طریق برای شهروندان خود ایجاد کنند.
گردشگری یکی از اشتغال زاترین و درآمدزاترین صنایع به شمار می رود اما مدیریت ضعیف گردشگری در استان نتوانسته است از این ظرفیت به نحو احسن بهره ببرد.
همان جنگل های بلوط زاگرس که هر سال طعمه حریق می شوند از جاذبه های گردشگری استان محسوب می شوند اما نه تنها برای درآمدزایی و ایجاد اشتغال از آن استفاده نمی شود بلکه به علت بی توجهی ها کم کم رو به نابودی می رود. با این روندی که در این جنگل ها در پیش گرفته شده شاید در چند سال آینده به بیابانی بی آب و بدون پوشش گیاهی تبدیل شود که برای آیندگان قابل باور نباشد این منطقه در گذشته پر از دار و درخت بوده است.
کوههای چهل چشمه در دیواندره، پریشان در قروه و شاهو در مریوان که در فصل زمستان پوشیده از برف می شوند، می توانند برای ورزش های زمستانی مورد استفاده قرار گیرند و برای انجام چنین اقداماتی باید زمینه ورود بخش خصوصی به این حوزه فراهم شود و مدیران بر سر راه سرمایه گذاران، سنگ اندازی نکنند.
این فرصت های کم بدیل در کردستان نباید نادیده گرفته شود و با استفاده از آنها می توان زمینه اشتغال جوانان این سرزمین کهن را فراهم ساخت و محرومیت را از چهره آن زدود.
گزارش/ زیبا هوشمند
نظر شما