به گزارش کُردپرس، در بررسی علل و دلایل تبدیل مترو به محلی برای امرارو معاش شهروندان مناطق مرزی و کُردنشین باید گفت،متغیرهایی مانند:پایین بودن شاخص های توسعه شهری و روستایی،بیکاری فصلی و دائم،کمبود کارخانه های کاربر در مناطق مرزی،مشکلات خانوادگی،شغل های دانشجویی و ....موارد دیگر از این دست،قابل توجه است.یکی دیگر از متغیرهایی که بصورت گسترده در این رابطه تاثیرگذار است،تبدیل شدن این پدیده در بین دستفروشان، بصورت یک حرفه و یک پیشه راحت و بی دردسر است.به نظر آنان جز خود آنها کسی آقا بالاسرشان نیست و این برای آنها بزرگترین دستاورد است. آنچه که بصورت ملموس قابل مشاهد است دست فروشی تبدیل به یک پیشه ی منطقه ای شده و فراوانی آمار افرادی که از مناطق کُردنشین و غرب کشور در این کار مشغول به فعالیت هستند،به وضوح در آن دیده می شود به نحوی که در خطوط مختلف به راحتی از صحبت و ارتباط کلامی بین دستفروشان متوجه خواهید شد که اهل کدام منطقه و شهرستان هستند و جالب این است که هر ایستگاه و هر قسمت، قلمرو فعالیت چند کس و گروه و شهرستانی است.یکی از خصوصیات کار آنها این است که در تقسیم بخش ها و واگن ها هر کدام کالا فروش خود را به غیر از کالا اشخاص دیگر تهیه می کند تا بدین صورت در کار هم تداخل نکرده و بتوانند به راحتی به فروش اجناس خود بپردازند.دستفروشها براساس تعداد قطارها در دقیقه و واگنها و خطوط مترو سعی می کنند پخش شوند تا بهتر بتوانند به فروش اجناس خود بپردازند و گاهی برخی از آنها در برخورد با تازه واردها ناخوشنود می شوند و به نحوی اشاره می کنند که جنس خود را به واگن یا قطار دیگر ببرند.معمولا دستفروشانی که از شهرستانها می آیند وبه این کار بعنوان یک شغل می نگرند، در گروهای چند نفره در اتاق و یا خانه های استیجاری زندگی می کنند.عده ای از آنها جوانان مجردی هستند و گروهی دیگر تشکیل خانواده داده اند.
وقتی وارد مترو می شوید،اولین چیزی که نظر شما را جلب می کند،جمعیت فروانی است که برای ورود و یا خروج از ایستگاه از پله های برقی بالا و پایین می روند.با ورود به قطار دنیای متفاوتی به روی انسان باز می شود.علم رغم اینکه معمولا جمعیت زیادی از سامانه مترو استفاده می کنند و فشار بی حدی هنگام ورود و خروج به شخص وارد می شود اما این قطار عریض و طویل پر است از رمز و راز.یکی از رازهای نه چندان پنهان آن خیل عظیم دستفروشانی است که از رنگ و تبارهای مختلف این مکان را تبدیل به بازار مناسبی جهت امرارو معاش خود نموده اند.اشخاص جوان وحتی پیری که اینک متوسط سنی آنها به 35 سال رسیده است. و معمولا از بچه 8 و یا 9 ساله تا پیرمرد 70 ساله به نحوی در این مکان سیار مشغول به کاسبی هستند.
معمولا دستفروشان دانسته و ندانسته کالاهای مانند تیغهای اصلاح، لوازمالتحریر،لوازم آرایش،جوراب ،البسه، واکس، آدامس، بادکنک و اجناسی از این دست که یا به صورت ارزان از بازار خریداری کرده یا به صورت غیرقانونی از مرزهای غربی کشور وارد کشور میشوند را با قیمتهای پایینی به مشتریان و مسافران مترو میفروشند.کیفیت پایین و قیمت ارزان وسایل دلیلی است تا مشتریان مترو فرصت را غنیمت ببینند و پایین تر از قیمت مغازه ها اجناس را خریداری کنند.با اینکه مسوولان شهرداری بازارهایی را برای فروشندگان مترو در نظر گرفتهاند تا کالاهای خود را در آنجا عرضه کنند اما نهتنها از تعداد دستفروشان مترو کم نشده که روزبهروز به تعدادشان اضافه میشوند. آنها معتقد هستند هیچ بازاری نمیتواند مانند مترو این همه مشتری را یکجا برایشان داشته باشد.
جوان 25 ساله ای که خود را علی معرفی می کند،می گوید برای پیدا کردن شغل به تهران آمده است.بعد از مدتی که کاری پیدا نکرده به پیشنهاد دوستان به دست فروشی در مترو مشغول شده است.
وی درباره قیمت خرید و فروش جنسهایش میگوید: من هر دو، سهروز درمیان میروم مولوی و جنسهایم را از بازار آنجا تهیه میکنم. هر دستمال آشپزخانه را چهارهزارو400تومان میخرم و ششهزارتومان میفروشم. البته آنجا فروشندههایی هستند که یکسری از جنسهایشان را برای فروشندههای مترو کنار میگذارند. قیمتها را هم خودشان میدهند. بچههای مترو دستمالها را هزارتومان میفروشند که کمتر کسی میخرد. اما من خیلی توان ندارم. ارزانتر میدهم تا زودتر تمام شود.
یکی دیگر از دستفروشان که اکبر نام دارد و متاهل است و خود را هرسینی معرفی می کند،می گوید:بعد از فصل برداشت محصول مجبور شدم برای گذران زندگی خانواده به تهران بیایم.برادرم در مترو مشغول فروختن وسایل است و اگر کسی مزاحممان نشود روزیمان از راه می رسد.
او که به نظر 45 ساله می آید،توضیح می دهد:اگر چند ماه خوب کار کنی درآمدت به ماهی یکمیلیونتومان هم میرسد. باید بدانی چه جنسی را مردم بیشتر نیاز دارند. سرتاسر مترو از فروشنده پر شده. اینها دیگر فروششان خیلی خوب نیست مگر اینکه خوب بتوانی مشتری را به قول معروف جوگیر کنی. قدرت بیانت خیلی مهم است. مشتری باید تصور کند اگر جنست را نخرد ضرر کرده..
دختر جوانی هم فارسی را با لهجه صحبت می کند میگوید: امروز صبح زود به بازار رفتهام و صدتا لاک با یک مارک خریدم. از صبح یک سوم آنها را فروختهام. لاکها را دانهای هزارو500تومان میخرم و سههزارتومان میفروشم.
او می گوید:مشتریهای چانه میزنند تا لاکها را به قیمت ارزانتر بفروشم، اما من زیربار نمیروم، نزدیک به یکمیلیونتومان درآمد دارم اما از صبح تا شب میدوم هزینه شهریه دانشگاهم را هم درمیآورم. زندگی در تهران خیلی گران است. درشهرستانیها خیلی ارزانتر و راحتتر زندگی می کنیم .
پابه پای مردان زنان هم در فروش اجناس در مترو پر رنگ هستند و بعضی از آنها علاوه بر اینکه در قسمت زنان به فروش کالاهای خود می پردازند،به قسمت مردان هم می ایند و انجا به تبلیغ اجناس و فروش کالاها مشغول می شوند.
در این راستا پژوهشی در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران با تمرکز بر روی زنان دست فروش مترو انجام شد و به بررسی تعدد نقش و سلامت روان زنان سرپرست خانوار پرداخت.
نتایج این پژوهش علل عمدهی روی آوردن این افراد به دست فرشی را مشکلات فردی (سرمایه انسانی اندک) مثل نداشتن مهارت و حرفه و تحصیلات پایین نشان میدهد، از سوی دیگر درآمد ناکافی، اختلافات و مشکلات خانوادگی (طلاق، خیانت و اعتیاد همسر) و مشکلات فرهنگی و نداشتن موقعیت اجتماعی این افراد را ناگزیر به سمت این مشاغل سوق می دهد.
سوا از این آمار جمعیتی زیادی از این اشخاص علاوه بر اینکه دارای مشکلات مادی هستند و به این شغل به عنوان کاری مقطعی و فصلی نگاه می کنند،خرج تحصیل و یا شغل دوم به آن می نگرند و چون در وقت و ساعت کار کسی آنها را بازخواست نمی کند به عنوان کار مطلوبی به آن نگریسته می شود.
اما مهمترین مشکلی که دستفروشان از آن رنج میبردند ترس رسیدن مأموران و از دست دادن اموالشان است و از دیگر مسائل استرسزا برای این افراد میتوان به ملاقات آشنایان و اقوامشان در مترو اشاره کرد.
اقبال شاکری، عضو کمسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران، در گفتوگوی با «جوان»، با اشاره به اینکه حل معضلاتی مانند حضور دستفروشها و متکدیان در قطارهای مترو به خود سازمان بهرهبرداری از مترو تهران بر میگردد، میگوید: خود سازمان بهرهبرداری از مترو باید با چنین پدیدههای نا زیبایی که قطعاً سد راه خدمت رسانی این سازمان میشود، برخورد کند. چراکه مجری و بهرهبردار از مترو، خود این سازمان است و برای این کار هم پرسنل مورد نیاز را در ترکیب و چارت سازمانی خود دارد. ضمن آنکه سازمانها و متولیان دیگری که در یک مسیر فعالیت میکنند هم باید برای ساماندهی به این معضلات سازمان مترو را یاری دهند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای چهارم شهر تهران، برنامه مدونی برای مقابله با چنین معضلاتی دارد یا خیر، تصریح میکند: جلسات متعددی در کمیسیون عمران و حمل و نقل تنها به بحث دست فروشی در مترو اختصاص دارد. در این جلسه آخری که با حضور آقای سید جعفر تشکری، معاونت حمل و نقل و تـرافیک شهرداری تـهران برگزار شد، روی این موضوع به توافق رسیدیم یکی از مباحث مهم و زیر بنایی و شاخصهای بهبود خدمات سازمان بهربرداری مترو، مقابله با دستفروشان سیار داخل مترو است که اگر این مشکل حل شود، بیتردید مشکلات دیگری مانند جیببری و نزاع بین مسافران مترو به حداقل ممکن میرسد. ضمن آنکه چهره زیباتری از شهر برای مهمانان قابل مشاهده خواهد بود.
نظر شما