به گزارش کردپرس، زمستان که می آید خوف برف و سرما به جانشان می افتد. از سرما یخ می زنند و در برف جان می دهند. اما این پایان اضطراب آنان نیست؛ باران بهار و سر برآوردن مین های کاشته شده در دل خاک، آفتاب سوزان تابستان و باد تند پاییزی هم در کمین شان نشسته تا جانشان را بگیرد. کابوس آنها تنها بلایای طبیعی نیست بلکه گلوله های مرزبانان هم دلهره همیشگی شان است. تمام این رنج ها را به جان می خرند تا شاید لقمه نانی به کف آرند اما نه حامی دارند و نه از جایی حمایتی می شوند.
منصور مرادی، نماینده مردم مریوان و سروآباد در مجلس شورای اسلامی دلیل عدم حمایت از کولبران را قانونی نبودن محل عبور و مرور آنان عنوان می کند و می گوید: «این قشر از جامعه با وجود خطرات بسیاری که تهدیدشان می کند، بیمه ندارند، حامی ندارند و از جایی حمایت نمی شوند. آنها به علت بسته شدن مرزها ناچارند از طریق معابر غیر رسمی کولبری کنند و همین مسئله سبب شده هیچگونه حمایتی از آنها نشود.»
منصور مرادی به طرح حمایت از کولبران اشاره می کند که در صحن علنی مجلس رای نیاورد به این دلیل که تعداد آنها در مقایسه با جمعیت کل کشور کم است و تنها برخی از استان های مرزی با این پدیده مواجه هستند.
اگر چه مرادی کولبران را دلخوش به آینده می کند و می گوید: «این طرح دوباره با لحاظ کردن برخی ویرایش ها و تغییرات به کمیسیون برنامه و بودجه ارائه شد و مورد تصویب قرار گرفت که قرار است، امسال مجددا وارد صحن علنی مجلس شود.» اما نباید از نظر دور داشت که کولبران حامل بار قاچاق محسوب می شوند و به همین بهانه از هرگونه حمایتی محروم شده اند غافل از آنکه آنان از فرط بیکاری به این کار خطرناک روی آورده اند.
مرزها بسته شدند، بازارچه های مرزی تعطیل شدند و این اتفاقات، آغازی دوباره برای پدیده کولبری بود. فعالیت های تجاری مرزنشینان با بستن بازارچه های سیف سقز و سیرانبند محدود شد و همان روزنه امیدی که شاید پایانی بر رنج سخت آنان بود، حالا تعطیل شده و ناچار برای مبارزه با بیکاری به دل کوه ها و دره ها می زنند.
استاندار کردستان درباره بازارچه های مرزی در آذرماه 97 و پس از سفر به سلیمانیه عراق گفته بود: «تا یک ماه آینده بازارچه سیف سقز بازگشایی می شود و ارتباطات تجار از سر گرفته خواهد شد.» اکنون که سال 98 را هم آغاز کرده ایم، همچنان این بازارچه تعطیل است.
نماینده مردم مریوان و سروآباد در مجلس شورای اسلامی، فعال شدن بازارچه های مرزی را در حذف کولبری موثر می داند و درباره پیگیری های استاندار کردستان برای بازگشایی بازارچه های های مرزی غیرفعال می گوید: «استاندار اگرچه قول هایی برای بازگشایی این بازارچه های مرزی داده است اما مهم این است که چقدر خود پیگیر این مسئله باشد و میزان قدرت استاندار چقدر باشد.»
منصور مرادی با بیان اینکه از مسئولان چنین وعده هایی زیاد شنیده می شود که معمولا به سرانجام نمی رسد، و تنها مردم را دلخوش می کنند، اضافه می کند: «اگر آنچه مسئولان وعده می دادند به سرانجام می رسید هیچ مشکلی وجود نداشت و همه جا گل و بلبل بود.»
اما داستان مرگ تلخ کولبران تمامی ندارد. آنها، خطر مرگ را با عبور از کوه های صعب العبوری که عرض محل عبور آن تنها به اندازه یک جای پا است و حمل بارهای بیش از 50 کیلو بر دوش، به جان می خرند. از کوه سقوط می کنند یا جان می دهند یا نقص عضو می شوند مثل ایوب همان کولبری که بار 60 کیلویی بر دوش داشت و از کوه سقوط کرد؛ ضربه مغزی شد اما به دنیا برگشت با چشمانی که دیگر نمی دید و حالا بدون هیچ حمایتی از کار افتاده است.
پیرمردی 70 ساله بارش لاستیک ماشین است با 120 کیلو وزن که با کمک سایر کولبران بار را بر دوش می گذارد تلوتلوخوران به راه می افتد چند بار زمین می خورد و دوباره با کمک دیگران بلند می شود. اما تن رنجور پسرک 15 ساله تاب تحمل بار سنگین را ندارد و از کوه سقوط می کند و در برف خفه می شود. نوجوانی که به جای مدرسه در مسیر مرگ قدم بر می دارد تا کمک خرجی برای خانواده باشد. بسیاری از کولبران هم دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی هستند که به خاطر نبود شغل مناسب ناچار به کولبری شده اند.
این حکایت مرزنشینان کردستان است که از فرط بیکاری به این شغل کاذب روی آورده اند که نه تنها درآمد چندانی برای آنها ندارد بلکه خطرهای بسیاری هم دارد. مردم این خطه که استانی صنعتی نیست نیاز به توجه ویژه تر و شرایط ایجاد شغل دارند تا از این مشاغل کاذب نجات یابند و سر و سامان گیرند. فعالیت بازارچه های مرزی نیاز امروز مرزنشینان کردستان است و مسئولان پیش از هرچیز باید برای این مسئله در استان چاره اندیشی کنند تا دیگر شاهد مرگ تلخ کولبران نباشیم.
نظر شما