به گزارش خبرنگار کردپرس، تا چند سال پیش زندگی بر روال عادی می چرخید. روزنامه ها و نشریات سراسری و محلی چاپ می شدند و مخاطبان خود را هم داشتند. کم کم همه چیز تغییر کرد. زندگی جور دیگری شد. مردم دیگر مثل سابق نبودند. روزنامه و مجله برایشان از رونق افتاد و به جای آن ها شبکه های مجازی آمدند. شبکه هایی که در عین فراوانی، استانداردی برای تزریق محتوا به مردم نداشتند.
آن زمانی که «فیس بوک و وبلاگ» آمد تغییر آن چنانی در جامعه احساس نمی شد و اتفاقاً باعث رشد هم بود. حتی «وایبر و واتس آپ» هم اثربخشی اجتماعی داشتند اما امان از «تلگرام و اینستاگرام» که پای دخالتشان در همه امور باز شد و به نوعی سیاست های زندگی را تغییر دادند.
در این میان بسیاری با هدف های نامعلوم به تشکیل کانال های تلگرامی پرداختند و مشغول فعالیت شدند. فعالیتی که گرچه از نظر موج سواران فضای مجازی در راستای فرهنگ سازی است اما آنچه دیده می شود تشدید التهابات در جامعه و نوعی دست اندازی در کارهای دیگران به حساب می آید.
به گفته کارشناسان اجتماعی فضای مجازی بسیار هم مناسب است اما اینکه چگونه از آن استفاده شود و چگونه رصد گردد باید مدنظر قرار گیرد. مقوله ای که مدت هاست از نظر مسئولان مرتبط در این حوزه به فراموشی سپرده شده و گویا دیگر قابل جمع کردن هم نیست.
از شایعه سازی تا کمک در نشر شایعه، از تزریق ترس و التهاب تا تشدید تنش میان جامعه، از کپی کردن مطالب خبری در لابلای تبلیغات بسیار و در کل نامشخص بودن محتوای کاری و بسیاری موارد دیگر از جمله مشکلاتی است که کانال های تلگرامی آن را ایجاد کرده اند.
با این وصف اصل مطلب این است که هویت اصلی تشکیل کانال های مختلف تلگرامی در شهرها و روستاها چیست؟ آیا به دنبال اطلاع رسانی هستند یا کسب درآمد، به دنبال مطرح شدن یا خرید و فروش کانال با افزایش دنبال کننده در مواقع خاص؟ هرچه هست نبود نظارت صحیح بر این کار باعث شده نوعی برخورد اجتماعی شکل گیرد به طوری که مشاهده می شود هیچکدام از این کانال های مجازی مطابق آنچه به عنوان رسالت خود معرفی می کنند پیش نمی روند.
صدور مجوزهای بی اساس
اینکه بر چه پایه و اساسی و با چه عنوانی برای کانال های تلگرامی مجوز صادر می شود بسیار مهم است. چرا که هویت هر کانالی براساس محتوایی که ارائه می دهد، آشکار می گردد.
اگر یک کانالی به دنبال کسب درآمد است قطعاً باید مجوز آن با عنوان تبلیغات و بازاریابی باشد و محتوای درونی آن هم براساس عنوان مجوز درج گردد نه اینکه در لابلای تبلیغات در حوزه های دیگر هم کار کند.
همچنین اگر مجوزی برای سرگرمی یا اطلاع رسانی داده می شود نباید وارد مباحث غیر مرتبط با عنوان اصلی کانال شود و یا اگر کانالی با عنوان خبری است قطعاً اجازه تبلیغ و یا ورود به دیگر موارد را ندارد.
با این وصف اما آنچه دیده می شود بی هویت بودن محتوای کانال های تلگرامی است که این روزها در سردرگمی مخاطبان نقش دارند و در این میان معلوم نیست که نهاد مجوز دهنده از یک طرف و نهاد نظارت کننده همانند پلیس فتا از طرف دیگر چه اقدامی در این زمینه انجام داده اند.
اطلاع رسانی یا التهاب
فقط کافی است اتفاقی رخ دهد آن وقت این فضای مجازی تا مدت ها بار روانی جامعه را تشدید و برای فروکش کردن آن دست به دامن یکسری موارد خاص می شود. مثلاً حادثه ای همانند قتل یا تصادف رخ دهد همین شبکه های مجازی چنان به آن دامن می زنند و برای افزایش دنبال کننده های خود اغراق می کنند که گویی بدتر و وحشتناک تر از این واقعه رخ نداده و نمی دهد.
به عنوان مثال «فرزندی که پدرش را به آتش کشید» و یا «جزییات بیشتر از قتلی وحشتناک» از گزینه هایی است که برای جذب مخاطب انتخاب می کنند. گزینه هایی که نه تنها بار منفی در مخاطبان ایجاد می کند بلکه به دامنه شایعات هم می افزاید.
همچنین اگر حوادث طبیعی همانند سیل و زلزله رخ دهد باز هم این کانال های مجازی هستند که دست در ذهنیت مردم برده و چنان التهابات حادثه را دامن می زنند که گویی زمین دهان باز کرده و همه را در خود بلعیده است.
این در حالی است که حوادث چه طبیعی و چه انسانی در همه جای دنیا رخ می دهند اما چگونگی نحوه برخورد با این حوادث باید مهم باشد. اینکه تلگرام و اینستاگرام بلافاصله بعد از حادثه ای فوراً خبری به نقل از مردم محلی می گذارند و در ادامه همچنان عکس ها و فیلم های بیشتری را درج می کنند و هر بار با بزرگنمایی متن هایی را می نویسند جز ایجاد ترس و استرس در جامعه چه خواهد داشت؟
در همین زمینه چندی پیش یکی از گردانندگان کانال های تلگرامی در کردستان در خصوص مطلبی که درج کرده بود و بعدها شایعه بودن آن مشخص شد چنین اظهار داشت که «همه از این نوع شایعات می زنند تا دنبال کننده هایشان بیشتر شود و بازدیدها بالا رود و من هم جزو این همه هستم!»
واضح است که این شیوه نه به اطلاع رسانی می خورد و نه به فرهنگ سازی، بلکه اینجا تنها یک نکته به چشم می آید «شایعه سازی یا دروغ پراکنی».
در واقع باید گفت از نظر فرهنگ رسانه ای این نوع کار کردن فضای مجازی ارتباطی با اطلاع رسانی ندارد بلکه به جز تشدید استرس و تزریق التهاب به جامعه عملاً اقدام مثبتی نداشته است. البته بماند که به نظر گردانندگان همین کانال ها خیلی هم خوب پیش رفته اند.
بی توجهی به معیارهای خطرآفرین
در سیل اخیر و بارندگی هایی که پیش آمد بسیاری از کانال های تلگرامی بدون اینکه متوجه موقعیت حساس جامعه باشند فراخوان عکس و فیلم دادند و از مخاطبان خود خواستند که با ارسال فیلم و عکس از سیل و باران برف و ... در قرعه کشی شرکت و جایزه بگیرند. درخواستی که نه تنها معیارهای امنیتی بلکه هشدارهای داده شده را هم نادیده گرفت.
به طوری که بسیاری بی توجه به در خطر بودن جان خود تنها برای گرفتن فیلم و عکس در نقاطی قرار می گرفتند که امکان داشت دچار حادثه شوند. همان طور که کم نبوده مرگ هایی به این شیوه.
گرچه در این زمینه از نظر اطلاع رسانی تا حدودی کانال های تلگرامی خوب پیش رفتند اما آیا دادن چنین فراخوانی آن هم در موقعیتی که زنگ هشدار به صدا درآمده بود و مسئولان، مردم را از حضور در منطقه خطر منع کرده بودند، ضرورت داشت؟
اینجا باید پرسید آیا جذب مخاطب با به خطر انداختن جان او آن هم زمانی که در کنار فراخوان به دادن جایزه هم اشاره شده است، آن قدر ارزش دارد که استانداردهای کاری و اخلاقی را زیر پا گذاشت؟
دخالت در هر اموری
گفته شد هر کانال تلگرامی باید براساس مجوزی که دریافت کرده حرکت کند. این در حالی است که امروزه دیده می شود کانالی که در بیوگرافی اش عنوان شده سرگرمی و فرهنگی، بیشتر موارد تبلیغاتی و دست در حوزه خبری بردن دیده می شود تا سرگرمی و فرهنگی.
مقوله ای که اینجا باید در نظر گرفت این است که شاید بسیاری از گردانندگان شبکه های اجتماعی معنی واقعی مباحث فرهنگی، سرگرمی، بازاریابی یا حتی اطلاع رسانی را نمی دانند چرا که همیشه دستبرد به حوزه های غیر مرتبط را دارند. این نشان می دهد که ارائه مجوز به این گونه موارد همانند مجوزهایی است که به رسانه های مختلف داده می شود. بدون اینکه شناختی از درخواست کننده به دست آید و یا اینکه حتی تحقیقی در خصوص میزان آشنایی با قانون فضای مجازی و از طرفی قوانین دیگر در کنار اینکه چه مقدار به رسالت کاری در نظر گرفته شده تعهد دارند، صورت نمی گیرد.
اینکه کانالی با عنوان سرگرمی دست در حوزه خبری می برد و یکسری اخبار کذب منتشر می کند از نظر قانون جرم محسوب می شود و از طرفی هویت اجتماعی رسانه های رسمی هم زیر سؤال می رود چرا که عامه مردم نسبت به سواد رسانه ای و سواد مجازی چندان اطلاعاتی ندارند و گمان می کنند رسانه یعنی همین شبکه های اجتماعی و تمام.
در هر صورت در هر زمینه ای دخالت در امور دیگران نه قانونی است و نه اخلاقی. لذا به نظر می رسد در این مورد مهم باید پلیس فتا و ارشاد کمی بیشتر توجه داشته و نظارت های خود را جدی تر انجام دهند.
محتوای کپی شده و دیگر هیچ
شبکه اجتماعی تلگرام در حالی پیشتاز میان دیگر شبکه های مجازی است که بسیاری از محتوای خود را تنها با کپی کردن های رسانه های خبری و یا دیگر کانال های شخصی با موضوعات اجتماعی آن هم بدون ذکر منبع درج می کنند و این یعنی سرقت خبر یا مقاله و هر چیز دیگر که از نظر قانون مطبوعات هم جرم به حساب می آید.
اینکه موارد خبرگزاری ها یا روزنامه ها و کانال های اجتماعی دیگر که استاندارد خود را رعایت می کنند در این شبکه های غیراصولی کپی شوند به خودی خود ایرادی ندارد اما نکته حساس ماجرا اینجاست که ذکر نکردن منبع غیرقانونی بوده و باید جلوی این کار گرفته شود.
برای مثال یکی از گردانندگان همین کانال های تلگرامی محلی که عنوان فرهنگی و اجتماعی را دارد و به جای درج مطالبی که در این زمینه دخیل باشند و در حوزه مرتبط کمک برسانند به تبلیغ یا کپی کردن خبرهای رسانه های رسمی می پردازد و وقتی از او درخواست می شود منبع خبرهای خود را ذکر کند مدعی است که خود تهیه کرده و منبع خودشان بوده اند! حال آنکه تاریخ تهیه و انتشار خبرها در خبرگزاری ها مشخص بوده و اینگونه کپی کردن ها غیر قابل انکار است.
با این وصف به نظر می رسد موج سواران فضای مجازی به ویژه تلگرام توان تولید محتوایی از خود را ندارند و تنها با درج مطالب کپی شده سیستم خود را می گردانند و از طرفی با تغییر مطالب کپی شده و درج برداشت شخصی خود به نوعی نه تنها باعث زخمی کردن روح مطلب اصلی که هویت جامعه را هم خدشه دار می کنند.
لزوم مدیریت صحیح در فضای مجازی
قطعاً نمی توان تأثیر شبکه های اجتماعی را در جامعه نادیده گرفت و یا انکار کرد اما لازم است در نظارت ها و مدیریت ها برای ارائه محتوای اصولی به مخاطبان تجدیدنظر شده و مطابق استانداردها رصد گردند. البته رصد به معنای فیلتر نیست و این هرگز راه چاره نبوده و بلکه بدترین راه از نظر مسئولان بود که انجام شد و به شکست هم رسید. چرا که نه تنها از تعداد کاربران تلگرام کم نشد بلکه بسیاری از مواردی که دسترسی به آن ها ممکن نبود هم میسر گردید و این یعنی فاجعه.
آنچه امروزه در فضای مجازی رخ می دهد قابل مقایسه با رسانه هایی که تابع قانون مطبوعات بوده و براساس سیاست گذاریهای مرتبط نمی توانند هر مطلبی را درج نمایند و کار کنند، نیست. لذا می طلبد خبرگزاری ها و روزنامه ها و دیگر رسانه های خبری ثبت شده در سامانه رسانه های کشور را با کانال های تلگرامی غیررسمی یکی نکرده و مدیریت اصولی برای آنان لحاظ گردد چرا که تا زمانی دخالت های بی اساس و ناخنک زدن به هر موردی در کنار تشویق به التهاب و ترس و بی توجهی به امنیت مردم و... وجود داشته باشد نمی توان ادعا کرد فضای مجازی و موج سواران آن ساماندهی شده اند./
نظر شما