به گزارش خبرنگار کردپرس، روابط عمومی پل ارتباطی سازمان با مردم است. از آن به عنوان یکی از ارکان مهم سازمانی نام برده می شود. دارای 53 عنوان وظیفه بوده و نقش مهم در شکل گیری اهداف سازمانی دارد.
در واقع روابط عمومی یعنی هنر و علم اجتماعی تجزیه و تحلیل روندها، مشورت دادن به رهبران سازمان و اجرای برنامه های عملی طراحی شده ای که هم به درد سازمان می خورند و هم در راستای منافع عموم قرار دارند.
بر این مبنا با نگاهی به روابط عمومی سازمان ها در کشور می توان پی برد که خدمت به مدیر از طرف روابط عمومی بسیار برجسته تر است تا مدیریت. این مهم عاملی برای تنزل جایگاه روابط عمومی بوده و نیاز است با دیدگاهی تخصصی جایگاه واقعی روابط عمومی را نمایان ساخت.
با این وصف باید دید چرا بعد از گذشت 66 سال از آغاز به کار نخستین روابط عمومی در ایران، هنوز این مهم نتوانسته به جایگاه واقعی خود دست یابد.
در همین راستا خبرگزاری کردپرس به منظور آسیب شناسی روابط عمومی و بیان نکات مرتبط، در میزگردی با حضور سه نفر از مسئولان روابط عمومی در سازمان های خصوصی و دولتی کردستان، بیشتر به این مسئله می پردازد. در این میزگرد «مرضیه طاهری فر؛ دکترای ارتباطات»، «امیر شریفی؛ فعال رسانه ای » و «یوسف رازیان؛ پژوهشگر رسانه» به بیان اظهارات خود پرداختند.
* به نظر شما مقوله روابط عمومی در ایران و متعاقباً در کردستان تا چه میزان تعریف شده و آیا به جایگاهی که باید رسیده است؟
مرضیه طاهری فر: از نظر استانداردهای لازم برای یک روابط عمومی با یک نگاه کلی باید گفت نه تنها روابط عمومی در کشور تعریف نشده بلکه هیچ جایگاهی برای آن وجود ندارد. در واقع وقتی گفته می شود روابط عمومی، باید بدون درنگ تسهیل گری سازمان با مردم به ذهن بیاید اما این مهم در جامعه کنونی قابل لمس نیست.
بنابراین از یک طرف دست پایین گرفتن روابط عمومی و از طرف دیگر سپردن مسئولیت آن به افراد غیرمرتبط نشان می دهد حوزه روابط عمومی نه تنها در کشور بلکه در کردستان هم چندان شناخته شده نیست.
امیر شریفی: در این خصوص به نظرم روابط عمومی در کشور و به خصوص در کردستان با چالش هایی روبرو بوده که این چالش ها مانع از بالفعل شدن پتانسیل های بالقوه روابط عمومی ها شده است. با این وجود نمی توان به تلاش های سال های اخیر به ویژه در برخی از ادارات استان که عمدتاً به صورت لکه ای و مبتنی بر توانمندی های متصدیان روابط عمومی بوده نه باز تعریف سازمانی این جایگاه شغلی، اشاره نکرد.
یوسف رازیان: ببینید در پاسخ به این سؤال اگر از بُعد کلی به آن نگاه کنیم خب شاید در برخی از ارگان ها اعم از دولتی و خصوصی، حوزه روابط عمومی تا حدودی حرکتی مناسب داشته باشد اما این حرکت وقتی به نگاه کارشناسی با بررسی عناصر لازم می رسد، قطعاً رد می شود.
ما می گوییم روابط عمومی ارتباط میان سازمان و مردم را فراهم می کند این در حالی است که بیشتر ارگان های ما به ویژه دولتی ها و به ویژه در کردستان به جای نزدیک تر کردن مردم، آنان را دور می کنند و این نشان می دهد مسئولانی که در روابط عمومی ها حضور دارند نه تنها هدف این حوزه را نمی شناسند بلکه به جایگاهی که متعلق به آن است هم دسترسی ندارند.
* برای اینکه بتوان یک روابط عمومی کارآمد در سازمان ها (دولتی یا خصوصی) داشت چه اقداماتی لازم است انجام شود؟
امیر شریفی: متأسفانه روابط عمومی ها در ایران بالأخص در کردستان بیشتر از آنکه روابط عمومی باشند به مثابه تریبون عمل می کنند. همان گونه که از عنوان روابط عمومی قابل درک است، روابط عمومی جایگاهی دارد که نه تنها پیام ها را از درون سازمان به خارج آن انتقال می دهد، بلکه لازم است پیام های درون سازمانی را به برون سازمانی انتقال دهد. با این وجود راه زیادی برای گذر از این اتوبان یک سویه وجود دارد.
مرضیه طاهری فر: روابط عمومی کارآمد یعنی «خدمت به مدیریت نه مدیر». حال با این نگاه اگر جایگاه روابط عمومی همان گونه که در سؤال نخست آمد، تعیین و از طرفی نیروهای متخصص و حرفه ای در قالب همان 6 طبقه از 53 وظیفه وارد کار شوند و نگاه به آن از پایین دست نباشد، می توان انتظار پیشرفت در این حوزه را داشت.
جدای از این مورد، لازم است اشاره ای هم به کردستان داشته باشم که در آن به هر اداره (دولتی یا خصوصی) می روید به تنزل جایگاه روابط عمومی، بی هویت بودن آن و حتی نبودن واحد روابط عمومی و از همه بدتر بی اختیار بودن مسئول آن به خوبی پی می برید و در یک کلام اگر در کشور روابط عمومی تعریف شود و به استان ها تعمیم نشود همه تلاش ها در این زمینه بی اثر خواهد بود.
یوسف رازیان: روابط عمومی کارآمد یعنی تلاش برای رسیدن به اهداف سازمان با در نظر گرفتن منافع عموم. حال باتوجه به این مهم، ما از سه نوع روابط عمومی «تحلیل گر، توجیه گر و تبیین گر» تنها روابط عمومی تحلیل گر است که کارآمد شناخته می شود چرا که این نوع روابط عمومی با توجه به فلسفه وجودي سازمان، اهداف اصلی و فرعی آن و امور حرکت می کند. داراي برنامه ادواري منظم، روزانه، هفتگی، ماهیانه، فصلی و سالانه است. براي مقابله با بحران ها و چالش ها که ناگهان و خارج از اراده حادث می شود داراي طرح هاي معین بوده و براي بهره گیري از فرصت هاي مناسب که پیش می آید هم داراي طرح هاي بهره گیري و بهره برداري است.
بنابراین در فضاي اجتماعی و فرهنگی مناسب، فرهنگ مدیریتی مطلوب و مبتنی بر شایسته سالاري و به شرط متخصص بودن و کارشناس بودن مدیر بخش روابط عمومی، امکان تولید روابط عمومی تحلیل گر فراهم می شود.
* چرا در ایران نگاه به حوزه روابط عمومی هنوز مثبت و دارای بهره وری کافی نیست؟
یوسف رازیان: خب پاسخ این سؤال در موارد قبلی تا حدودی داده شد. ببینید علت اصلی افت روابط عمومی در کشور برای این است که همه بله قربان گوی مدیر هستند و هیچ گونه ایده و خلاقیتی برای پیشرفت ندارند. همچنین اکثر روابط عمومی ها از نوع توجیه گر بوده و تنها به عنوان مشاطه گر بزک کننده شناخته می شوند و علت این مهم وجود مدیران و فرهنگ مدیریتی نامساعد و پایین بودن دانش تخصصی است.
فقدان برنامه ریزي ادواري و مدون، به صورت منفعل به دنبال حوادث و رویدادها دویدن و با منطقی سطحی و استدلال هایی غیرقابل باور و با غوغاسالاري و فعالیت هاي ارتباطی پرخرج و بیش تر پرهزینه و پر زرق و برق سعی در توجیه رویدادها، اقدامات و تصمیمات مدیران سازمان داشتن، همه و همه باعث شده اند روابط عمومی از آن ارزشی که دارد بهره نبرد.
امیر شریفی: همانطور که اشاره کردم روابط عمومی ها با چالش هایی روبرو هستند. نخست این که روابط عمومی ها یا متخصص در حوزه روابط عمومی نیستند و یا این که گرچه تحصیلات آکادمیک را دارند اما ظرفیت تبدیل دانش خود را به کنش سازمانی ندارند.
دوم اینکه روابط عمومی ها اغلب به عنوان یک پست حاشیه ای در سازمان ها تعریف می شوند و عموماً صندلی آنان در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های سازمانی خالی است.
سومین چالش نقش مردم است. متأسفانه هنوز بسیاری از سازمان ها به ویژه مراکز دولتی اهمیتی به مطالبات و خواسته های شهروندان نمی دهند. لذا مطالبات مردمی که مهم شمرده نمی شوند از کانالی به سازمان ها منتقل می گردد که عموماً فقط بسان یک فرستنده عمل می کنند.
مرضیه طاهری فر: من باز هم تکرار می کنم دلیل ضعف در روابط عمومی ها این است که «در خدمت مدیر هستند نه مدیریت». این خیلی مهم است که تفاوت میان مدیر و مدیریت فهمیده شود. یعنی در واقع روابط عمومی های ما امروزه برای شخص حقیقی که مدیر باشد کار می کنند نه برای شخصیت حقوقی که سازمان است.
همچنین همان دیدگاه پایین دستی و توبیخی از جانب مدیران و اینکه حتی یک نگهبان هم می تواند مدیر روابط عمومی باشد در کنار تنها بله قربان گو دانستن مسئول روابط عمومی و از همه مهم تر بار تشکیلاتی روابط عمومی را به دوش یک نفر انداختن، همه باعث می شوند این حوزه نتواند به بهره وری کافی دست یابد.
* به عنوان مسئول واحد روابط عمومی که یا در حوزه رسانه فعال هستید و یا تماس دارید، ارتباط این حرفه را با فعالیت های رسانه چطور می بینید؟
مرضیه طاهری فر: چون بنده در این زمینه به طور مستقیم با رسانه در ارتباط هستم بگذارید این را بگویم که حتی رسانه های ما هم در شناخت اهداف روابط عمومی ضعف دارند. به گونه ای که روابط عمومی رسانه ها اعم از تصویری، چاپی و الکترونیکی هنوز موفق به ثبت جایگاه خود نشده اند. حضور افراد غیر متخصص در این حوزه برای رسانه ها باید بسیار مهم تر از سایر دستگاه ها باشد این در حالی است که خیلی این مقوله مدنظر قرار نمی گیرد.
همچنین بسیاری از روابط عمومی ها به مجموعه وظایف خود در قبال رسانه ها آگاهی ندارند و گمان می کنند همان خبری را که برای خود به کار می برند برای رسانه ها هم ارزش دارد در حالی که این گونه نیست و یک روابط عمومی موفق تفاوت میان خبرنگاری و روابط عمومی را می داند و نسبت به رسالت های هر دو حرفه آگاهی دارد در همین راستا از ظرفیت رسانه ها برای تقویت عملکرد سازمان با پذیرش نقد (دقت کنید نقد) استفاده می کنند.
امیر شریفی: ارتباط روابط عمومی ها با رسانه ها هم در یک قالب خاص قابل تعریف است. روابط عمومی های تریبونی به رسانه های حامی خود صرفاً عملکردها و خواسته های خود را دیکته می کنند و این گونه نقش رسانه ها در پویایی سازمانی که می تواند واقعاً مؤثر واقع شود نظر به تعمیم این قالب مریض عقیم کش است. در ادامه اینکه ارتباط رسانه ها با روابط عمومی ها مبتنی بر سودآوری شخصی بوده و این هم به آفتی برای رسانه ها تبدیل شده است.
یوسف رازیان: بنده هم با سودآوری شخصی روابط عمومی ها در قبال رسانه ها موافقم. ببینید اینجا باید گریزی داشت به همان سخن معروف «جورج اورول» در خصوص تفاوت میان روزنامه نگاری و روابط عمومی مبنی بر اینکه «روزنامه نگار از چیزهایی می نویسد که برای هر کسی قابل نوشتن نیست، هر چیزی که امکان نوشتن آن وجود داشته باشد شامل روابط عمومی می شود.»
حال با ارجاع به این گفته ارزشمند می توان پی برد ارتباط روابط عمومی با رسانه تا چه میزان مؤثر است و مهم، البته اینجا باید بگویم یک روابط عمومی کارآمد می تواند در این زمینه درست پیش برود و ارتباطات اثربخشی را رقم بزند.
* به نظر شما افرادی که در روابط عمومی کار می کنند باید رشته مرتبط داشته باشند یا نه مدرک چندان مطرح نیست؟
مرضیه طاهری فر: ببینید در هر زمینه ای باید تخصص لازم را داشت تا وارد آن کار شد و در آن اظهار نظر کرد و قطعاً داشتن تخصص لازم باعث پیشرفت است حال این مهم امکان دارد در دانشگاه به دست آید و یا با شرکت در دوره های ویژه و تخصصی همانند کارگاه ها و کلاس های آموزشی.
بنابراین به نظر من علاوه بر داشتن تخصص باید یکسری ویژگی ها همانند برقراری ارتباط در اجتماع، قدرت شناخت و تحلیل گری بالا، فن بیان، اطلاعات عمومی مناسب، آشنایی به مسایل روز، شناخت اهداف سازمان و... برای کسانی که در واحد روابط عمومی مشغول به کار می شوند، لحاظ کرد.
امیر شریفی: به نظر من روابط عمومی ها باید رشته های مرتبط داشته باشند. اگر چه می توان از افراد غیرمرتبط در روابط عمومی ها هم از نظر تجربه و یا تخصص های مورد نیازشان استفاده کرد حتی با این حال باید رأس امور روابط عمومی ها در اختیار متخصصان این رشته باشد. البته افرادی با تخصص های غیرمرتبط هم می توانند در تیم های روابط عمومی موفق شوند. برای نمونه چه اشکالی دارد در تیم روابط عمومی صنعت، معدن و تجارت استان یک کارشناس صنایع هم داشته باشیم یا در شهرداری ها و راه و شهرسازی یک کارشناس امور شهری مسئولیتی به عهده گیرد.
یوسف رازیان:کسى که روابط عمومى را به عنوان یک شغل انتخاب مى کند باید به عنوان یک حرفه به آن نگاه کند و تخصص هاى آن را فرا گیرد. استعداد، آمادگى، ظرافت، تناسب و توانایى فردى، علاقه، اندیشه خلاق، انگیزه پیشرفت، شهامت و شجاعت داشته باشد و همچنین قدرت تجزیه و تحلیل مسائل محیط کار و اصول و فلسفه سازمان را به خوبى بشناسد .
بله باید رأس تیم روابط عمومی دارای تخصص لازم باشد اما تخصص اینجا منظور داشتن مدرک داشنگاهی صرف نیست بلکه دارا بودن ویژگی های لازم در این خصوص را شامل می شود. در واقع برخی از اطلاعات و دانش هایی که براي انجام کارهاي روابط عمومی مورد نیاز است شامل «هنر ارتباطات، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و اصول مدیریت و اخلاق» بوده و باید توجه داشت که در وهله نخست، تخصص در کنار انگیزه مدنظر باشد.
* محدودیت های پیش روی این حرفه را در چه مواردی می دانید و برای رفع آن ها چه باید کرد؟
امیر شریفی: جایگاه نازل روابط عمومی ها در چارت های سازمانی؛ یک سویه بودن روابط در این جایگاه (از بالا به پایین بودن)، آموزش و حرفه ای گری، منطق گذار از استبداد به دمکراسی یک شبه حاصل نمی گردد. بی تردید سالیان متوالی بر این کشور منطق استبدادی حکم فرما بوده است که طبیعی به نظر می رسد و لازم خواهد بود زمان به بخشی از این محدودیت ها پایان دهد.
از سوی دیگر روابط عمومی ها جایگاه و پناهی برای شهروندان و عموم در سازمان ها به شمار می روند و تا زمانی که از سوی عموم و شهروندان مطالبه گری صورت نگیرد نمی توان انتظار داشت که روابط عمومی به ارتقای سازمانی و عملکردی برسند.
یوسف رازیان: این شغل همانند تمامی مشاغل دیگر نیازمند تخصص است و یکی از محدودیت های پیش رو بی توجهی به تخصص لازم در این زمینه است البته تخصص منظور این نیست که تنها مدرک مرتبط داشته باشند بلکه باید از شناخت صحیح حوزه روابط عمومی بهره مند بوده و بتوانند تیمی حرفه ای را برای سازمان تشکیل دهند. از طرفی نگاه سطحی مدیران به روابط عمومی و بار تمامی وظایف را به دوش یک نفر انداختن و بی توجهی به اینکه باید تیم روابط عمومی داشت نه شخص روابط عمومی هم از دیگر محدودیت هایی است که باعث پسرفت یک سازمان می شوند.
همچنین کمبود امکانات و اعتبار اختصاصی هم برای ارائه عملکرد مناسب روابط عمومی ها بی تأثیر نیست چرا که بخش بخش واحد روابط عمومی نیازمند تجهیزات و زیرساخت های مناسب است.
مرضیه طاهری فر: این سؤال به نظر من جمع بندی پاسخ سؤالات قبل است. اگر از ابتدا تا الآن هر آنچه گفته شد را مروری کنیم متوجه می شویم که همه موارد مطرح شده محدودیت های پیش رو هستند از غربت جایگاه روابط عمومی گرفته تا ضعف در شناخت مجموعه وظایف مرتبط، از بی توجهی به شعار «دوستی با همه، دشمنی با هیچکس» در روابط عمومی گرفته تا کمرنگ کردن نقش این حوزه در اجتماع، همه و همه نشان از موانع دارد.
اما مهمترین مانع دخالت در امور روابط عمومی و اصلی ترین محدودیت این است که روابط عمومی های امروز در خدمت مدیر هستند نه مدیریت./
نظر شما