به گزارش کردپرس، «30 سال بیشتر نداشت اما 36 ساله می زد، مادر دو کودک بود، مدت ها بود که می گفت می خواهد خودکشی کند اما گوش کسی بدهکار نبود و فکر می کردند تنها تهدید می کند. از زندگی زناشویی اش به دلیل دعواهای خانوادگی راضی نبود. ازدواج مجدد همسرش بیش از هر چیزی از او یک زن غمگین و یک مادر عصبانی ساخته بود. عصر یک روز داغ تابستانی دو کودکش را برای خرید به بیرون از خانه می فرستد، غذای شبشان را کنار می گذارد و خودش را در حیاط خانه حلق آویز می کند...» .
این سرگذشت یکی از هزاران زنی است که به دلایل مختلف اقدام به خودکشی کرده اند. سال گذشته 12 زن مهابادی در رنج سنی 25 تا 30 سال خودکشی کردند.
فرمانده انتظامی مهاباد در جلسه کارگروه ارتقای امنیت اجتماعی این شهرستان می گوید؛ 12 مورد از خودکشی های سال گذشته را زنان و5 مورد را مردان تشکیل داده بودند که به ترتیب در رنج سنی 25 تا 30 و 27 تا 35 سال قرار داشتند.
به گفته این مقام انتظامی هر چند در سال گذشته 15 مورد خودکشی در مهاباد ثبت شده بود اما این آمار نسبت به سال قبل 13 درصد کاهش را نشان می دهد. امسال نیز تنها یک مورد خودکشی در مهاباد ثبت شد که علت آن مشکلات خانوادگی و داشتن فرزند معلول اعلام شد.
خودکشی یک موضوع ساده اجتماعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت، چنانچه به ریشه ها و علل آن توجه نشود این عوامل می توانند تبعات سنگین تری را برای جامعه فراهم کند. اما اغلب اوقات این آمار از دسترس رسانه ها خارج است و مسئولان امر علاقه ایی به بیان تعداد خودکشی ها ندارند.
به باور برخی از این مسئولین بیان این آمار موجب تقویت این حس و افزایش آمار خودکشی ها خواهد شد. در راهنماي انعکاس خبر خودکشی در رسانه ها، که سال 86 توسط وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، دفتر سلامت روانی و اجتماعی تهیه شد، آمده است که؛ «هرچه میزان انتشار و تبلیغ در مورد خودکشی بیشتر باشد، همبستگی بیشتري بین میزان تبلیغات و بروزخودکشی در دیگران مشاهده می شود. پخش گزارش در شبکه هاي متعدد و برنامه هاي مختلف تلویزیون تاثیر بیشتري در میزان خودکشی خواهد داشت بنابراین، پرهیز از انعکاس اخبار خودکشی می تواند در پیشگیري از رفتارهاي تقلیدگرانه خودکشی کمک کننده باشد. انتشار خبر خودکشی این عقیده را که خودکشی روشی طبیعی براي حل مشکلات است، گسترش می دهد همچنین انتشار مکرر و مداوم اخبار مرتبط با خودکشی اشتغال فکري در مورد خودکشی بویژه در نوجوانان و جوانان را افزایش می دهد.»
اما به عقیده شیرین احمدنیا عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسانهها باید اخبار خودکشی را انعکاس دهند، اما به شیوه کنترل شده آن. او می گوید؛ «نقش رسانه درباره اخبار خودکشی اهمیت دارد. ما میگوییم نباید انعکاس آزادی برای احوال واقعی در جامعه وجود داشته باشد. رسانهها باید اخبار خودکشی را انعکاس دهند، اما کنترل شده و با ملاحظات کارشناسی برای پیشگیری از تبعات آن باشد. رسانهها در کنار همه ارگانها از جمله وزارتخانهها، آموزش و پرورش، آموزش عالی، شهرداری، بهزیستی، انجمنهای علمی، تشکلها و ... به عنوان شریک همه این نهادها باید نقش خود را ایفا کند.»
افراد ممکن است در شرایط عادی در واکنش به مشکلاتی که در زندگی روزمره خود با آنها روبه رو می شوند، دچار افسردگی، غم یا احساس درماندگی شوند اما همه افراد نسبت به بروز رفتارهای خود یکسان عمل نمی کنند و باید به دقت نشانه های خاص افرادی که حتی برای یک بار هم قصد خود از خودکشی را بیان کرده اند، زیر نظر داشت تا بتوان از این اقدام خشونت بار در حق آنان جلوگیری کرد.
روانشناسان و کارشناسان آسیبهای اجتماعی، در بررسی پدیده خودکشی و تبدیل آن از یک موضوع فردی به موضوعی اجتماعی، به پارامترهایی چون هویت اجتماعی و حیات اجتماعی اشاره میکنند.
در بسیاری از وصیت نامه هایی که بعد مرگ افراد پیدا شده است. صدای فریاد رسی شنیده می شود، پس قبل از اینکه دیر شود باید به ندای دل افراد آسیب پذیر گوش فرا داد. کسانی که در واکنش به مشکلات، خودکشی را انتخاب می کنند، به احتمال زیاد بیشتر از دیگران در معرض آسیب ها و ناکامی هایی قرار گرفته اند که به آنها توجهی نشده است یا به جای رویارویی با مشکلات بزرگ، در مقابل آنها درمانده و ناتوان شده اند.
زنانی بخشی از این جامعه آسیب پذیرند که گاها از سوی خانواده و یا جامعه با عدم حمایت روحی و روانی مواجه می شوند و به خودکشی پناه می برند. در واقع خودکشی برای این افراد تنها به معنای مرگ نیست بلکه این افراد مستاصل نمیدانند چطور باید به زندگی ادامه دهند از حمایت های لازم روحی، مشاوره و درمان نیز برخوردار نیستند و در نتیجه تن به خودکشی می دهند.
آمار خودکشی هایی که رسانه ایی می شوند چندان دقیق نیست ،چرا که در بسیاری از موارد خانواده ها به دلیل حساسیت های موجود از ذکر نام خودکشی خودداری می کنند. در این بین باید نقش رسانه ها را حائز اهمیت یافت و به جای حساسیت های بی مورد در سانسور این موضوع از سوی مسئولان بهتر است امر خودکشی را از تریبون های اجتماعی و رسانه ایی ریشه یابی کنند و به درمان این امر بیاندیشند.
در یکی از همایش های سلامت و روان که حتی در ذکر آسیب های اجتماعی تنها به طلاق و اعتیاد بسنده کرده بودند، در خصوص دلیل حساسیت مسئولین نسبت به سانسور واژه خودکشی سوال کردم، مسئول مربوطه پاسخ داد؛ تا زمانی که رخ نداده است به این موضوع نزدیک نخواهیم شد.
این طرز برخورد و لاپوشانی موضوعی که می تواند موجب خسران اجتماعی شود مسئولان را واداشته تا تنها به ارائه آمارهای کاهش درصد خودکشی به عنوان یک خبر مثبت بسنده کنند و تا کنون سمینار یا همایشی علمی جهت بررسی موشکافانه این اقدام به خصوص در شهرستان های کوچک که خبرهای خودکشی یا خودسوزی ها در آن ها لابه لای همه اخبار ملی و فرا ملی گم می شود، شکل نگرفته است.
تلاش کنیم تا زندگی هایی که به بهانه خودکشی نابود می شوند، تنها یک خبر ساده در گوشه ایی از روزنامه ها یا سایت های خبری محلی نباشند که تاریخ انقضای آنها با انتشار روزنامه فردا کهنه می شوند و یا در آرشیو سایت ها خاک می خورند.
نظر شما