اما مردم و خانواده بزرگ فرهنگیان هرگز ازاین استعفاها و استیضاح ها، نتایجی اثرگذار وملموس مشاهده نکرده اند.این درحالی ست کهدرطول دولت جمهوری اسلامی ایران، چهارده وزیر در وسیع ترین وزارتخانه کشور یعنی آموزش و پرورش روی کار آمده اند؛
غلام حسین شکوهی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸
شهیدمحمد علی رجایی ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹
شهیدمحمد جواد باهنر ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰
علی اکبر پرورش ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴
سید کاظم اکرمی ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۷
محمدعلی نجفی ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۶
حسین مظفر ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰
مرتضی حاجی ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴
محمود فرشیدی ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶
علی رضا علی احمدی ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸
حمید رضا حاجی بابایی ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲
علی اصغر فانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵
فخرالدین دانش آشتیانی ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۶
و سید محمد بطحایی ۱۳۹۶ تا کنون سکان دلهره آور و پرمخاطره این وزارتخانه عریض و طویل را به دست گرفته اند اما حکایت نابسامانی هایش همچنان باقی ست
واما چهاردهمین وزیرآموزش وپرورش استعفایش را به دولت ارائه داده و مورد موافقت هم قرار گرفته است. دراین راستا برخی رسانه ها با یک کلاغ چهل کلاغ های معمول خود، عدم همکاری دولت با طرح های وزیر مستعفی را عنوان کرده اند و بعضی هم، حضور درانتخابات مجلس را دلیل این استعفا شرح و تفسیر نموده اند و برخی نیز بیماری و دلایل شخصی را عنوان کرده اند.
اما ازنگاه برخی نمایندگان مجلس، بطحایی استعفا را بر استیضاح ترجیح داده تا آبرومندانه کناره گیری کرده باشد و بیشترازاین برای دولت روحانی هزینه نتراشد.چرا که مجلس برای برکناری بطحایی عزمش را جزم کرده ست.
گذشته ازاینکه ادارات کل آموزش و پرورش استان ها، همواره سبد رای و حیاط خلوت برخی نمایندگان امضاکننده استیضاح بوده و هست،اما عملکرد ضعیف بطحایی درمدت یکسال گذشته ازجمله انتصاب های ضعیف و شگفتی آور، و نیز عدم تحقق مطالبات مغفول جامعه فرهنگیان عمده ترین عامل استیضاح و برکناری این وزیر به نظر می رسد.ازدیدگاه نگارنده، چشم ها راباید شُست، جوردیگرباید دید:
اگر همه ی وزیران استیضاح شده و مستعفی چهل سال گذشته را به صورت یک تیم مدیریتی در راس این وزارتخانه ی کویرزده منصوب کنند باز معضلات مادام العمر آن رفع نخواهدشد چرا که هیچگاه استیضاح و استعفا و برکناری ، زخم های ناسور فرهنگیان و نظام تعلیم و تربیت را التیام نبخشیده است .باید نگاه مسولان ارشد کشور نسبت به اصول بنیادین نظام تعلیم وتربیت تغییر کند نه تغییر وزیران! ودراین میان باید معیشت واقتصاد فرهنگیان دراولویت باشد.تا معلم پشت فرمان تاکسی، پشت میز فروشندگی، پشت بساط دست فروشی و پشت میله های زندان قرارنگیرد.وتنها پشت میز معلمی اش، کارخانه انسان سازی را مدیریت کند.
*معلم نمونه کشوری
نظر شما