لزوم پوست اندازی سیاسی جامعه اهل سنت /   سید علاءالدین حیدری*

سرویس کرمانشاه _ "در این دوره بنظر می رسد ، با توجه به سوابق رفتاری نامزدهای اصلاح طلب در ۱۶ سال گذشته این مجهول باید حذف شود و عقلا و منطقا ورود به گفتمان آنها در انتخابات بی حاصل است . اما در مقابل در میان نامزدهای دیگر حاضر در صحنه رقابت و با گفتگوها و مذاکرات انجام گرفته بنظر می رسد وعده های برخی ها نه قابل اجرا هستند و نه بر هیچ مبنایی استوار می باشند".

خبرگزاری کردپرس _ در بازی سیاست دو چیز را لازم می دانم اول صداقت و دوم عدم تعارف بدون تعارف باید با صداقت سیاست ورزی کرد . اهل سنت ایران را می توان تکه های زیبایی از پازل ایران دانست .

قطعه هایی که اگر نباشند ایران ، ایران نمی ماند و اگر باشند ایران کامل می شود . پس جامعه اهل سنت یک جزء مهم و لاینفک سیاست در نظام جمهوری اسلامی است و هیچکس نمی تواند آنرا انکار و یا رد کند . این مردم با رشادتها ، همراهیها و صداقتهای خود در ۴۲ سال گذشته همیشه به تکلیف خود عمل نموده اند.

اما نگرانیها و بی توجهی ها در برخی عرصه ها موجب بوجود آمدن حس تبعیض در میان اهل سنت گردیده است که بنده معتقدم در قوانین موضوعه کشور ، نگاه حضرت امام خمینی(ره) ، بیانات و منویات مقام معظم رهبری و نیز نگاه مقامات مسئول هیچ جایی برای تبعیض وجود ندارد و همه بزرگان نظام بر تساوی در نگاه ، عدالت در توزیع ، توازن در خدمت در جامعه اهل سنت تاکید دارند و آن چیزی که باعث بوجود آمدن نگرانیها می شود همان اعمال برخی سلیقه ها در اجرا هستند که باید به مسیر اصلی و قانونی و برابر نظر مقام معظم رهبری برگردند .

اما برای جامعه اهل سنت انتخابات یک فرصت برای نگاه به سیاست و قدرت بوده و در همه انتخابات های گذشته با جهت گیری خود پیام رای خود را شفاف رسانده اند . در طول ۲۴ سال گذشته معمولا گرایش اهل سنت بسمت تفکرات اصلاح طلبانه به امید تغییر در وضعیت خود بوده است . یعنی اکثریت آرای چند میلیونی اهل سنت به سبد جناحی یا کسی سرازیر می شده است که بنوعی وعده رفع مشکلات را به اهل سنت داده اند و یا حداقل در شعار به جامعه اهل سنت توجه کرده اند . لذا اهل سنت بدان سو نظر داشته اند.

اما در طول این سالها که می توان ۱۶ سال آنرا همراهی با جناحی دانست که بیشترین شعار و وعده را به اهل سنت داده دانسته و اصلاح طلبان و یا دولتهای برآمده از آنها خوب شعار داده و فراوان به دردها و مشکلات ما گوش داده اند اما هیچ اقدام عملی برای تحقق آنها نداشته اند . تجارب گذشته گویای این واقعیت است که آنها متاسفانه فقط با تکنیک (دوقطبی کردن انتخابات و اهل سنت را از رقیب ترساندن ) موفق به دستیابی به رای ما شده اند . در چنین وضعیتی نتیجه ای برای ما حاصل نشده و در واقع سر نقطه اول ایستاده و بدون دستاوردی معطل مانده ایم .

خب در چنین شرایطی عقل سلیم و منطق سیاسی واقعیت گرا حکم می کند به آسیب شناسی دقیق این موضوع بپردازیم و سپس روندها را اصلاح کنیم.

در طول سه سال گذشته بطور مداوم روی این موضوع فکر و تحقیق کرده و مشورتهای زیادی پیرامون چرایی این موضوع انجام داده ام که در نهایت به این موضوع می رسیم که جامعه اهل سنت نباید راه رفته را دوباره برود یعنی راه جدیدی باز و پنجره ای نو به سوی مطالبات خود بگشاید.این بدان معنا نیست که مطالبات را کنار بگذارد و یا تغییر دهد بلکه بدان تفسیر است که باید در بازی شطرنج سیاست واقع بین باشد .

یعنی اولا پخته تر عمل کند و تنها یک مسیر را در پیش نگیرد و دوما تنها با یک تاکتیک بازی نکند . جامعه اهل سنت در واقع باید پوست اندازی سیاسی کرده و در عرصه سیاست نگاهی نو ترسیم کند . وقتی با یک تیم ۱۶ سال نتیجه ای جز شکست حاصل نکردیم چرا باید با همان تیم بازی کرد ؟!

این بدان معنا نیست که ما " از حول حلیم داخل دیگ بیفتیم " یعنی فقط و بدون برنامه آرای خود را به سبد دیگر واریز کنیم بلکه بدان معنی است که ما ضمن درک وزن سیاسی آرای خود ، با آنها بعنوان کارت طلایی برای هر جناح و نامزدی بازی کنیم . وقتی آرای ما می توانند هر نامزدی را به کرسی ریاست جمهوری برساند و یا نزدیک کند چرا باید آنها را بدون تحلیل تقدیم کرد؟!

بنظرم باید آراء را به مزایده سیاسی گذاشت یعنی ضمن طرح مطالبه با جناح ها و نامزدها ، هر کدام که بیشترین و منطقی ترین و صد البته بر اساس تحلیل شخصیتی و جناحی نامزد که آیا می تواند به وعده ها عمل کند یا نه ؟ و یا اینکه که اصلا این وعده ها چقدر قابل اجرا هستند؟

باید وارد زمین بازی شد . با کمال تاسف سالهاست که ما تنها با یک تاکتیک و آنهم تاکتیک همراهی بدون قید و شرط با اصلاح طلبان عمل انتخاباتی کردیم یعنی در واقع نوعی تکرار مکررات و صد البته بدون فایده بوده است .

اما در " پوست اندازی سیاسی مدنظر " ما باید پویا ، هوشمندانه و دقیق عمل کنیم . در این نظریه ما باب گفتگو را با هیچ جناح و نامزدی نمی بندیم و در یک معادله چند مجهولی به معلوم خود می رسیم .

در این دوره بنظر می رسد ، با توجه به سوابق رفتاری نامزدهای اصلاح طلب در ۱۶ سال گذشته این مجهول باید حذف شود و عقلا و منطقا ورود به گفتمان آنها در انتخابات بی حاصل است . اما در مقابل در میان نامزدهای دیگر حاضر در صحنه رقابت و با گفتگوها و مذاکرات انجام گرفته بنظر می رسد وعده های برخی ها نه قابل اجرا هستند و نه بر هیچ مبنایی استوار می باشند.

برخی از نامزدها وقتی از مطالبات ما دم می زنند احساس می کنند که ما آنقدر خام هستیم که فقط با وعده چند وزیر و یا گفتن اینکه من اگر رئیس جمهور بشوم شما را خوشبخت می کنم بسوی آنها غش می کنیم که این خود بیانگر آنست که آنها نه شناختی از فضای مطالبات ما دارند و نه اصلا قصدی برای اجرای وعده های خود دارند .

چراکه اگر غیر از این بود وعده های نجومی نمی دادند. این وعده ها را می توان وعده سرِ خرمن هم نامید . در پوست اندازی سیاسی ، ما بر بستر واقعیت سیاست جامعه راه می رویم نه در توهم رویاها ، چرا که هر چه منطقی تر به سیاست نظر کنیم دستاوردها واقعی تر و عملی تر هستند .

ما نباید دنبال شعارهای فانتزی و یا نظرات کسانی برویم که جامعه اهل سنت را وسیله انتقام خود از نظام جمهوری اسلامی می دانند و می خواهند اهل سنت ایران با صندوق ها قهر کنند تا آنها بگویند نظام مشروعیت ندارد. در کنار این دسته ، گروهی هم هستند که می گویند ما نباید با غیر از اصلاح طلبان وارد گفتگو بشویم .

در جواب گروه اول باید گفت که مشارکت در انتخابات برای اهل سنت حکم خون در رگ را دارد چرا که عدم مشارکت جامعه ما را دچار انزوای سیاسی و خود حذفی می کند ، پس حضور در انتخابات لازم است . اما در جواب گروه دوم باید گفت که وقتی راهی به مقصد نمی رسد چرا باید دوباره رفت ؟!

وقتی همراهی با اصلاح طلبان ما را به ساحل نرسانده چرا باید با کشتی آنها به آب زد؟! پس باید وارد گفتگوی چند جانبه شد .

با مذاکرات ، گفتگو و تعاملات انجام گرفته با اصولگراهای حاضر در عرصه انتخابات و گذاشتن آنها در معادله مذکور به معلومی به نام آقای سید ابراهیم رئیسی می رسیم .

چرا سیدابراهیم رئیسی؟

چونکه مطالبات اهل سنت عموما در حوزه کلان حاکمیت هستند و در چهارچوب صرف دولت قرار نمی گیرند . یعنی برای تحقق خیلی از مطالبات ما یک هماهنگی های بین دستگاهی و حتی بین قوا نیاز است و این نیاز به شخصیتی دارد که فی نفسه توانمند ، صادق ، عملگرا و ملتزم به اجرا باشد .

یعنی هم خودش دارای نفوذ در حاکمیت باشد و هم اراده اقدام داشته باشد . در آنالیز شخصیت های حاضر و نیز بررسی سوابق و میزان نفوذ آنها در کنار نوع ، جنس و رفتار این افراد با مطالبات اهل سنت می توان گفت که تنها گزینه ای که می تواند پاسخی در خور به مطالبات ما داشته باشد آقای رئیسی هستند.

چرا که هم نفوذ شخصی دارند و هم سوابق اجرایی خوبی دارند و هم در مقابل مطالبات اهل سنت در نشست ۲۰ خرداد و سایر گفتگوهای انجام گرفته صراحتا و تاکیدا اعلام کردند که مطالبات مطرح شده همه قانونی ، حق و قابل اجرا هستند . ایشان در جواب مطالبه ما عنوان نمودند که اینها حق هستند و دولت من خود را مکلف به ادای آنها می داند . ایشان وعده های نجومی ندادند اما قول مساعدت ، عدم تبعیض و برادری را صراحتا دادند .

بنده معتقدم اهل سنت بیشتر از آنکه به یک وزیر کلیشه ای در کابینه نیاز داشته باشد به ارتقاء وسیع نیروی انسانی در سطوح مختلف و بصورت گسترده نیاز دارد . ما اهم مشکلاتمان را ناشی از فقر مدیریتی در مراکز استانها می دانیم نه فقط داشتن یک وزیر و چشم پوشی از توسعه وسیع نیروی انسانی نخبگان در سطح کشور ، که این خود آسیب اصلی سالهای دور ما بوده است .

لذا از محضر همه سروران ارجمندم در جامعه اهل سنت ایران استدعا دارم که اینبار همه یکصدا به پای صندوق های رای بیاییم و با انتخاب شخصیتی مانند آیت الله رئیسی باب جدیدی را به روی مطالبه گری قانونی خود بگشائیم و از فتنه کسانیکه در صدد دور کردن اهل سنت از صندوق های رای و یا نشان دادن سراب به جای چشمه به ما هستند آگاه و بر حذر باشیم .

قطعا آقای رئیسی حرمت و احترام رای ما را خواهد گرفت .

*فعال مدنی اهل سنت

کد خبر 11583

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha