برای تهیه برنامه ای مستند، نیاز به قطعهای مویه زنان (موور) داشتم. از همکاران گزارشگر خواستم تا از میان زنان هنرمند و توانا به مویه سرایی (موور هار) چنین قطعه ای را ضبط کنند.
اگر چه کمابیش، مردم مناطق کرد و لر و لک نشین غرب کشور، این آوای بسیار هنرمندانه و آهنگین را بر سر مزارها بارها شنیده اند و تهیه آن کار سختی به نظر نمیرسید، اما در عمل متوجه شدیم که متأسفانه امروزه تعداد زنانی که این هنر را دارند بسیار اندک هستند و همان اندک زنان، حاضر به همکاری نیستند و حتی در عزای عزیزانشان، سعی می کنند در میان جمع، مویه سرندهند مگر در خلوت و دلتنگی های خود.
اگر چه برای این ضایعه بزرگ هنری و فرهنگی، دلایل زیاد است، اما یکی از بانوان هنرمند ایلامی، اصلی ترین دلیل کم شدن مویه سرایان و انتقال نیافتن این هنر به نسلهای بعدی را، مورد تمسخر واقع شدن و استفاده از مویه در مجالس خنده و سرگرمی از سوی مردان نابالغ و تهیه کلیپ های تمسخر و طعنه در فضای مجازی و بدتر از آن، در برخی رسانه ها و حتی رسانه فراگیر و رسمی رادیو و تلویزیون میدانست.
راستی، چه بر ما آمده است که این گونه راحت، جلوه ها و داشته های فرهنگی خود را مورد تمسخر قرار می دهیم؟ آن هم میراث معنوی گرانقدری همچون مویه یا «هوره» که چندین هنر بسیار ارزشمند را در خود دارند!؟ آن هم در شرایطی که در سراسر دنیا، جوامع و ملت ها برای ثبت و حفظ میراث معنوی و داشته های غیرملموس خود در سازمان ها و مجامع بین المللی به شدت رقابت می کنند و گوی سبقت از هم می ربایند و حتی به گواهی بسیاری از اسناد و میراثهای ثبت شده، کم نیستند کشورهایی که داشته های فرهنگی دیگران را سرقت می کنند و به نام میراث فرهنگی خود، به جهانیان عرضه می کنند و برای القای اصالت آن، همایش ها، کارگاههای آموزشی، فیلم و ده ها برنامه جعلی برپا می سازند.
دقت در اشعار مویه، برای اهل فن نشانی از توانایی بی نظیر مادران ما در بداهه سرایی، آواز پرسوز، ریتم، همسرایی و هنرهای دیگر می دهد که در عین سوز و گداز و انتقال پیام و احساس، آرامشی وصف ناپذیر به شنوندگان میبخشد.
بیایید بیش از این، ناآگاهانه و نابخردانه، فرهنگ خود را سلاخی نکنیم. باشد فردا روزی، مادری بر مزارمان و در تشییع پیکر بی قدرمان، «موور» بیاورد و شرکت کنندگان در خاکسپاریمان را از کرکر و هرهر زیر لب و بازی با گوشیهایشان، باز دارد.
*تهیه کننده ایلامی
نظر شما