به گزارش خبرگزاری کردپرس، مردی با قامت تکیده و کشیده، در پیچ و خم کوچههای تاریک حاشیهٔ شهر گم میشود تا چراغ امید در دل کسانی روشن کند که باور دارند انسانیت نمرده است. کمترکسی باورش میشود آن که گمنام و بینشان، در تاریکی محلات فقیرنشین گم میشود و چراغ کاشانهٔ نیازمندان بیپناه را بر میافروزد، همان استاد کرسی جامعهشناسی است که سرفصل و متون درسیاش را از متن نیازمندترین طبقات جامعه و از بطن دردناکترین آسیبهای اجتماعی بر میگزیند.
جامعهشناس مردممدار کیست؟
«مایکل بورووی» در مقدمهی خود بر اثر ماندگارش؛ یعنی «جامعهشناسی مردممدار» میگوید در دورانی به سر میبریم که جامعهشناسی بیش از پیش از دنیای مورد مطالعهاش فاصله گرفته است و به همین دلیل نیاز به آنچه من جامعهشناسی مردممدار مینامم روز به روز بیشتر احساس میشود.
وی با تفکیک چهار گونه جامعهشناسی حرفهای، سیاستگذار، انتقادی و مردممدار خاطرنشان میکند برای احیای جامعه شناسی باید بر ویژگیهایی تمرکز کنیم که جامعهشناسی را به عنوان نیرویی اخلاقی و سیاسی از سایر رشتهها متمایز میکند.
پدران جامعه شناسی در آغاز در خدمت ایدههای خیرهمگانی و مردم با هدف تغییر وضع موجود و ایجاد جهانی بهتر بودند اما در طول قرن بیستم و به ویژه در انگلیس و آمریکا جامعه شناسی شاهد تلاش بیوقفهی جامعهشناسان برای ساختن دانشی در ردیف علوم دقیقه و طبیعی بودند، علمی که به ابزار تحکیم پایههای دولت و بازار به زیان جامعه ی مدنی بدل گردید .
وی میگوید شور و شوق نخستین جامعهشناسان جهت استقرار عدالت اجتماعی و برابری اقتصادی جای خود را به پرداختن به روش و روش شناسی و گردآوری اعداد و ارقام داد و از رسالت اصلی خود که همانا پرداختن به مشکلات ملموس اجتماعی بود دور و دور تر میشد.
بورووی خاطرنشان میکند در حالی که جامعهشناسی حرفهای، محدود به جامعه دانشگاهی است و همّ و غمش صرف نظریه پردازی و آموزش دانش جامعه شناسی با هدف ارتقاء جایگاه جامعه شناسی در آکادمی است، جامعه شناسی انتقادی یا روشنفکرانه نیز دلمشغول به چالش کشیدن دیدگاههای مسلط و نقد بنیادهای نظری آنان است و همچنین جامعهشناسی سیاستگذار نیز در خدمت دولت و بازار قرار دارد.
اما جامعه شناسی مردممدار با زنده نگه داشتن بینش جامعهشناسی مسایل مردم و گفتگو و درآمیختن با آنها را برای بهبود زندگی جمعی در دستور کار دارد.
جامعهشناس مردممدار نه تنها با نوشتن در رسانهها، جامعهشناسی را به زبان عامه نزدیک میکند بلکه از طریق آموختههایش میکوشد برای ساختن جامعهای بهتر با همراهی مردم در مسایل آنان مداخله نماید.
علی موسینژاد؛ جامعه شناس مردممدار ایلامی
این مقدمهی به نسبت طولانی را برای بررسی فعالیتهای کنشگرانه یکی از فعالان اجتماعی ایلام آوردم فردی که هر چند در ابتدا با جامعهشناسی انتقادی و سیاستگذار فعالیت خود را در ایلام شروع کرد اما به تدریج وارد میدانی شد که میتوان همصدا با بورووی آن را فعالیت جامعهشناسانه مردممدار نامید.
علی موسینژاد، نامی شناخته شده در بین فعالان اجتماعی و رسانهای استان ایلام است. دانش آموختهی مقطع دکتری جامعه شناسی، عضو هیئت علمی، مدیر اسبق پژوهشی و مدیر اسبق گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی ایلام است. محقق و منتقد اجتماعی که بیش از یک دهه از عمر دانشگاهی خود را صرف مطالعه پیرامون آسیبهای اجتماعی و به ویژه پدیده شوم خودکشی در استان ایلام کرده است. وی با تأسیس شعبه انجمن جامعه شناسی ایران در ایلام تلاش مستمری را برای نهادینه کردن دانش جامعه شناسی در استان آغاز کرد و همواره با استفاده از عینک جامعه شناسی سعی کرده است تا راههای برطرف کردن مشکلات اجتماعی استان را به متولیان امور گوشزد نماید. اگر چه نیک میدانیم گوش شنوایی برای شنیدن و پذیرفتن راهکارهای جامعهشناسانه و علمی در حل مسائل اجتماعی وجود ندارد.
مشاهدهی بیاعتنایی اصحاب قدرت و سیاست به فراوردهای علوم اجتماعی، این محقق اجتماعی را برآن داشته که خود آستین همت را بالا زده و در کنار موسسات خیّریه استان عملا به یاری محرومان و اقشار آسیبپذیر اجتماعی بشتابد. با همان وسواس و دقتنظری که در اجرای تحقیقات اجتماعی از وی سراغ داریم، به شناسایی خانوادهها و شهروندان نیازمند و رسیدگی مشکلات آنها میپردازد.
دوریگزینی از سبک و سیاق نظریهپردازان و منتقدان برج عاجنشین و جامعهشناسان کتابخانهای پشت میزنشین گرفتار بیتفاوتی اجتماعی از یکسو و تلاش مستمر در جهت تقویت سرمایهی اجتماعی با بیدار کردن و هدایت حس نوع دوستی در دیگران از جمله پیامدهای کوشندگی و کنشگری جامعهشناس مردممداری است که حل مشکلات اجتماعی را سرلوحهی فعالیت خود قرار داده است.
از جمعآوری کاغذهای باطله تا تغییر نگرش مردم در نذری دادن
تغییر سنتهای متصلب اجتماعی از رهاوردهای کنش جامعهشناسی مردم مدار است و همان طور که همه میدانیم انجام نذورات در اشکال مختلف از جمله پخت غذای نذری یا پرداخت وجوهات یا خیرات برای درگذشتگان و... یکی از سنتهای جا افتاده در میان مردم این دیار است اما در اغلب اوقات شاهد هستیم که این نذورات کمتر به دست افراد مستحق و نیازمند میرسد زیرا معمولا در بین اقوام و همسایگان توزیع میشوند، اما موسینژاد با انجام گفتگو با افراد و گروههای مختلف و با تغییر در شیوه جا افتاده انجام فریضه نذر، نذوزات را به دست افراد مستحق و نیازمند شناسایی شده میرساند.
از دیگر اقداماتی که توسط موسینژاد برای تأمین مالی اقدامات حمایتی انجام میشود، جمعآوری کاغذ باطله دستگاههای دولتی و موسسات غیردولتی است که پیشتر سر از سطلهای زباله در می آوردند. پول حاصل از فروش کاغذهای باطله صرف هزینههای درمانی، تامین جهیزیه، فراهم نمودن سرپناه مناسب و کمک به دانش آموزان و دانشجویان نیازمند میشود.
بارها شاهد بوده ام که موسی نژاد از اداره ای به اداره ی دیگر میرود تا با جمع آوری کاغذهای باطله ضمن جلوگیری از هدر رفت سرمایه هایی که معمولا هرز میروند، منابع مالی اقدامات خیریه را تامین نماید.
تلاش برای ساختن جامعهای بهتر
حس نوعدوستی جغرافیا نمیشناسد در سال 96 که زلزله مهیب در کرمانشاه به وقوع پیوست بار دیگر شاهد فعالیت خستگیناپذیر این جامعهشناس مردممدار بودیم که شبانهروز و با همراهی رسانهها و شبکههای اجتماعی، سرگرم جمعآوری و توزیع کمکهای مردمی برای زلزلهزدگان شد که در نهایت توانست کمکهای مردمی قابل ملاحظهای را برای هم وطنان آسیب دیده جمعآوری نماید.
به گفتهی بورووی جامعهشناسان مردممدار نه به امید کسب ثروت و قدرت بلکه برای ساختن جامعهای بهتر به جامعهشناسی روی آوردهاند و برای این کار به حوزهی عمومی و جامعه مدنی روی آوردهاند جایی بیرون از مناسبات قدرت و سلطهی بازار و دولت.
نگارنده در پایان از مسولین اجرایی و کنشگران و فعالان اجتماعی استان انتظار دارد که با پیوستن به این اقدامات و کمک به این رویکرد از تلاشهای پراکنده، یک جریان اجتماعی سازنده را خلق نمایند زیرا این یک سنت الهی است که سرنوشت هیچ قومی تغییر نخواهد کرد مگر با خواست و اراده جمعی آن قوم.
*خبرنگار
نظر شما