به گزارش کُرد پرس این نویسنده معروف کُرد در گفت وگویی با «خبرگزاری مهر» با بیان اینکه شهرت دارای هیچ بار فضیلتی نیست، مسیر کسب شهرت با به دست آوردن جایگاه اجتماعی و کسب فضیلت بسیار متفاوت است، افزود: ممکن است شخصی در یک حوزه مشهور باشد بسیار هم مشهور اما با بررسی آثار و دستاوردهای او الگو قراردادن این فرد خطایی استراتژیک باشد.
او که در این گفت و گو ادامه این بحث را به وقتی دیگر موکول کرده است در ادامه با انتقاد از نحوه اطلاع رسانی این کنگره هم گفته است: «آنچه در این میان مغفول مانده است این نکته است که آیا برگزار کنندگان کنگره تنها به معرفی اسمی افراد بسنده خواهند کرد یا آنکه به جد در قالب مقاله، سخنرانی و تحلیل و بررسی دستاوردهای آن شخصیتها ورود خواهند کرد که در صورت اتفاق اول حقیقتاً جفا به آن شخصیتها است چرا که می دانم بعضی از اسامی مطرح شده سزاور آن هستند که ساعتها در مورد آثار آنان گفتگو کرد که اگر این گونه نباشد ابتداییترین هدف کنگره به حاشیهای فاجعه بار خواهد رفت. واقعیت آن است هم هیئت علمی کنگره و هم اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان در اطلاع رسانی به شدت محافظه کارانه عمل میکنند که دلیل آن مشخص نیست.»
وی در خصوص ارزیابی اش از نی کنگره نسبت به مراسمی با عنوان «فرزانگان کرد» که سال 75 برگزار شده بود گفت: «هنوز بسیار زود است که قضاوت کنیم آیا کنگره مشاهیر کرد تکرار کنگره فرزانگان کرد است با همان تاثیراتی که آن کنگره داشت یا نه. کنگره فرزانگان کرد در مهر ماه ۱۳۷۵ یعنی درست ۲۳ سال پیش به همت مشاوره فرهنگی استاندار کردستان و مرکز انتشارات صلاح الدین ایوبی برگزار شد که دو شخصیت مطرح کرد یعنی بهرام ولدبیگی نویسنده، مورخ و روزنامه نگار و احمد قاضی نویسنده، مترجم و سردبیر ماهنامه سروه برگزار شد یک اتقاق تاریخی بود، اتفاقی بر آمده از تحلیل صحیح شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن مقطع در منطقه، کنگره فرزانگان کرد با تجلیل و تحلیل از آثار شخصیتهای به نامی همچون هژار، هیمن و سواره ایلخانی زاده، پنجرهای تازه بر آثار احمد ترجانی زاده، برهان الدین حمدی و سید طاهر هاشمی گشود، آن کنگره توانست فضای فرهنگی کردستان را جانی تازه ببخشد، نام و آوازه بزرگان کرد و کردستان را در سراسر کشور طنین انداز کند و از همه مهمتر با گرمای خود بستری را برای برگزاری دهها و شاید صدها برنامهی فرهنگی و هنری در کردستان و مناطق کردنشین فراهم کرد، به یاد بیاوریم در آن سالها حتی برگزاری یک شب شعر ساده واقعاً کار بسیار مشکلی بود و این کنگره توانست سردی فضای فرهنگی در کردستان را در هم شکند»
وی اضافه کرده است: « با این توضیحات عمیقاً بر این باورم کنگره مشاهیر کرد نباید تکرار کنگره فرزانگان کرد باشد، بلکه باید طرحی نو در اندازد با تحلیل صحیح شرایط فعلی مناطق کردنشین، موقعیت و جایگاه کردها در خاورمیانه و جهان که بنظر باید نشست و بعد از برگزاری در خصوص آن قضاوت کرد.»
وی در پاسخ به این سوال که ظاهراً کنگره فرزانگان کرد با محوریت شخصیتهای درگذشته کردزبان بود و کنگره مشاهیر کرد معرفی مشاهیری که زنده هستند. دیدگاه شما در خصوص این نوع فعالیت چیست؟، گفت: « تفاوت خوبی است اما نمیتواند معجزه کند. فراموش نکنیم همین الان روزانه در مناطق کردنشین دهها مراسم رونمایی از کتاب، مراسم تجلیل از شخصیتهای فرهنگی، هنری و اجتماعی، برگزاری کنسرتهای موسیقی و همایشهای علمی با محوریت شخصیتها برگزار میشود لذا صرف زنده بودن شخصیتهای که در این کنگره معرفی میشوند و حتماً آثار آنان مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت نمیتواند کار متفاوتی باشد، معتقدم تمام این چالشها را برگزار کنندگان این کنگره مد نظر دارند و حتماً کار دیگرگونه ای خواهند کرد یا امیدوارم اینگونه باشد. هرچند تفاوت دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه آن کنگره فرزانگان کرد بود و این کنگره مشاهیر کرد.»
کریمی در خصوص * تاثیر این کنگره در معرفی شخصیتهای کرد به سایر هم وطنان گفته است: « زبان کردی دومین زبان کتابت در ایران است، موسیقی کردی یکی از مطرح ترین جریانهای موسیقی در سطح کشور است، در حوزه سینما و تئاتر کردها حضوری به غایت موفق دارند، جریان هنرهای تجسمی در کردستان از مطرح ترین جنبشهای این حوزه در ایران به شمار میرود، در میادین ورزشی کردها نام آشنا هستند، این را گفتم تا بگویم کرد و کردستان واژه و مفهومی غریب در ایران نیست، جمعیتی است فعال و پویا که با وجود تمام مشکلات قد کشید است و با همت همین آدمها میرود تا به درختی تناور تبدیل شود. اما این موضوع نفی این مهم نیست که باید از هر فرصتی برای بهتر معرفی کردن مفاخر کرد به سایر هم وطنان استفاده کرد و این کنگره میتواند گامی دیگر در این باره باشد.»
این نویسنده در پاسخ به این سوال که به باور شما دستاورد اصلی و محوری برگزاری این کنگره چه میتواند باشد؟، گفت: «اولاً امیدوارم دستاورد آن تنها تبلیغاتی نباشد، واقعیت آن است در یک مقطعی مثلاً در همان سال های ۷۵ کردها نیازمند آن بودند که تمام قد فریاد بودن را سر دهند، بودن هویت، فرهنگ و ادبیاتی غنی و توانمند، در حال حاضر از این فریاد زدن عبور کرده ایم و باید به فکر طرحی نو باشیم، طرحی که در آن بتوان بستری مطمئن، آرام و قابل اعتماد برای گفتگو و تامل میان کردها و سایر هم وطنان ایجاد کرد. بستری که در آن توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کردستان هدف غایی باشد که اگر بخواهند این کنگره فرصت مناسبی خواهد بود برای ایجاد این بستر، البته به شرطی که قبل از آن برنامه ریزی های لازم برای این مهم صورت گرفته باشد.»
وی افزود: «به علت همان بسته بودن اطلاع رسانی پیرامون این کنگره تاکنون رسانهها به طور جدی به آن ورود پیدا نکرده اند که این مسئله آسیبی جدی است و باید در فرصت باقی مانده برای آن اندیشه کرد به همین دلیل من از رسانهها و مطبوعات انتظار دارم به آسانی از کنار آن نگذرند چه قبل از برگزاری و چه بعد از آن به طور جدی به آن ورود پیدا کنند و با تشویق و نقد منصفانه آن نقش تاریخی خود را ایفا کنند.»
نظر شما